طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

بستی زر اندود !

با توجه به پیشرفت تکنولوژی در سال های اخیر ، بروز بسیاری از پدیده ها ، مکاتب ، رویداد ها امکانپذیر شده است که تا چند دهه قبل غیر ممکن بود. یکی از این رویدادها تلاش در جهت تغییر معانی ضرب المثل های قدیمی می باشد. نسل قدیم به این ضرب المثل ها اعتقاد عجیبی داشتند و بر این باور بودند که در صورت توجه به مفاد آنها انسان از انواع و اقسام بلایای ارضی و سماوی در امان خواهد ماند. اما امروزه بسیاری از افراد در صدد رد یا تضعیف یا وارونه نشان دادن برخی از آنها هستند که جا دارد دولت نسبت به این پدیده حساسیت نشان دهد.
یکی از این ضرب المثل ها با مضمون« جمع نقیضین محال است.» در حال محو شدن است که باید هر چه زود تر به یاری آن شتافت.
«عضو هیات رییسه فراکسیون مدیریت شهری مجلس در مورد ایجاد حساسیت‌های بی‌مورد! در خصوص سرو نوعی بستنی خاص در رستوران برج میلاد گفت: ایجاد حساسیت‌های بی‌مورد بدون توجه به موقعیت پایتخت مانع از سرمایه‌گذاری‌های کلان در سطح شهر خواهد شد.» در ضمن ایشان این برج را هویت تهران دانسته اند و از مردم نیز خواسته اند هر کس متناسب با وضعیت اقتصادی خود ، رستوران انتخاب کند! ( به نقل از جراید) خیلی جالب است ؛ از یک سو دولت در حال تلاش برای از بین بردن یا کم کردن شکاف طبقاتی اقتصادی بین اقشار مختلف می باشد ، در جای دیگر کشور به بهانه های واهی بستنی 400 هزار تومانی با روکش طلا سرو می شود که به نوعی عمیق تر کردن این شکاف تلقی می شود .
این آقای لاهوتی یا تابحال بستی نخورده یا نخریده ، یا معنای بی مورد را نمی داند و یا معنای جمع نقیضین را نمی داند. برادر لاهوتی در کشور اسلامی که حقوق و در آمد بسیاری از اقشار مردم کمتر از نیم میلیون تومان است ، سرو یک بستی آنهم با روکش طلا (که از نظر شرعی هم مشکل دارد) ، حساسیت بی مورد نیست که عین حساسیت به جا و ثواب است. در ضمن قرار نیست چون شهرداری در ساخت این برج هزینه میلیاردی کرده است ، با هر شیوه  نا متعارف و غیر عرف کسب در آمد کند. هر چند سرو غذا های 300 هزار تومانی در این برج هم از نظر منطقی جایز نیست ولی لااقل مشکل شرعی و اخلاقی ندارد. به هر حال آقای لاهوتی که این برج را هویتی برای تهران می داند ، باید توجه داشته باشد که برخی از همین افراد کاخ نشین که پا روی گرده افراد کوخ نشین گذاشته و در بالاترین نقطه تهران بستی زر اندود تناول می فرمایند و اتفاقاً مورد وثوق حضرتعالی نیز هستند ، به شما رای نداده اند. چرا که افرادی که به شما رای داده اند ، از جنس همان اقشار پابرهنه و گرفتار هستند که شاید نتوانند در هفته برای فرزند خود ، یک بستنی 200 تومانی خریداری کنند ولی به امید رسیدن به حداقل عدالت اقتصادی شبانه روز در حال کار و تلاشند و از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. اما نماینده شهرشان به جای حرکت در مسیر جهاد اقتصادی که مقام معظم رهبری فرموده اند ، در خلاف مسیر آب شنا کرده و توان اقتصادی مردم را درجه بندی کرده و هر کدام را به رستوران های متناسب با وضعیت اقتصادی شان راهنمایی می کند! این که هر کس باید با توجه توان اقتصادی خود برنامه ریزی کند امری سنجیده و منطقی است ولی اینکه کسی توان خرید بستنی معمولی نداشته باشد و دیگری بستنی 400 هزار تومانی بخورد ، محل اشکال است و شما باید به عنوان یکی از مسئولین این نظام از خود بابت این قضیه شرمسار باشید که اختلاف طبقاتی در حال رسیدن به ثریا می باشد.البته شهرداری بعد از تاکید مقام معظم رهبری در خصوص خلاف شرع بودن این نوع بستنی ، جلوی توزیع آن را گرفت.هر چند حساسیت و توجه شهرداری به حلال و حرام شرعی کالا ها و خدمات برج میلاد مایه مباهات است اما بی توجهی به آثار اجتماعی توزیع این کالاها و خدمات  ناشی از ضعف تحلیل درست از فلسفه حکومت اسلامی است و تبعات اجتماعی حاصل از آن جبران ناپذیر است. شاید برای برخی نمایندگان فروش چنین اشربه و اطعمه ای در برج میلاد چندان ایرادی نداشته باشد ولی ایشان باید بدانند که بعد از پخش خبر مربوط به سرو غذا های چند صد هزار تومانی طی چند ماه گذشته در رسانه های خارجی بازتاب بسیار منفی داشته است و مخاطبین این رسانه ها درباره انقلاب ایران و ماجرای طبقات اجتماعی آن به بحث نشستند که جای بسی تاسف است. بنابراین توصیه می شود نمایندگان محترم مجلس به جای حمایت از فئودالیسم به بهانه هویت دادن به کشور ، جذب سرمایه گذار خارجی ، توجیه هزینه هنگفت شهرداری و ... سعی کنند قوانینی تصویب کنند که جلوی موج سواری عده ای را روی برنامه های غلط اقتصادی و مالیاتی بگیرد تا بسیاری افراد نو کیسه یک شبه میلیاردر نشوند و با فراموش کردن نام روستای خود ، اسم های مستعار در دهان خود غرغره کنند و در مکانی که به زعم فرمایشات حضرتعالی هویت پایتخت است ، هویت ایران و ایرانی را زیر سوال ببرند. شب به خیر

