طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

اقتصاد هورمونی!

هر چند فهرست 17 نفره دانشمندان پزشکی ایران منتشر شد و نامی از حقیر در این لیست نیست ولی ما همچنان بر جراحی اقتصادی و ادامه ارائه راهکار های هرمنوتیک و فنی خود در زمینه اقتصاد و سایر مقولات اجتماعی، فرهنگی، ادبی، سینمایی، آموزشی و خلاصه تمام آن 60 مقوله ی مهم عصر حاضر، مُصر هستیم و سعی می کنیم بدون هیچ چشمداشتی در این عرصه یاریگر تمامی دوستان باشیم. قبلاً هم اعلام کرده ایم شهرام و بهرام برای ما فرقی ندارد. مهم مردم هستند. و اما رابطه علم طب و اقتصاد ....
ممکن است کسانی در این بین پیدا شوند و ادعا کنند که بین اقتصاد و پزشکی هیچ فصل مشترکی وجود ندارد. جهت اطلاع دوستان نتایج آزمایشات برخی از همکاران را در این زمینه، عیناً به عرض می رسانم: «نتایج پژوهش صورت گرفته توسط محققان دانشگاه کمبریج نشان می‌دهد سطوح بالای هورمون کورتیزول با بدبینی غیرمنطقی و تمایل به خطرپذیری کمتر مالی در هنگام بروز بحران اقتصادی در ارتباط است. به گزارش ایسنا، کورتیزول به عنوان هورمون استرس می‌تواند باعث تغییر عادات خطرپذیری تجار و بازرگانان در هنگام بروز مشکلات اقتصادی در بازار شود.
محققان دانشکده تجارت دانشگاه کمبریج با همکاری مؤسسه علوم متابولیک این دانشگاه مطالعه‌ای را با هدف تأثیر هورمون استرس بر میزان خطرپذیری مالی افراد انجام دادند که نشان می‌دهد، خطرپذیری مالی شخصی بطور قابل ملاحظه‌ای در نوسان بوده و این تغییر با پاسخ‌های هورمونی در ارتباط است. مطالعه اخیر نشان می‌دهد، هورمون‌ استرس نقش محوری در تغییر خطرپذیری مالی افراد ایفا کرده و حتی می‌تواند منجر به وقوع بحران‌های اقتصادی جهانی شود. ( به نقل از جراید)
عنایت فرمودید. خطر پذیری مالی هیچ نیازی به سواد اقتصادی و بررسی بازار ندارد و همین که سطح کوتیزول را کنترل کنید کفایت است. حالا متوجه شدید که چرا برخی افراد جرات سرمایه گذاری ندارند، ولی همین عمو سیفی خودمان( سرایدار مفخم مدرسه) ، دو سال قبل با شروع نوسانات دلار، خانه و زندگی اشت را فروخت و همه را سنگ پا و فِلش خرید. الان هم دو دستی توی سرش می زند! علی ای حال با عنایت به مستندات پزشکی در خصوص لزوم کنترل سطح کورتیزول و رابطه آن با بحران های مالی دنیا، چند پیشنهاد در این خصوص ارائه می شود:
 
الف) کنترل میزان کورتیزول در افراد بالای 30 سال: پزشکان عزیز عنایت داشته باشند هنگام چکاپ یا معاینات دوره ای فقط به میزان دور شکم و کنترل قند، چربی، کلسترول و فشار خون افراد بسنده نکنند. یک مختصر آزمایشی هم در خصوص میزان کورتیزول افراد انجام دهند؛ ضرر ندارد.
ب) اتوبوس کورتیزول: چندی اگر خاطرتان مبارکتان باشد، اتوبوس های در سطح شهر با نام «اتوبوس دیابت» راه اندازی شدند که این طرح مختص ارائه خدمات به افراد دیابتی بود. پیشنهاد می شود « اتوبوس کورتیزول» هم راه اندازی شود تا به خلق الله و سرمایه گذارانی که در کوچه و خیابان، به ناگاه با نوسانات فراوان قیمت ارز و سکه و خودرو مواجه می شوند، خدمات اساسی بدهد!
پ) پیشگیری از سنین کودکی: همانطور که صدا و سیما و مهد های کودک در پیشگیری از تنبلی چشم یا تغییر ذائقه کودکان در مصرف نمک تلاش دارند، پیشهاد می شود دوستان یک برنامه ای برای کنترل کورتیزول بچه ها پیاده کنند تا آینده سازان پس فردا جرات خطر پذیری در سرمایه گذاری باشند و مثل حقیر نباشند که سال قبل جهت سرمایه گذاری، یک نیم سکه ابتیاع فرمودیم و روزی ده تا سایت و خبرگزاری را زیر و رو می کردیم که مبادا قیمت سکه پائین بیاید و سرمایه مان از بین رود، آخر سر هم سکه را با 25 هزار تومان ضرر فروختیم رفت!

مفسدان کشاورزی!

