طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

تور لحظه آخری ثبت نام

باسمه تعالی

تور لحظه آخری ثبت نام کاندیداتوری ریاست جمهوری!

آمار ثبت نامی های ریاست جمهوری همچنان در حال افزایش است و اگر به همین منوال ادامه پیدا کند، بزودی شاهد تمدید ساعات و روزهای ثبت نام خواهیم بود. هر چند برخی دوستان این حجم شرکت کننده را که از قضا رشد 100 درصدی هم داشته است، استند آپ کمدی سیاسی، جشن تکلیف، خنده بازار و ... نامیده اند، ولی به عقیده حقیر البته این حضور نشان دهنده میزان علاقه مندی مردم در دخالت در اداره امور عمومی و خصوصی کشور است و آن را باید به فال نیک گرفت!

اما به روی دیگر سکه نیز باید نیم نگاهی انداخت و اگر بخواهیم با نگاه آنتولوژیک به قضیه نگاه کنیم، در می یابیم ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری یک فرصت ویژه و محدود برای رفع برخی معضلات اجتماعی نظیر چالش بیکاری است. در واقع بعد از فرا صنعتی شدن جوامع بشری و تولید و اختراع انواع ملزومات و تجهیزات در ژانر های مختلف معضل بیکاری آهسته نمایان شد و این معضلی که الان نصف یا بیشتر مملکت ما را تحت الشعاع خودش قرار داده و رئیس جمهور هم با همه پرسنل دست به دست هم داده اند تا با طرح ضربتی اشتغال ، برای همیشه آن را ریشه کنند، منشاء داخلی ندارد و مثل ریز گرد ها سایر کشور ها هم با آن دسته به یقه هستند! اما در کشور های خارج از هر فرصتی ولو چاک دیوار برای اشتغال زایی استفاده می کنند ولی ما اینجا روی چاک دیوار ماله سیاسی می کشیم و به دولت قبل حواله می دهیم.

الان هم یک ظرفیت عظیم ولی محدود ثبت نام انتخابات پیش رو داریم که همه مدل آدم از ژانر های مختلف برای ثبت نام در این رویداد ملی صف آرایی کرده اند و می توان از این ظرفیت بهره برداری خاص کرد.

هر چند به قول ملا طغرا « بس که خورد از نو خطان تحریر شوقم دست رد» ما قصد داشتیم عطای افاضات کردن و ارائه پیشنهادات سوفسطایی مان را به لقایش ببخشیم ولی چه توان کرد که کار من و دل باطل بود و باقی ماجرا ...

فلذا در راستای استفاده از فرصت موجود پیشنهاد می شود در وهله شرایط ثبت نام به طور کامل به سمع و اطلاع مردم همیشه در صحنه رسانده شود. چون خود ما تازه دیشب از زبان آقای کاظم جلالی رئیس بخش پژوهش های مجلس شنیدیم ثبت نام نیاز به داشتن سواد ندارد و سن و سال هم مطرح نیست. و اما پیشنهادات ویژه ...

الف) تور ثبت نام ریاست جمهوری: حقیقت امر این است که ایران فقط تهران نیست. فلذا شایسته است شرکت های مسافرتی و تور های کویر مرنجاب و جنگل و ابر و ... یک چند روزی از امکانات شان برای انتقال هموطنان سایر شهر ها به محل ستاد ثبت نام استفاده کنند، تا حقوق شهروندی علی السویه در سطح کشور پراکنده شود.

ب) دریافت ورودی: با توجه به حجم متقاضیان ثبت نام، پیشنهاد می گردد دریافت ورودی از ثبت نام کنندگان، که در طول این سال ها انصافاً رونق خوبی داشته است ، در دستور کار قرار گیرد تا علاوه بر استفاده بهینه از شرایط موجود، بخش خصوصی نیز تقویت شود.

پ) رسانه ملی: صدا و سیما می تواند با اعزام یک گروه سایر و یکی از این مجری های با حال به محل وزارت کشور، به پخش زنده سکنات و احوالات ثبت نام کنندگان بپردازد تا علاوه بر پر شدن آنتن، اوقات فراغت خلق الله نیز به صورت مَشتی و ویژه غنی سازی شود! 

«آزمون وسع» و اعتراض شدید فقر و قناعت!