تعلل دانشمندان و شیر یارانه ای !( طنز اجتماعی)

دانشمندان به تازگی نشان داده اند یک لیوان شیر معمولی ترکیبی از بیش از 20 نوع مسکن، آنتی بیوتیک و هورمونهای رشدی است. (جام جم آنلاین) کار دنیا را می بینید. این همه دانشمند ، این همه وقت ، درست در همان هفته ای که یارانه شیر را قطع کردند و به قول برخی جراید مردم با شیر یارانه ای خدا حافظی کردند ، حَضرات کشف کرده اند که بیست نوع ماده شیمیایی با ارزش در شیر وجود دارد. داروهای ضد التهابی از قبیل « نیفلومیک اسید ، مفنامیک اسید ، کتوپروفن و  هورمون 17-بتا- استرادیول » برخی از مواد موجود در شیر هستند که در سلامت انسانها بسیار مفید هستند. تازه من فکر کنم اگر دانشمندان با دقت بیشتری بگردند ، مواد و دارو های گرانقیمت دیگری هم در شیر پیدا کنند. این پسر آقا رسول که مهد کودک می رود ، هر روز می خواند : « شیر تا بخوای مفیده / مانند برف سفیده ) اما ما فکر می کردیم این شعر هم مثل سایر شعر های مهد کودک برای سرگرم کردن بچه ها درست شده است و مبنای علمی ندارد اما ظاهراً باید حرف راست را از بچه شنید. البته من فکر کنم آقا رسول از این داستان دارو های شیمیایی و مواد موجود در شیر خبر داشت. چون گاهی اوقات زنگ های تفریح به منزل می رفت و وقتی بر گشت حسابی شنگول بود. خودش می گفت یک لیوان شیر خورده ولی مدیر باور نمی کرد و می گفت : « یک ریگی تو کفششه ، یه روز باید بفرستمش تست اعتیاد!» الان که مدیر به اصل ماجرا پی برده است خجالت می کشد. علی ایحال با وجود اینکه « دست قشر مرفه آسیب پذیر کوتاه و خرما بر نخیل » ، مسئولین محترم اگر برای حرف مردم ارزش قائل نیستند ، حرف خانم دکتر دستجردی را زمین نگذارند و یارانه شیر را سر جایش برگردانند. البته گمان نکنم با این مواد گرانقیمتی که در شیر پیدا شده است ، قیمت شیر به دوره ماقبل هدفمندی برگردد.