در طی سال های اخیر ما هر چه یادمان می آید از اسم های خارجی و به زعم بچه پولدار ها اسامی با کلاس برای معرفی کالا های اولویت گروه دهم و مغازه ها و ساختمان های شیک استفاده شده است. چه ایرادی دارد یکبار هم ما از اسامی با کلاس و پرطمطراق برای معرفی آلودگی و پلشتی استفاده کنیم؛ شاید در مقابله با آنها تاثیر داشته باشد.
راستش را بخواهید از شما چه پنهان، در طی یک سال اخیر افزایش آلودگی یا هایپر آلودگی برخی مواد غذایی و توزیع گسترده برنج‌های آلوده، میوه سمی، سبزی‌های ناسالم و ده‌ها نمونه دیگر از محصولات کشاورزی آلوده به سم، یکی از چالش‌های نظام سلامت بوده است که برخی از این اخبار از سوی مسئولان تکذیب و برخی هم تائید شد.
هر چند ما ایرانی ها عادت داریم با فوت کردن همه چیز را ضدعفونی کنیم ولی ظاهراً مسئولین به این سطح از رعایت بهداشت و ضدعفونی مواد قانع نیستند فلذا در همین راستا و با همین فرمان رئیس سازمان غذا و دارو و معاون وزیر بهداشت از رویکرد جدید این وزارتخانه برای مقابله با توزیع محصولات غذایی سمی خبر داد و به ایسنا گفت: اگر محصولات مناطقی آلوده به سموم باشد، نشانی آن مناطق را اعلام می‌کنیم. کافی است اطلاع‌رسانی کنیم تا مردم دیگر آن محصولات را خریداری نکنند! به عنوان مثال اگر اعلام کنیم توت‌فرنگی تولید منطقه‌ای آلوده است، ‌کشاورزان آن منطقه ضرر می‌کنند، چون می‌دانیم برخی کشاورزان توت‌فرنگی را در سم می‌زنند تا پایداری‌اش افزایش یابد! البته این مقام مسئول تاکید می‌کند که اطلاعات ما هنوز دقیق نیست. کافی است اطلاع‌رسانی کنیم تا مردم دیگر آن محصولات را خریداری نکنند. ما در ابتدا تذکر می‌دهیم، اما اگر وضع را اصلاح نکنند، میوه‌ها و سبزی‌های آلوده مناطق را رسما اعلام می‌کنیم. ( جام جم 18 اسفند)
هر چند در آلوده بودن برخی مواد غذایی هیچ شکی نیست ولی راستش را بخواهید در ولایت ما کشت توت فرنگی رایج است و ما از نزدیک درخت توت فرنگی(!) دیده ایم. درست است کشاورزان از سموم قوی استفاده می کنند و ما شخصاً توت فرنگی نمی خوریم ولی خدا وکیلی ندیدم توت فرنگی را در سم بزنند و بیرون بیاورند. زولبیا و بایمه که نیست در شربت فرو کنند!
بگذریم. بهترین راه مقابله با آفات و مواد شیمیایی مصرف نکردن میوه و سبزی و سیب زمین و گوجه و برنج و گوشت و ... است. ( پس چی بخوریم؟؟کارد بخوره به اون شکمت؛ برو رستوران... برو کافی شاپ... من چه می دونم! این عمو سیفی هم دیگر شورش را در آورده است! مرد حسابی ما اینجا داریم راجع به سلامت مردم صحبت می کنیم اون وقت تو به فکر شکمت هستی...چه آدمایی پیدا می شن!)
علی ای حال با عنایت به رویکرد وزارت خانه بهداشت در اعلام مناطق آلوده و ترویج سنت حسنه نخریدن و راه اندازی کمپین« نه به محصولات کشاورزی»، ما نیز چند پیشنهاد ارائه می کنیم تا در این حرکتی فرهنگی – کشاورزی منشاء خیر باشیم.
الف) اعلام اسامی مفسدان کشاورزی: حتماً نباید اسامی مفسدان اقتصادی اعلام شود تا مردم آنها را بشناسند. پیشنهاد می شود علاوه بر اسامی محصولات و مناطق آلوده، نام مفسدان کشاورزی هم اعلام شود تا مردم بدانند کدام کشاورز از کود حیوانی استفاده می کند و کدام کشاورز از کود سیاه و اوره و پتاس و گوگرد غیر مجاز و هزار جور کثافتی دیگر...

ب) راه اندازی مجدد PMS: اگر زحمت نیست این لابلا و در بین طرح ها و نظریه های مختلف، مطالعات مراقبتی پس از ورود محصول کشاورزی به بازار یا همان PMS  دوباره راه اندازی شود چون  ظاهراً به گفته دوستانPMS  در سال‌های اخیر ضعیف و حتی در سه چهار سال اخیر تعطیل شده بود!


چاپ شده در روزنامه حمایت- 20 اسفند 92

فلش بک خودرو سازان به گذشته!


خوی و منش پهلوانی ما اقتضا می کند که همان اول کار قبل از اینکه وارد گود شویم و زیر و یک خم عزیزان صنعت خودرو را آچار کشی کنیم، یک خدا قوت و خسته نباشید مشتی و اساسی، به کارگرانی بگوئیم که بدون هیچ چشمداشتی از این آشفته بازار خودرو، برای معاش در تلاشند. حقیقتاً خدا قوت، خسته نباشید... راستش را بخواهید دیروز که در عوالم جراید و فضای مجازی رسانه ها در حال سیر و سلوک روزانه به نیت رصد خدمات عزیزان و مدیران زحمت کش برخی صنایع بودیم، دریافتیم ظاهراً افزایش خودسرانه و ساعتی قیمت خودرو، به قول عمو سیفی ( سرایدار مفخم مدرسه) به دهان خودرو سازان مزه کرده و دوباره برای افزایش قیمت خودرو ها دورکِش کرده و خیز برداشته اند! استاد نعمت بخش دبیر انجمن خودرو سازان در این خصوص فرموده اند: در دو سال گذشته، افزایش بهای خودرو برگرفته از مسائل سیاسی بوده‌ و نه فاکتورهای اقتصادی!( به نقل از خبرگزاری ها)  
بلا به دور... افزایش قیمت سیاسی، قیمت خودرو را تا حوالی ثریا پرواز داد؛ وای به حال افزایش قیمت بر اساس فاکتور های اقتصادی که فکر کنم از ثریا هم آن سو تر برود و مردم برای خرید پراید مجبور شوند چند ده میلیونی پیاده شوند! دست لاف اولین  بهانه اقتصادی هم افزایش 25 درصدی برق اعلام شد.
هر چند اگر حمل بر خود ستایی و فخر فروشی یا تضعیف صنعت ملی خودرو نباشد، ما شخصاً ترجیح می دهیم از خودروی خارجی برای تردد استفاده کنیم. به همین منظور چند روز قبل هم به خیر و خوشی یک کیسه برنج، یک بسته چای و یک قوطی آبمیوه ابتیاع فرمودیم و شماره سریال آنها را پیامک کردیم تا اگر خدا بخواهد برنده یکی از این خودرو هایی باشیم که رسانه ملی شب و روز آنها را تبلیغ می کند! اما این دلیل نمی شود ما به این چالش صنعتی در خصوص خودرو نپردازیم و بی خیال سایر هموطنان شویم. فلذا این بار در نقش «سازمان حمایت از حقوق فقط مصرف کنندگان» رهنمود های مدبرانه ای ارائه می کنیم شاید این لابلا گوش شنوایی پیدا شود:
الف) اعزام کارشناس به شرکت های خارجی: پیشنهاد می شود تعدادی از کارشناسان شرکت های خودرو سازی به هزینه مردم، به کمپانی های بزرگ خودرو سازی دنیااعزام شوند و از نزدیک با نحوه مدیریت، نظارت، دلایل و شیوه افزایش قیمت خودرو، حساسیت روی ایمنی خودرو، خرید ساختمان، سرمایه گذاری، پیش خودمان بماند دلال بازی و... آشنا شوند. در ضمن اگر وقت شد یک نگاهی هم به زونکن چانه زنی و مهلت گرفتن خودرو سازها از پلیس راهور برای نصب کیسه هوا، استاندارد یورو چهار و ... بیاندازند! فقط خواهشاً جان مادرتان تجارب خودتان را در اختیار آن بندگان خدا قرار ندهید!
ب) حرکت با دنده عقب: دوستان و مدیران غول های خودرو سازی اگر زحمت نیست یک چند متری دنده عقب حرکت کنند اگر هم حال ندارند، به قول عادل فردوسی پور یک فلش بک به گذشته بزنند. سه دهه از انحصار صنعت خودرو و تعرفه بالای واردات می گذرد. خودروی داخلی ما چقدر پیشرفت داشته است؟ از بازار انحصاری خودرو فقط برای رشد کمیتی استفاده شد نه رشد کیفیتی؟!
پ) آویزان کردن خودرو های تصادفی: پیشنهاد می شود به جای آویزان کردن یا قرار دادن خودرو های تصادفی روی داربست در مقابل پلیس را ها به منظور عبرت گرفتن رانندگان متخلف، چند تا از این خودرو ها را هم در مقابل درب کارخانجات ایران خودرو و سایپا آویزان کنند، تا صبح به صبح مسئولین کارخانه با این آهن پاره ها فیس تو فیس یا همان رخ به رخ شوند  و موقع خمیر کردن آرد به فکر مشتری ها و کیفیت تولیدات شان هم باشند! جای دوری نمی رود!