باسمه تعالی 


به قلم وحید حاج سعیدی

یکی از مشکلات ما خبرنگاران و روزنامه چی ها «سندرم چی بنویسم پسا نوروز» است. چون در ایام نوروز نشریات منتشر نمی شوند پشتمان باد می خورد و بعد از نوروز تا موتور مان روشن شود، خودکارمان را پیدا کنیم، دنبال سوژه بگردیم آن هم برای کاری بی جیره و مواجب چند هفته ای طول می کشد و داد مدیران مسئولان و سردبیران در می آید. اما امسال خدا را شکر علی رغم ادعای برخی دوستان مبنی بر کم بودن سوژه های طنز در دولت فعلی، از همان اول سالی سوژه پشت سوژه است که از در و دیوار دولت تراوش می کند. از پرتاب میکروفن خبرنگاران به سبک رونالدو توسط وزیر و واردات هواپیمای مرجوعی گرفته تا دود شدن 55 میلیارد نخ سیگار در مملکت ، ادغام موسسات غیر مجاز در بانک ها، ثبت نام حداکثری دوستان سلبریتی و غیر سلبریتی در شورا ها و ... 

اما گل سر سبد سوژه های امسال برگزاری «آزمون وسع» برای شناسایی افراد نیازمند جهت تحویل سبد کالا می باشد. در واقع بعد از افتضاحی که سه سال قبل در حین توزیع سبد کالا رخ داد و فرهنگ آریایی مان را در یک مقطع عادی و غیر بحرانی نشان دادیم، دولت تصمیم گرفت علی رغم خروج از رکود ، طرح آزمون وسع را پیاده کند. مستحضر هستید که آزمون وسع یک آزمون علمی و طرح بین اللملی مربوط به دوران رکود شدید است و عجالتاً ربطی به انتخابات و طرح های پوپولیستی ندارد وگرنه با یک کیسه سیب زمینی می توان 40 میلیون رای جمع کرد! 

و اما آزمون وسع ... آزمون وسع یا همان Means test  بررسی رسمی وضع مالی یک فرد به منظور تعیین نیاز آن به دریافت کمکهای دولتی است. پیشینه ی این آزمون به دوران رکود بزرگ بازمی‌گردد. زمانی که شمار زیادی از کارگرها به مدت طولانی بیکار بودند و به موجب طرح بیمه ی ملی از کمک بیکاری استفاده می‌کردند. میزان هر کمک پس از سال ۱۹۳۱ میلادی بیشتر به وجود منابع دیگر در اختیار سایر اعضای خانواده بستگی داشت و پرسشنامه‌های مربوط به این موضوع را آزمون وسع می‌گفتند.

حالا چرا در دوره ای که ما با تمام قوا از رکود عبور کرده ایم و پوزه تورم و بیکاری را هم به آسفالت مالیده ایم ، قصد اجرای طرح های مربوط به دوران رکود بزرگ را داریم، قطعاً به تدبیر این دولت برمی گردد. چرا که دو روز دیگر مثل داستان یارانه ها مجبور نشویم سبد های اعطایی به ثروتمندان را پس بگیریم و دم انتخابات برایمان درد سر بشود! 

علی ای حال از آنجا که تعمیم طرح های صواب امری پسندیده و منطقی است چند راهکار و پیشنهاد با همین رویکرد افاضه می شود: 

الف) ورودی آزمون: از آنجایی که دریافت ورودی در کشور ما از مبادی سرویس های بهداشتی گرفته تا ورودی جنگل و دریا و شهر بازی و برگزاری آزمون های مختلف به امری عادی و روتین بدل شده است، پیشنهاد می شود به منظور برگزاری هر چه منسجم تر «آزمون وسع» مبلغی معادل ثبت نام سهام عدالت دریافت شود، تا فقط افراد نیازمند واقعی در این آزمون شرکت کنند! 

ب) روایی آزمون: به منظور بالا بردن روایی آزمون و استتناج نتایج علمی در انتهای پرسشنامه تعداد بیکاران، طلاق گرفته ها، فوق لیسانس ها و دکترای بیکار و ... هر خانواده نیز سوال شود تا این اعداد و ارقام در اعلام رسمی آمار افراد مذکور مورد استفاده قرار گیرند! 

فقط در پایان ذکر این نکته ضروری است که با وجود مشکلات عدیده اقتصادی مردم چشم امیدی به وزیران ثروتمند و چند هزار میلیاردی ندارند و سرخی صورتشان با سیلی را از پر کردن برگه گدایی خوشتر می دارند! به قول شاعر «ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم . . . با پادشه بگو که روزی مقدر است!» 