نقد آقا رسول بر سریال «سقوط یک فرشته»

اینکه آقا رسول به کارهای نقد علاقه مند است به این دلیل است که ایشان کلاً از کار های نسیه خوشش نمی آید. در ضمن ایشان امسال اصلاً سریال های صدا و سیما را به طور کامل ندیده است و فقط در مهمانی ها بخش هایی از این سریال ها را رویت کرده است اما معتقعد برای نقد یک اثر نیازی به دیدن یا خواندن کل اثر نیست!( توضیح نویسنده)

در ماه مبارک رمضان سریالی از تلویزیون به نام « سقوط یک فرشته» پخش شد که علاوه بر هنر ، به دیگر صنایع نظیر صنعت پرورش ماهی ، مهارت آب بستن به سریال ها ، صنعت خودرو سازی و بسیاری دیگر از مشاغل ضربات مهلکی وارد ساخت. به طوری که مزارع پرورش ماهی دیگر خرید و فروش نمی شوند ، آبگیری برخی فیلم ها و سریال ها با مشکل مواجه شده است ، به دلیل باز نشدن کیسه هوای خودروی فاطمه بعد از 45 بار معلق زدن ، این خودرو با افت شدید قیمت در بازار مواجه شده است ، به علت پیدا شدن شیی خارجی در آب انار سارا مردم دیگر تمایل چندانی به خوردن آب انار ندارند و قس علی هذالقیاس...

(البته در این بین قیمت بیابانها و تپه های اطراف شهرها ، برای ساخت کافی شاپ های باکلاس بالارفته است!)

هر چند برخی منتقدین ، علت مرگ ماهی های استخر حاج حبیب را نا امید کردن گروه‌های تولیدی و صنعتی و نا کارآمد جلوه دادن طرح بنگاه‌های زود‌بازده می دانند و آن را نوعی هجمه اقتصادی تلقی می کنند اما باید بپذیریم که مدیریت حاج بابا هم استثنایی است که با این همه دک و پز و اعتبار ، محتاج 100 میلیون تومان در بازار شد.

البته از انصاف هم نگذریم این سریال پیام های آموزنده ای هم برای نسل جدید و نسل قدیم داشت. اول اینکه ظاهراً در صنعت پرورش ماهی آواز دهل از دور خوش است و بازار چندان دندان گیر نیست ، اختیار کردن همسر دوم باعث گمراهی فرزند و گمراهی فرزند باعث فوت همسر دوم می شود. خانواده ها در انتخاب داماد به ظاهر افراد ، خودروهای مدل دو هزار و اووووووووف ، عینک دودی و ... توجه نکنند و کمی هم به سایر معیار ها نظیر مدرک تحصیلی ، شغل مناسب ، نداشتن دست بزن و داشتن یک قاشق شعور و درک و فهم هم توجه داشته باشند. امسال صنعت جدیدی هم در همه سریال های صدا و سیما پا به منصه ظهور گذاشت و آن هم استفاده از روح های عنکبوتی بود که به راحتی به همه جا سرک می کشیدند ، سوار تاکسی می شدند ، سینما می رفتند و حتی قادر به ادامه تحصیل هم بودند!