ما از قبل می دونستیم!

اینکه «شما می دونستید یا نه» برای ما ملاک نیست. فعلاً اوضاع بد جور کشمشی است و دولت به شدت و با تمام قوا، در تلاش است مشکل را به یک نحوی سر و سامان بدهد. ببخشید ما امروز پا برهنه و بدون مقدمه وارد بحث اصلی شدیم. راستش را بخواهید صحبت از یارانه و مخلّفات آن است. طرف را یارانه را دودستی چسبیده و ول کن نیست، بعد در برنامه رسانه ملی یا در نشریات مصاحبه می کند« ما از قبل می دونستیم که این سیستم جواب نمی دهد! پرداخت یارانه به این مدل اصولی نیست و قس علی هذا...» وقتی هم موقع راهکار دادن می شود و به قولی « گو در این کار بفرما نظری بهتر از این» مثل مرد خوف می کند و سکوت اختیار می کند. برادر من شما که از همه طرح ها انتقاد می کنید، یک راهکاری، یک ایده ای، یک چیزی... بالاخره شما سواد انتقاد کردن و زیر سوال بردن همه چیز و همه کس را دارید، حتماً نصف آن هم سواد پیشنهاد دادن و ارائه طرح و نظر هم دارید! اگر هم چیزی به ذهن مبارک خطور نمی کند، پس لطفاً گوش کنید تا از رهنمود های مدبرانه حقیر چیزی عایدتان شود.

راستش را بخواهید ماجرای یارانه خیلی پیچیده و در هم تنیده شده است؛ فی الواقع «از دور می‌برد دل و نزدیک زهره را!» دولت قبلی با جراحی اقتصادی، به زور یارانه را در جیب مردم گذاشت؛ تا جایی که برخی از عزیزان افاغنه یا حتی دوستان خارج نشین هم از این یارانه بهره می برند. دولت فعلی هم با راه اندازی کمپین های « نه به یارانه» و « یارانه حیا کن ... خزانه رو رها کن» و طرح هایی از این دست در صدد حذف رمانتیک و بدون درد و خونریزی یارانه است. تا جایی که شاعری در رسای حذف یارانه چنین سروده« ای مثل صبح آمده از لمس آفتاب ... من سردم است، پیرهنت را به من بده/  حالی شبیه عشق رها شو درون من . . . یارانه قشنگ خودت را به من بده»  که فعلاً هم برخی جو گیر شده اند و با سلام و صلوات از دریافت یارانه انصراف داده اند. اما اینکه تصور کنیم با انصراف خود جوش مشکل این کسری بودجه تپل و اسطقس دار، مرتفع خواهد شد، به دوستان اطمینان بدهیم که از این خبر ها نیست و حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد.
اما چاره کار... از قدیم گفته اند: «از چراغی بسیار چراغ‌ها توان افروخت» ما هم که هیچگاه بخل نداشته و نخواهیم داشت و شهرام و بهرام برایمان فرقی نمی کند، چراغ اول را با رعایت اصول زیست محیطی روشن می کنیم و راهکار های هرمنوتیک خود را در خصوص یارانه، در اختیار متولیان امر قرار می دهیم:
الف) حذف یارانه با سیستم شل کن سفت کن: دقت کرده اید هر از گاهی دولت پیچ فیلترینگ را یا دسترسی به فیس بوک را شل می کند، بعد هم یواشکی رصد می کند که چه خبر است و مردم چه کار می کنند؟! پیشنهاد می شود یارانه برخی از افراد را به بهانه اختلال در سیستم شتاب یا گیر کردن لنگر کشتی به سیم تلفن، موقتاً قطع کنیم. اگر صدایشان در آمد، دوباره وصل کنیم؛ اگر هم اعتراض نداشتند که به سلامتی « سکوت نشانه رضاست!»
ب: اعمال سیاست های تشویقی: یکی دیگر از راه های انصراف مسالمت آمیز یارانه، اعمال سیاست های تشویقی است. اعطای وام های کم بهره و دراز مدت، فراهم کردن امکان ادامه تحصیل در یک مقطع بالاتر، جراحی بینی بدون نوبت، یک سال صحبت رایگان با تلفن همراه و ... از جمله راهکار های انصراف داوطلبانه از یارانه با کمترین هزینه است!

نقش «سربند» در بانک مرکزی!