چگونه یک شبه خبرنگار شویم؟

باسمه تعالی

چگونه یک شبه خبرنگار شویم؟

در هزاره سوم «سرعت» به یکی از ارکان اساسی زندگی انسان ها بدل شده است و با وجود اینکه بی ارزش ترین چیز نزد افراد وقت محسوب می شود ولی همه دوست دارند کارها در اسرع وقت و به قولی سه سوته انجام شود. در واقع خلق الله چنان گرفتار جنون سرعت شده اند که گاهی اوقات «یک شبه ره صد ساله رفتن » را نیز بر نمی تابند و دوست دارند نیم ساعته ره صد ساله را گز کنند! این جنون سرعت در بسیاری از امورات روزمره دیده می شود. از رانندگی و آشپزی و قالیشویی گرفته تا کسب مدارج تحصیلی و علمی، ترک اعتیاد ، چاقی و لاغری و ...

«با ما یک سال زود تر دیپلم بگیرید»؛ «درمان طبیعی سردرد در عرض سی ثانیه، بدون دارو»؛ «ترک اعتیاد تضمینی، یک ماهه بدون درد»؛ «آموزش مکالمه، فوری با مدرس خارجی»؛ «آموزش سه زبان زنده دنیا در کمتر از شش ماه»، «تدریس آشپزی نوین در سه جلسه»، «لاغری تضمینی در 5 هفته»؛ «آموزش اصول فنگ شویی در یک جلسه»؛ «با ما شنا را در سه جلسه بیاموزید» و ...  انتشار این دست آگهی ها در سایت ها و جراید و کانال ها حاکی از آن است که مردم ترجیح می دهند سرعت را جایگزین کیفیت، دقت، مهارت و ... کنند. بی شک این قاعده و قانون در کسب مهارت های شغلی نیز صدق می کند و برای دست و پا کردن یک شغل کافی است فقط اراده کنید و از فردا کسب و کار مورد نظر را بیاندازید. حیطه خبرنگاری نیز از این امر مستثنی نیست. با این اوصاف انتظار مطالعه کتب علوم اجتماعی و ژورنالیستی، شرکت در دوره های خبرنگاری، تحصیلات دانشگاهی مرتبط، کسب تجربه، مطالعه آثار بزرگان، دست به قلم شدن، انتشار مطلب در جراید معتبر، ارتباط با اهالی رسانه و ... از فردی که به خبرنگاری علاقه مند است، انتظار بیهوده و نسنجیده ای است. چرا که اساساً خبرنگاری نوین و فعالیت های رسانه ای در این دوره و زمانه نیازی به این خرده کاری ها و جنگولک بازی ها ندارد!

در واقع برای نائل آمدن به کسوت خبرنگاری کافی است از همین الان که اراده فرمودید خود را خبرنگار بنامید و سابقه شغلی خود را نیز از همان دوران که برای ناظم مدرسه خبرکشی می کردید، لحاظ کنید! بعد هم یک چنلی ، کانالی، گروهی چیزی با 100 تا ممبر یا همان عضو در تلگرام دست و پا کنید و عکس و گیف و خبرهای دیگران کپی و فوروارد کنید و خود را یکی از اهالی رسانه شهرستان و یا حتی استان معرفی کنید. کانال های خبرنگاران استان هم درشان باز است و با عضویت در یکی از این کانال ها، می توانید ادعای فعالیت رسانه ای خود را قاطعانه اثبات کنید طوری که مو لای درزش نرود!

در ضمن به هیچ عنوان نگران این موضوع هم نباشید که اگر جایی از شما خواستند یک پاراگراف یا دو خط مطلب راجع به فلان موضوع بنویسید؛ چه گلی به سرتان بگیرید؟ چرا که بسیاری از سایت ها و پایگاه های خبری هم  مطالب و اخبارشان را از این طرف و آن طرف کپی برداری می کنند و تنها متن تولیدی شان همان چند خطی است که تحت عنوان «درباره ما» به رشته تحریر در آورده اند و لینکش را بالای سایت شان درج کرده اند! فقط ما متوجه نشدیم چرا زمانی که نویسنده ای برایشان مطلب می فرستد عنوان می کنند، این مطلب قبلاً منتشر شده است. ما فقط آثار تولیدی کار می کنیم؟!