نکته آخر اینکه ظاهراً در صدا و سیما ، برای ساخت یک سریال نیاز به طی مراحلی نظیر نوشتن قصه یا فیلنامه خوب ، استفاده از یک یا چند بازیگر سرشناس ، به کارگیری کارشناس های مذهبی و انتظامی ، انتقال پیام مناسب و آموزنده و ... احساس نمی شود و فقط کافی است سریال به موقع به پخش برسد!

نرخ تورم و افسرگی آقا رسول!

نرخ تورم و افسرگی آقا رسول!
یکی از مسائلی که چند وقتی است فکر و ذکر آقا رسول را به خودش مشغول کرده است و ایشان را از خواب و خوراک انداخته و به درد لاعلاج افسردگی مبتلا ساخته ، اختلاف نظر بچه های بانک مرکزی و مرکز آمار ایران در اعلام نرخ تورم است. آقا رسول معتقد است که رفاقت خیلی گرانبها تر و با ارزشمند تر از نرخ تورم است که بچه های این دو نهاد ، بر سر آن با هم به توافق نمی رسند و نرخ های اعلامی این دو نهاد با هم تفاوت دارد. اصلاً به کار بردن و به زبان آوردن کلماتی نظیر نرخ تورّم ، گرانی ، ضریب فلاکت ،  نرخ بیکاری ، خط فقر ، دیر کرد ، رکود ، نابسامانی ارزی و کلماتی از این دست ، در شان مقامات نیست چه برسد به اینکه در تعیین میزان آنها نیز اصرار بورزند و در نتیجه کدورت هم پدید آید.
در ثانی اساساً تفاوت باعث پیشرفت است. اگر طرفین معامله بر سر عددی توافق مطلق داشته باشند ، آن معامله مخدوش است و شائبه بروز تخلف هم دور از ذهن نیست. 
علی ایحال به منظور جلوگیری از بروز خدشه در رفاقت های بچه های این دو نهاد و سرراست و یکسان شدن نرخ تورم ، بسته پیشنهادی به کمک آقا رسول فراهم شده که رعایت مفاد آن بی ضرر نیست:
اعلام میانگین نرخ تورم  : ما ایرانی ها به گفته های بزرگان اعتقاد خاصی داریم . از قدیم هم گفته اند : « خیر الامور اوسطها» . بالاخره بچه های هر دو گروه زحمت می کشند و آمارشان بر اساس حساب و کتاب است!
لذا پیشنهاد می شود هر ماه میانگین نرخ اعلامی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران به عنوان نرخ تورم ماه اعلام شود.
شیر یا خط یا مسابقه طناب کشی : توصیه می شود نهاد اعلام کننده نرخ تورم در هر ماه به وسیله شیر و خط یا برگزاری مسابقه طناب کشی و امثالهم مشخص شود تا فقط یک نهاد نرخ تورم را اعلام کند. با این روش علاوه بر بالا رفتن  روحیه و نشاط در بین کارکنان ، پوزه فرسودگی شغلی هم به خاک مالیده می شود.
محرمانه کردن نرخ تورم : شیوه نهایی و کم درد سر ، محرمانه کردن نرخ تورم است. آیا خون نرخ بیکاری ، اشتغال زایی و حتی میزان موجودی صندوق ارزی از نرخ تورم رنگین تر است که این ارقام محرمانه اند ولی نرخ تورم باید هر ماه اعلام شود؟ مگر نرخ تورم ، رده بندی فیفا در خصوص تیم های ملی فوتبال است که هر ماه باید رسانه ای شود؟ بنابراین بهتر است نرخ تورم هم محرمانه شود تا علاوه بر استحکام پایه های دوستی در ادارات ، آقا رسول هم به غذا خوردن بیفتد!

اسکناس چند منظوره

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.