هر چند تا شروع سال نو چند روزی بیشتر نمانده و خلق الله کُلهم اجمعین در حال خانه تکانی و خرید ملزمات شب عید و آجیل مشکل گشا هستند، ولی این دلیل نمی شود دوستان نخبه و دانشمند هم مثل من و شما فکر کنند و کار را تعطیل کنند. در ضمن کار اختراع و اکتشاف با خدمات برخی ادارات و بانک ها که دو ماه به عید به بهانه پایان سال و دو ماه بعد از عید به بهانه شروع سال جدید، از دادن خدمات ابا دارند، تومنی 8 ریال توفیر دارد!
خدا وکیلی گاهی اوقات با خودمان فکر می کنیم که اگر روزی در مملکت یک کاره ای شویم نه تنها نمی گذاریم هیچ دانشمندی فرم انصراف از یارانه پر کند، بلکه دستور می دهیم هر ماه بدون صف به ایشان سبد کالا بدهند؛ اما چه کنیم که «دست ما کوتاه و چیپس خرما بر نخیل» و عجالتاً به همین قربان صدقه رفتن شان بسنده می کنیم!
اما اصل داستان به روایت جراید...
«به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، رابرت جیکوب، دانشمند علوم رایانه و سرجیو فانتینی، مهندس زیست پزشکی در دانشگاه توفتس در آمریکا، نمونه اولیه از سربندی را ساخته اند که فعالیت مغزی را می خواند. در این سربند یک ردیف چراغ قرمز کوچک تعبیه شده است که امواج نوری را به مغز منتقل و یک رایانه متصل به این سربند میزان فعالیت اعمال ذهنی فرد را با اندازه گیری میزان نور جذب شده توسط مغز می سنجد. مغز فعال، جریان خون بیشتری در خود دارد، بنا براین نور بیشتری جذب می کند. این افزایش جریان خون به رایانه نشان می دهد که کاربر باید غرق در فکر باشد.» ( به نقل از جراید)
عنایت فرمودید... شاید اگر شما هم مثل عمو سیفی( سرایدار مفخم مدرسه) که 90 در صد خون بدنش در شکمش جریان دارد، به صورت سطحی به این خبر نگاه کنید، چیزی عایدتان نشود ولی اگر با دید اپیستمولوژیک و هرمونتیک به این مطلب نگاه کنید، متوجه خواهید شد که این اکتشاف منشاء چه خیرات و مبراتی در جامعه است.
کاهش میزان تصادفات، جلوگیری از رشد نرخ طلاق، جلوگیری از زمین خواری، ویژه خواری، کاهش مطالبات معوق بانکها و هزاران مزیت دیگر که شمارش آنها از حوصله سروران و خوانندگان این مطلب خارج است. فلذا در راستای تنویر افکار عمومی و خصوصی به برخی از جزئیات کاربردی این طرح اکتفا می کنیم:
الف) کاربرد بانکی: رئیس محترم بانک مرکزی می تواند هنگام تعیین روسای بانکها با نصب این سر بند روی کله  دوستان تمام اهداف، نیات، برنامه های ایشان را مشخص کند تا اگر به چیزی جز انداختن ردای خدمت به دوش می اندیشند، مشخص شود! این سیستم در خصوص اعطای وام های چند میلیاردی نیز کاربرد دارد ولی استفاده از آن زیاد توصیه نمی شود چرا که در آن صورت رئیس بانک اعصابش به هم می ریزد و « سر و سربند نداند که کدام اندازد!؟»
ب) کاربرد زناشویی: در شب خواستگاری با نصب این سربند روی کله مبارک داماد، می توان تمام نیات داماد از این وصلت را روی صفحه نمایشگر ریخت و به کمک عمه جان، تجزیه و تحلیل کرد و مشخص کرد که داماد به حساب بانکی و ماشین شاسی بلند پدر زن چشم دوخته یا واقعاً عاشق صداقت و پاکی عروس خانم است. آیا تجدید فراش در مخلیه اش جا می گیرد یا ظرفیت حافظه اش پر است؟ اصلاً می توان یک شب دیگر با نام «سر بند زنون» به مراسمات خواستگاری اضافه کرد تا هیچ خللی به سایر رسوم و رسومات نیز وارد نشود.
در مورد سایر مزایای این طرح کمی خودتان فکر کنید. جای دوری نمی رود، اگر هم رفت زود بر می گردد!


بیمه بدنه یوزپلنگ!

ما گاهی اوقات از اینکه در برخی امور نمی توانیم منشاء خیر باشیم یا نخودی در آش ماجرا بیندازیم، حسابی احساس شرمساری می کنیم و خجالت می کشیم. یکی از موضوعاتی که تا به حال راجع به آن خیری از ما به کسی نرسیده است و هیچ بسته پیشنهادی ارائه نکرده ایم، موضوع حیات وحش و حفظ گونه های نادر است. (نه آقا جان نیازی به کاشت گونه برای نادر نیست. برای سر و صورت و گونه های نادر هم هیچ اتفاقی نیفتاده است، منظور حفظ حیات وحش این مملکت است!) حقیقتاً خجالت هم دارد. چرا که برخی افراد با سبیل های آنچنانی که تا چند سال قبل حیوانات را با اسلحه لت و پار می کردند الان به مدد تریبون رسانه ملی، دایه مهربان از مادر و دوستدار محیط زیست شده اند ولی ما با این همه درایت و سواد عاطفی، در این امر حرکتی از خود نشان نداده ایم. اما شما اصلاً نگران نباشید. چرا که وقتی عزم مردم برای انجام کاری جزم می شود، دیگر هیچکس جلودار آنها نیست. الان هم مردم تصمیم گرفته اند تا یوز پلنگ را حفظ کنند. از بازیکنان تیم ملی گرفته تا شکار چی اسبق و دوستدار محیط زیست فعلی... این امر حیاتی تا جایی برای مردم مهم است که بیمه ها نیز آستین بالا زده اند تا حیوانات را سر کیسه کنند ببخشید تا به حیوانات نیز خدمت رسانی کنند. اصل خبر بنا به روایت خبرگزاری ها ...
«معاون پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی از بیمه شدن جمعیت این گونه جانوری خبر داد.به گزارش مهر، رجبعلی کارگر درحاشیه بازدید از حیات وحش نایبندان گفت: برای اولین بار در دنیا پرسنل زیستگاه های یوزپلنگ و خود یوزپلنگ زیر پوشش بیمه تکمیلی برده شده است. وی افزود: اگر یوز به هردلیلی در منطقه تلف شود به میزان50 میلیون تومان برای هر قلاده یوز هزینه همان زیستگاه خواهد شد و درسال تا 5 قلاده این موضوع اجرا خواهد شد.کارگر تصریح کرد: اگر یوز آسیبی به دام دامداران وارد کند نیز بیمه موظف خواهد بود خسارت دامدار را بپردازد.( خبر گزاری مهر)
ملاحظه فرمودید. دیگر وقت آن رسیده که عینک بد بینی را از روی چشمانتان بردارید. شما که این همه از بیمه ها بد می گوئید و مدعی هستید که بیمه ها بابت خسارات رانندگی مبلغ چندانی نمی دهند، به زمین و زمان و دارو خانه ها و بیمارستان ها بدهکار هستند، بیمه تکمیلی کارآیی ندارد، اعمال جراحی زیبایی و خدمات دندانپزشکی از بیمه بهره نمی برند و هزار تا ان قلت دیگر، حالا جواب این مهر و محبت بیمه ها به حیات وحش را چگونه می دهید!؟ بهتر نیست قبل از صحبت کردن... بگذریم. هر چند ما از منفی بافی و سایر بافتنی های دیگر کلاً بیزاریم، ولی می ترسیم دو روز دیگر که قرار داد بیمه حمایت از یوز پلنگ آسیایی نهایی شد و بیمه نامه صادر شد، مندرجات پشت آن به شرح ذیل باشد:
الف) به جراحات ناشی از درگیری یوز پلنگ ها بابت حفظ حریم، فصل جفتگیری، همسریابی، بی احتیاطی و سقوط از ارتفاع هیچ غرامتی تعلق نمی گیرد.
ب) غرامت ناشی از فوت در اثر هل دادن یکدیگر، فوت به ضرب گلوله سلاح های غیر مجاز، فوت در فصل غیر شکار، فوت در اثر برخورد با وسائط نقلیه فاقد بیمه در هنگام عبور از محدوده بزرگراه ها پرداخت نمی شود.
پ) غرامت هر گونه نقص عضو شامل کنده شدن دم و یا از دست دادن هر کدام از امعاء و احشا هر سال فقط یکبار پرداخت می شود!

حضور قلبی در بهارستان!