در پایان ذکر این نکته ضروری است که در مملکتی که دکتر و مهندس شدن به طرف العینی صورت می گیرد و کافی است فقط رو به سمت دانشگاه آزاد بایستید و نیت کنید و کمی سر کیسه را شل کنید، دیگر خبرنگار شدن که نه جای کسی را تنگ می کند و نه پول و پله ای در آن پیدا می شود، جای خود دارد! موفق باشید...

نقش کلیدی پیازداغ در آمار سفرهای نوروزی!

باسمه تعالی

نقش کلیدی پیازداغ در آمار سفرهای نوروزی!

ایرانی ها اساساً در باب موضوعات مختلف اجتماعی، سیاسی، پزشکی، فرهنگی و ... دارای تخصص و  استعدادهای خاصی هستند و در بسیاری از علوم ارضی، سماوی و بحری صاحب سبک و فرضیه هستند. به علاوه یکی دیگر از ویژگی های ایرانی ها قدرت تخمین و گمانه زنی بالای آنهاست که تا 95 درصد به واقعیت نزدیک است! حالا چرا عادل فردوسی پور از ارائه آمار دقیق تماشاگران ورزشگاه ها در حین برگزاری مسابقات فوتبال شاکی است و یا چرا یک عده به آمار های منتشره بانک مرکزی در خصوص کاهش تورم یا ایجاد اشتغال شک و تردید به خود راه می دهند والله اعلم... البته موضوع بحث امروز ما علوم لدنی برخی از هموطنان مان نیست بلکه قصد داریم به بررسی آمار سفر های نوروزی بپردازیم. حقیقت امر این است که ایرانی ها اصولاً به سفر خیلی علاقه مند هستند و اگر دو روز تعطیلی نصیبشان شود ، بار سفر می بندند و راهی جاده می شوند! و به قولی « آن را که چنین سفر مهیاست / از شهر مگو که در بیابان » البته در گذشته یافتن آمار و نشانی سفر کردگان چندان آسان نبود تا جایی که حافظ خدا بیامرز هم سرگردان شده بود: «نشان یار سفرکرده از که پرسم باز...» اما الان داستان با گذشته تفاوت دارد و دوستان  پایگاه اطلاع رسانی میراث فرهنگی و گردشگری یا بچه های ستاد دائمی سفر های کشور آمار دقیق تمام مسافران کشور را با جزئیات کامل دارند و به قولی زاغ سیاه همه را چوب زده اند! به عنوان مثال سال گذشته در استان گلستان تعداد مسافران نورزوی 5 میلیون و 217 هزار و 553 نفر و در استان فارس 11 میلیون و 701 هزار و 726 نفر مسافر اعلام شد. خدا وکیلی این همه دقت نظر در ارائه آمار جای خدا قوت دارد.

حالا اینکه دوستان با کدام معیار تعداد مسافران را با دقت استخراج کردند ، زیاد به ما مربوط نیست ؛ چون 90 درصد مسافران در چادر مسافرتی و خانه اقوام و دوستان و آشنایان و کلاس ها و حیاط و راهرو های مدارس بیتوته می کنند و فکر نکنم کسی هم حال و حوصله سرشماری چادر ها را باشد ، چه رسد به خانه های اقوام و دوستان!

اما نکته جالب بعدی رشد چشمگیر آمار محیرالعقول و هنگفت مسافران نوروزی است. آمار 15 میلیونی مازندران ، 11 میلیونی فارس، 7 میلیونی خراسان، 5 میلیونی گلستان  ،  5/4 میلیونی گیلان و ...  در نوع خود بی نظیر است. تازه بقیه استان ها هم به کمتر از چهار پنج میلیون راضی نیستند و همه از رشد هفتاد هشتاد درصدی مسافران نوروزی در استان شان سخن می گویند.

در واقع با وجود آمار فوق و این تعداد نفر سفر ، یعنی هر خانواده ایرانی دو سه بار در ایام نوروز دور ایران را گز کرده و به خانه شان برگشته اند! البته شاید هم دوستان آمار گیر سایر سفر های موجود را هم در آمار مورد محاسبه قرار داده اند : مثل «سفر از خویشتن باید» یا «سفر راه نهان کن ، سفر از جسم به جان کن» و گرنه با جمعیت 80 میلیونی که نیمی از آنها در خانه هایشان میزبان نیم دیگر بودند، تهیه چنین آماری با این حجم ویتامینه، رنگ و لعاب و مواد افزودنی مجاز، به چندین کیسه پیاز، یک گالن روغن بدون پالم و یک ماهی تابه بزرگ نیاز دارد!