این روز ها خدا را شکر تا دلتان بخواهد، موضوع و سوژه در بازار موجود است و علی رغم نزدیکی ایام نوروز و کمیاب و نایاب شدن برخی اقلام در بازار، مافیای سوژه در خصوص احتکار و عرضه محدود این یک قلم جنس ناکار آمد بوده است. موضوعاتی نظیر واریز حق ماموریت 12 میلیاردی و پرداخت 530 میلیون تومانی بابت غذای یک نفر در یکی از استان ها(!)، به کار گیری یک قهرمان مشت زنی در کادر تیم ملی فوتبال، اختراع تلفن همراهی که مسواک می زند، تلاش برای خوشه چینی ببخشید خوشه بندی مجدد خلق الله که خودش یک دنیا خاطره و سوژه است و موضوعات ریز و درشت دیگر...
اما اگر ریا نباشد ما امروز بنا داریم سری به مجلس بزنیم. درست است که بر و بچه های مجلس از جنس خودمان هستند و ما آنها را به دست خودمان روانه مجلس کرده ایم ولی این دلیل نمی شود ما فقط با دولت و بانک مرکزی و خودرو سازان و سایر دوستان خوش و بش کنیم و سری به مجلس نزنیم و فکر کنیم در مجلس ما همیشه ماه رخ دوست تمام است. حقیقت امر این است که در مجلس ما نیز گاهی اوقات اتفاقات ریز و درشتی رخ می دهد البته که چیز عجیبی هم نیست. در دوره فردوسی خدا بیامرز هم گاهاً در مجلس از این اتفاقات می افتاد تا جایی که خود مجلسیان در شگفت می ماندند: «بماندند یک مجلس اندر شگفت . . . همی هرکسی رای دیگر گرفت» و باقی ماجرا ...
اما این بار داستان مربوط حضور و غیاب نمایندگان است. نماینده مردم ارومیه، گفت: «چرا برخی نمایندگان در جلسه نیستند - حتی ممکن است خارج از کشور باشند - اما دستگاه ثبت کننده حضور آنها را نشان می دهد؟» ( به نقل از ایسنا)
البته مطرح ساختن چنین مباحثی نیاز به داشتن به آگاهی از علم فیزیک و متافیزیک و علومی از این دست دارد که ما با توجه به غنای دانش مان سعی می کنیم در حد توان به صورت مختصر شبهات را برطرف سازیم: 
الف) مبانی حضور متافیزیکی : حضور در یک مکان خاص درجات و مراتبی دارد که یکی از آن درجات که به نوعی نازل ترین درجات نیز محسوب می شود، حضور فیزیکی است. الان بسیاری از دوستان که در مجلس حضور دارند، هنگام رای گیری، از دادن رای امتناع می کنند! بنابراین حضور متافیزیکی و قلبی بهترین گزینه در چنین مواقعی محسوب می شود. در تایئد فرمایش ما نیز شاعر فرموده: «هرگز حدیث مجلس خوبان شنیده ای . . . دل در میان جمع و خودم جای دیگرم!»
ب) دنیای مجازی: نکته دیگر این که الان دنیا، دنیای مجاز و تکنولوژی و فیس بوک است. الان موبایل اختراع شده که مسواک هم می زند. خبرش را همین حمایت خودمان هفته قبل چاپ کرد. بنابراین سیر در آفاق و انفس و مسافرت به حوزه انتخابیه و حتی سایر بلاد، هیچ منافاتی با حضور در مجلس ندارد و می توان در آن واحد از رویداد ها و مصوبات مجلس مطلع شد. اصلاً ما پیشنهاد می کنیم رای گیری در مجلس الکترونیکی شود نمایندگان بتوانند از هر جای دنیا در رای گیری ها شرکت کنند!
فقط جسارتاً دوستان عنایت داشته باشند که مردمی که به آنها رای داده اند، به امیدی رای داده اند و انتظار دارند مجلسیان، مردم و وعده و وعید هایی که به آنها داده شده، فراموش نکنند و به قول شاعر «ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین . . . از شمع بپرسید که در سوز و گداز است»

خیس کردن دست قبل از اعطای وام!


این طوری که از شواهد و قرائن بر می آید، مدتی است بانکها، علی الخصوص بانک های دولتی در زنده کردن مطالبات شان و باز پس گرفتن وام هایی که به با سود های متعارف(!) به خلق الله پرداخت کرده اند ؛ دچار مشکل شده اند و با ابداع طرح های نظیر ستاره دار کردن مشتریان، ارسال پیامک، اخم و تخم کردن، راه ندادن مشتریان بد حساب به بانکها، اجازه ندادن به مشتریان بد حساب در استفاده از آب سرد کن بانک، تلفن زدن به افراد بدهکار و فوت کردن در تلفن و ... سعی در زنده کردن مطالبات خود دارند. البته این مشکل فقط در خصوص وام های زیر 10 میلیون است وگرنه در خصوص وام های میلیاردی که برخی هبه شده است اصلاً نیازی به نگرانی و دلشوره نیست!
اما با وجود چنین روش های کارساز، دیروز در سایت ها با این تیتر روبرو شدیم « شیوه‌های وصول مطالبات بانکی از افراد بد حساب!» ما بر حسب وظیفه سرک کشیدیم که ببینیم دوستان چه شیوه جدیدی ابداع کرده اند که در لیست مان اضافه کنیم ولی با این جملات یکی از بزرگان اقتصاد مملکت مواجه شدیم: «قاعدتاً دولت از همه امکانات و ابزارهای خود برای وصول مطالبات که در واقع مطالبات مردم است، استفاده می‌کند، زیرا سپرده‌های شبکه بانکی متعلق به مردم است و دولت خودش را مکلف می‌داند که مطالبات نظام بانکی را از این افراد بد حساب دریافت کند!»
ما که در این جملات راهکاری ندیدیم شما اگر دیدید برای ما پیامک کنید!
هر چند به قول قدیمی ها پول چرک کف است و ما نیز شخصاً از مال دنیا و وام و بانک و سود و ... گریزان هستیم ولی این دلیل نمی شود که در این چالش ملی سرک نکشیم و افاضات نکنیم. دعوای دائی و مایلی کهن که نیست، به قول دوستان مطالبات مردم است. فلذا با عنایت به سوابق و تجربیات حقیر در زمینه امورات بانکی و اقتصادی چند رهنمود پیشگیرانه و چند راهکار اجرایی در خصوص بازپس گیری مطالبات ارائه می شود.
الف) عدم پرداخت وام: از قدیم گفته اند «پیشگیری بهتر از درمان است» و «پول هم پول هم می آورد.» هر چند ما پول آن چنانی نداریم که خودمان تجربه کنیم «پول پول می آورد» ولی عقل سلیم این را می گوید. « البته منظور سلیم پسر عمو سیفی نیست، چون اگر ایشان عقل داشت با وام 27 درصد مبل نمی خرید که الان برای پرداخت اقساطش مثل آهو توی گل گیر کرده است!»
وقتی با چهار تا معامله و خرید و فروش و بساز و بفروش می شود به در آمد های آن چنانی رسید چه اصراری به پرداخت وام و بعد هم دنبال طلب دویدن و درد سر تراشیدن برای بانک! در واقع بهترین شیوه برای پیشگیری از خروج منابع بانکی از بانکها پرداخت نکردن وام است. بنابراین توصیه می شود امورات جزیی و پیش افتاده نظیر اعطای وام به بانک های خصوصی و موسسات مالی محول شود( البته با اجازه بانک مرکزی) و بانک های دولتی به امورات اقتصادی و کلان بپردازند.
ب) اعطای وام مجدد: پیشنهاد دیگر اینکه به فرد بد حساب وام دیگری پرداخت شود و قبل از اینکه فرصت کند وام را دریافت کند، بانک وام قبلی را تسویه کند.( این شیوه هیچ ربطی به کندن چاه دیگر و ریختن خاک چاه قبلی در آن ندارد!)
پ) خیس کردن دست: دیروز در جراید خواندیم مدیر گروه بهداشت محیط استان اصفهان فرموده اند ملت قبل از خرید آجیل دستشان را خیس کنند تا اگر آجیل دارای مواد شیمیایی است مشخص شود! توصیه می شود روسای بانک هم هنگام اعطای وام دستشان را خیس کنند و ببینند آب از دست طرف می چکد یا خیر!؟

سفر در تعطیلات نوروز!


ما ایرانی ها اگر جانمان برود پای یک سری رسم و رسومات می مانیم و به هیچ عنوان حاضر به تغییرات شرایط نیستیم و در چنین مواردی اصلاً به هیچ بسته پیشنهادی هم توجه نمی کنیم. به عنوان مثال رسم و رسومات ایام عید که از چند هزار سال قبل پا بر جاست و فقط کمی ظاهر امر تغییر پیدا کرده است. مثلاً اگر دو هزار سال قبل ملت آخرین چهار شنبه سال را با آتش زدن کاغذ های خرد شده جعبه میوه ها یا پوشال کولر و خواندن چند بیت شعر و سوزاندن چهار مثقال عنبر و زعفران جشن می گرفتند، الان اوضاع کمی فرق کرده و عنبر و زعفران جای خود را به سرنج و اکلیل داده اند و اگر کسی مثل حقیر سراپا تقصیر که گنه کار تر در زمانه منم، شب چهار شنبه سوری از شهرستان به تهران سفر کند، بلا شک یاد پارتیزان ها و جنگ های خیابانی بلگراد می افتد! یعنی در خیابان همه نوع صدای انفجار شنیده می شود و همه رقم جراحت و خونریزی هم دیده می شود، فقط تیراندازی مستقیم صورت نمی گیرد که دوستان قول داده اند روی این موضوع نیز کار کنند. اما یکی دیگر از رسم و رسومات ایام و تعطیلات نوروز مسافرت های نوروزی می باشد. هر چند حافظ خدابیامرز فرموده« که از جهان ره و رسم سفر براندازم» ولی خدا وکیلی شما مقررات راهنمایی و رانندگی را از قلم نیندازید و این ایام را به کام خانواده تلخ نکنید.
علی ای حال با عنایت به اینکه همه ساله تعداد زیادی از هموطنان رهنمود های ما را جدی نمی گیرند و در سفر های نوروزی بر اثر هیجان زیاد یا سایر عوامل تامه جان خود را در جاده های کشور از دست می دهند، چند پیشنهاد برای سایر دوستان در این خصوص ارائه می کنیم:
الف) ترمز های هوشمند: همانطور که دانشمندان هشدار می دهند هنوز قرص ضد پیری یا قرص شب امتحان اختراع نشده است، دوستان عنایت داشته باشند ترمز های هوشمند هنوز اختراع نشده اند و اگر هم اختراع شوند تا یک جایی و یک مسافتی قابلیت اجرایی دارند. چون این قوانینی که نیوتن اختراع کرده است، مو لای درزش نمی رود. در ضمن از قدیم گفته اند « ترمز مثل سبد کالاست، بگیر نگیر دارد!» خواهشاً در جاده ها به امید ترمز، گازش را نگیرید و کمی احتیاط کنید.
ب) سرعت مطمئنه: هر چند دوستان قول داده اند قبل از آغاز سال جدید تمام چاله چوله های خیابان ها و اتوبان ها را پر کنند، ولی باز هم ممکن است چند تایی چاله از قلم بیفتند و شما هنگام رد کردن این چاله ها به چاه بیفتید. جسارتاً در این ایام به اعداد و ارقام ثبت شده روی کیلو متر خودرو و قیمت خودروی تان توجه نداشته باشید و در طول روز 95 و در طول 85 کیلومتر در ساعت را پر کنید تا اگر چاله ای، گودالی، خندقی در مسیر دیدید بتوانید عکس العمل نشان دهید.
پ) بستن کمر بند: ما راجع به بستن کمر بند هیچ توصیه ای نمی کنیم چون هر عقل سلیمی بستن کمر بند را از واجبات می داند. فقط نشود موقع تصادف هنگام پرت شدن از شیشه به بیرون با خود زمزمه کنید: دریغ آن کمربند و آن خدمتش!
ت) موبایل لِس: باور بفرمائید بنده اگر یک روز منصبی چیزی به من تعارف کنند، همان اول کار دانشمندان را مجبور به تولید خودرو های موبایل لس می کنم. با این قابلیت که اگر موبایل در ماشین روشن باشد، ماشین خاموش شود و بالعکس. آن خانمی که در سمند صحبت می کند، بگوید: این است خودروی ملی، اینجا یا جای منه یا جای تو!

«دعوا» برای سلامتی!

حتماً شما هم با دیدن این عنوان تصور کردید امروز قصد داریم از بودجه نظام سلامت و تاثیر دور دوم هدفمندی بر بودجه سلامت و سایر اختلاف نظرات دولت و مجلس بر سر این بودجه بنویسیم. این قبیل دعوا ها در همه ادوار بوده و چیز غریبی نیست. راستش را بخواهید ما امروز قصد داریم از اصل «دعوا» و مزایای آن بنویسیم چرا که اگر شما هم بدانید «دعوا» منشاء چه خیرات و مبراتی در انسان است، روز تان را بدون «دعوا» و «جر و بحث» شب نمی کنید! البته در گذشته مردم بیشتر با این مقوله آشنا بودند ولی از اثرات علمی آن آگاه نبودند. به قول عطار خدا بیامرز «عوام الناس جز دعوا ندانند . . . اگر دعوا کنند معنی ندانند» اما اخیراً دانشمندان کاشف به عمل آورده اند، نه تنها «دعوا» بد نیست بلکه منشاء طول عمر نیز هست! اصل خبر: «پژوهش های اخیر متخصصان انگلیسی نشان می دهد، جر و بحث نه تنها نشانه سلامت یک زندگی مشترک است، بلکه از مرگ زودرس هم پیشگیری می کند! به گفته متخصصان 60 درصد زوج های جوان در یک سال اول زندگی مشترک دست کم دو بار در هفته بر سر مسائل مختلف با هم بگو مگو می کنند. به همین دلیل به زوج ها توصیه می شود در چنین شرایطی با یک مشاور مشورت کنند، زیرا در 90 درصد موارد نه تنها بحران جدی نیست و با گفت وگو حل خواهد شد، بلکه به افزایش طول عمرشان هم منجر می شود! در ضمن خانم هایی که در جریان اختلافات خانوادگی با شوهران شان وارد جر و بحث می شوند کمتر در معرض خطر ابتلا به بیماری های قلبی قرار می گیرند، اما خانم هایی که هنگام جر و بحث سکوت می کنند و قادر به گفت وگو نیستند، چهار بار بیشتر با خطر مرگ ناشی از ناراحتی قلبی مواجه خواهند شد!»( روزنامه جام جم)
ملاحظه فرمودید. حالا جواب این همه سکته کرده را چه کسی می دهد؟ چقدر برنامه درست کردیم، کنفرانس برگزار کردیم، مقاله نوشتیم و به مردم راجع به پیشگیری از جر و بحث و شیوه های کنترل خشم آموزش و هزار راه رفته و نرفته آموزش دادیم. نصف عمر مردم صرف این جملات شد: «یواش تر همسایه ها می شنون»، «آبرومون رفت، همسایه ها همه فهمیدن» ، «داد نزن، بچه ها خوابیدن» و ... حالا نگو با این کارها داریم دستی دستی خودمان را به کشتن می دهیم؛ آن وقت افزایش مرگ و میر در اثر سکته های قلبی را می اندازیم گردن آلودگی هوا و بنزین یورو 2 و کم تحرّکی! علی ای حال با عنایت به اینکه « از نیم زیان برگشتن سود است» چند راه کار اساسی و اسطقس دار در جهت تغییر فضای سلامت در خانواده و به تبع آن در جامعه ارائه می می کنیم: 
الف) نهادینه کردن دعوا: پیشنهاد می شود به منظور نهادینه کردن فرهنگ نزاع در خانواده، برنامه ویژه ای جهت آموزش دعوا در مهد های کودک و مدارس ابتدایی تدارک دیده شود. برنامه های طناب زنی، ژیمناستیک، شنا، پینگ و ورزش صبحگاهی که به دلایل فنی و سخت افزاری تعطیل شد، لااقل بساط دعوا پهن شود شاید ادامه دار شد.
ب) خود آموز دعوا: همیشه که نباید برای آموزش زبان انگلیسی یا تعمیر خودرو و یا نقاشی کودکان، خود آموز چاپ کرد. یک خود آموز مصور و جامع در خصوص دعوا تدوین، در سطوح مختلف جامعه توزیع شود. 
پ) دعوای زنده: مجوز بزن بزن یا جر و بحث اساسی و فیلتر نشده در برخی مناظرات زنده تلویزیونی یا برنامه نود صادر شود.( هر چند در حالت عادی نیز فحوای کلام برخی از مناظرات کمتر از دعوا های چاله میدان و گاراژ حاجی زغالی نیست!)

بانک میوه!

در همه جای دنیا مردم در آغاز سال نو به استقبال بهار یا زمستان یا هر فصل دیگری که دوست دارند، می روند و با به جای آوردن برخی رسم و رسوماتی مثل در آوردن درختان کاج از بیخ (البته دور از چشمان بانوی محیط زیست) این ایام خجسته را جشن می گیرند. در کشور ما نیز در این ایام بازار انواع رسم و رسومات از خانه تکانی، هفت سین، دید و بازدید، چهارشنبه سوزی ببخشید چهارشنبه سوری و ... داغ است. اما ظاهراً باید یک مراسم دیگر نیز به این رسم و رسومات اضافه شود آن هم مراسم قیمت بالا برون! ما متوجه نشدیم چرا در کشور ما، با نزدیک شدن هر نوع مراسم و مناسبت از مترقبه گرفته تا غیر مترقبه یک عده یاد کودکی های شان می افتند ولی به جای هوا کردن بادبادک، دق دلی شان را سر قیمت ها پیاده می کنند و تا جایی که بتوانند، قیمت ها دولا پهنا حساب می کنند. برایشان موقعیت و مناسبت هم مهم نیست. از عید و ماه رمبارک رمضان گرفته تا موسم نزولات جوی و باد باران. الان هم دوباره عید نزدیک شده و دلالان گرامی و مافیای میوه در حال چاق کردن قیمت انواع میوه جات هستند و هر قدر هم عزیزان ستاد تعزیرات و ستاد حمایت از تولید کننده در بعضعی مواقع مصرف کننده، هشدار می دهند، گوششان بدهکار نیست. هر چند ما در سنوات گذشته نیز رهنمودهای مدبرانه و فلک فرسایی در خصوص جلوگیری از افزایش بی رویه و هم در بیل میوه افاضات کردیم، ولی همانطور که مستحضرید یک دست صدا ندارد و نیاز به عزم ملی دارد. باور بفرمائید اگر رسانه ملی فقط چند ثانیه از پیام های بازرگانی را کم کند و یک نکته از هزاران را در راستای فرمایشات ما پخش کند، نور علی نور می شود. علی ای حال با عنایت به داشته ها و امکانات سخت افزاری موجود، کما فی السابق بساط بسته پیشنهادی را در خصوص بازار میوه شب عید پهن می کنیم. به شرطی که بچه های سد معبر آش را با جاش نبرند و بگذارند دو ریال کاسبی کنیم:
الف) جلوگیری از خام خواری: یکی از راه های جلوگیری از افزایش قیمت میوه در فصول مختلف، جلوگیری از خام خواری میوه می باشد. با توجه به قیمت تقریباً ثابت میوه های فرآوری شده، استفاده از کمپوت، آب میوه، مربا و برگه میوه جات می تواند در کاهش قیمت موثر باشد. باور بفرمائید تا اسم آبمیوه و کمپوت می آید ملت شاخک های شان بلاتشبیه عین پهپاد سمت بیماری و بیمارستان و عیادت می رود. چه اشکالی دارد برای مهمان هم از کمپوت و آبمیوه استفاده کنیم.
ب) ذخیره میوه در فصل مناسب: از دیگر شیوه های سوفسطایی و مدرن ذخیره میوه در فصل آن و استفاده از میوه های ذخیره شده در ایام نوروز می باشد. چطور دولت با همه گرفتاری های و مشغله هایی که دارد می تواند چندین هزار تن میوه برای شب عید ذخیره کند، آن وقت من و شما نمی توانیم دو جعبه میوه ذخیره کنیم!
پ) بانک میوه: الان در هر کوچه و خیابانی یک بانک دیده می شود. از بانک قطعات موبایل گرفته تا بانک نرم افزار و در سطح پیشرفته تر بانک اعضای بدن و خون و بند ناف و هزار رقم بانک دیگر . پیشنهاد می شود با نظارت بانک مرکزی بانک میوه هم احداث شود تا مردم بتوانند میوه های خود را در این بانک ذخیره کنند. به شرطی این بانک ها مثل آن بانکها به بهانه شلوغی و انبار گردانی و ... تحویل میوه را به بعد از ایام نوروز موکول نکنند! 


بر جای نشسته و جهان پیموده!

هر چند هنوز یک ماهی تا عید نوروز و آغاز سفر های نوروزی باقی مانده است، ولی با توجه به آغاز پیش فروش بلیط های رجا ( همان راه آهن خودمان) ما هم تصمیم گرفتیم کمی زود تر راجع به سفر و مسافرت و مقدمات آن افاضات کنیم تا اگر کسی قرار است از رهنمود های حکیمانه ما استفاده کند، فرصت کافی داشته باشد و هول هولکی برنامه ریزی نکند. هر چند رهنمود های ما تحت عنوان آخرین ورژن یا نسخه های روز دنیا ارائه می شود و با تورم و گرانی و حقوق دریافتی کارمندان منطبق است و قابلیت اجرایی در هر شرایط آب و هوایی و اقتصادی دارند!
و اما سفر ... دوستان عنایت داشته باشند سفر، تنها رفتن به آژانس های مسافرتی و رزرو بلیط برای کیش و دوبی و مالزی و یا مسافرت با اتوبوس و قطار نیست. چون فقط هزینه بلیط سفر به کیش از تهران و بالعکس برای دو نفر حداقل دو سه میلیون تومان آب می خورد! اتوبوس و قطار هم که قربانشان بروم نه از لاستیک های چینی اتوبوس خیری دیدیم و نه از تلق تولوق قطار! خدایی قطار هم قطار های قدیم که مثل بچه آدم مسیر ریل را می گرفتند و مستقیم می رفتند و لااقل از ریل خارج نمی شدند؛ ملت هم دلشان نمی آمد از قطار پیاده شوند و شب و روز در قطار بودند و به قول مولانا در میان این قطارم روز و شب... اما الان دائم باید در طول سفر با خودتان زمزمه کنید «زین سفر گر به سلامت به وطن بازرسم» و باقی ماجرا ... اما شما نگران نباشید. سفر درجات، مراتب و حالات مختلفی دارد که بعضاً بسیاری از هموطنان ما از این قبیل سفر های ارضی و سماوی بی اطلاع هستند و چون رسانه ملی تبلیغ می کند « راه تو را می خواند» با خود فکر می کنند حتماً شب عیدی باید به جاده بزنند. علی ای حال با عنایت به اینکه « سفر بی ‌روشنایی مصلحت نیست» چند پیشنهاد روشن گرایانه مسافرتی ارائه می کنیم تا خودتان تصمیم بگیرید:
الف) سفر های نشسته: در این نوع سفر با یک دستگاه لپ تاپ یا کامپیوتر خانگی وارد دنیای مجازی شوید و علی رغم اینکه سرعت اینترنت تان از سرعت یک حلزون قطع نخاعی کمتر است، می توانید کل دنیا را بگردید و به قولی «بر جای نشسته و جهان پیموده!» در این گونه سفر هم می توانید از سفره های آب زیر زمینی بازدید کنید و هم می توانید سری به سفره خانه های بین راهی بزنید! در واقع می توانید از عجایب هفت گانه گرفته تا سایر عجایب عالم را سیر کنید. خلاصه هم فال است هم تماشا...
ب) سفر های کامیونی:  این نوع سفر عمدتاً به صورت دسته جمعی صورت می گیرد و وسایل سخت افزاری مورد نیاز یک دستگاه کامیون و یک عدد نردبان است و چند نفر آدم پایه و عشق سفر... نمونه این گونه مسافرت ها را در سریال پایتخت 1 ساخته آقای سیروس مقدم دیده ایم. در ضمن همین الان از اطاق فرمان اشاره می کنند که ظاهراً بر اساس توافق انجام شده بین پلیس راه و وزارت راه، مسکن و شهر سازی، مقرر شده تا نوروز امسال کلیه چاله چوله های خیابان ها و اتوبان ها پر شوند. بنابراین سایر هموطنان که از خودروهای ایمن غول های خودروسازی کشور بهره مند هستند، می توانند با طیب خاطر و البته رعایت اصول و قوانین راهنمایی و رانندگی، به سفر های دور و دراز بروند. فقط اگر در ترافیک های 40 کیلو متری گیر افتادید یا به شر رانندگان بی مبالات در ماندید، خواهشاً ما را ملامت نکنید! سفر تان به خیر...

اختتامیه جشنواره ادبی "شاهوار"

شاهرود - خبرگزاری مهر: رئیس حوزه هنری استان سمنان تولید آثار هنری و آموزشی که منجر به تولید شود را دو ماموریت اصلی حوزه هنری دانست و گفت: جشنواره ادبی "شاهوار" یکی از کارهای فرهنگی خوبی است که مدت هفت سال است در حوزه هنری استان در بخش شعر و داستان کوتاه، برگزار می شود و بهانه ای برای دور هم جمع شدن شاعران و نویسندگان استان است.

آثار 25 نفر از هنرمندان حائز کسب رتبه برتر "جشنواره شاهروار" شدند

دبیر اجرایی جشنواره "شاهوار" اظهار داشت: در بخش آزاد داستان آثار امید جعفری و محمد میرزایی از شاهرود، میلاد مطهری از گرمسار و همچنین در بخش ویژه داستان آثار مهدی صباغی از گرمسار، لیلا نوحی طهرانی از شاهرود و خدیجه فولاد نژاد از دامغان از نظر هیئت داوران شایسته تقدیر شناخته شد.

میرحسینی در رابطه با آثار تقدیر شده بخش آزاد و ویژه شعر اعلام داشت: هیئت داوران در بخش آزاد شعر آثار ابوالفضل جبله، سارا احمدی قزل دشتی و سید محمد طباطبائیان از شاهرود، آزاده صاحیان از سمنان و بخش ویژه شعر آثار مرضیه براتی از شاهرود، الهه خلیلی از گرمسار و هادی ناظریان از گرگان را حائز تقدیر اعلام کرد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اعلام نفرات برگزیده بخش ویژه شعر و داستان نیز گفت: با رای هیئت داوران در بخش ویژه شعر آثار بهمن نشاطی از گنبد کاووس، حسین عبدی از گرگان و مرضیه عاطفی از سمنان به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داد و در بخش ویژه داستان، رتبه های اول تا سوم را آثار ، مهدی خواجوی از گرگان، علی میرزایی از دامغان و  وحید حاج سعیدی از علی آباد کتول به خود اختصاص دادند.

دبیر اجرایی جشنوار "شاهوار" در خاتمه تصریح کرد: هیئت داوران در بخش آزاد داستان آثار سعید میرزایی، فاطمه زهرا چمنی و عاطفه اردیانی از شاهرود را حائز کسب رتبه های اول تا سوم دانست و در بخش آزاد شعر نازفر عصار از سمنان، ابوالفضل حسنیان از سرخه و میترا سادات دهقانی از سمنان را به عنوان نفرات اول تا سوم معرفی کرد.