طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

گواهینامه سیگار!

اینکه سیگار برای سلامتی مضر است ، اظهر من الشمس است و سخن گفتن در این باره تکرار مکررات است. تازه روی پاکت سیگار هم در خصوص مضرات آن به اشکال مختلف آگاهی رسانی شده وکلی عکس خفن چاپ کرده اند ولی این دلیل نمی شود که مردم سیگار نکشند. چون پرخوری هم برای سلامتی مضر است ولی باز هم ملت پرخوری می کنند! البته در شهری مثل تهران کشیدن یا نکشیدن سیگار چندان توفیری ندارد چون با هر دم و باز دم یا دو عطسه پست سر هم دست کم نیم کیلو سرب پر ملات و خالص وارد ریه می شود. جالب تر اینکه کارشناسان فرموده اند اگر در هوای تهران یک ساعت ورزش کنید ، معادل کشیدن نیم پاکت سیگار است. یعنی همسایه ما که روزی یک پاکت سیگار می کشد و «ز دود دهانش جهان تیره‌گون» ، معادل دو ساعت ورزش می کند!
اما با وجود مزایای بیشمار سیگار(!) در خصوص کاهش مصرف سیگار همه کشور های دنیا دست به کار شده اند و اقداماتی را انجام داده اند. اخیراً در استرالیا نیز طرحی در حال پیگیری است که هم کلاس دارد و هم طرفدار...
«به گزارش دیسکاوری،پروفسور سیمون چپ‌من از دانشگاه سیدنی واقع در استرالیا معتقد است که مصرف‌کنندگان سیگار باید برای گرفتن گواهینامه اجباری سیگار کشیدن درخواست بدهند و هزینه آن را پرداخت کنند. فرم درخواست هم قرار است شامل تعدای سوال در رابطه با سیگار کشیدن باشد. این گواهینامه می‌تواند به شکل یک کارت اعتباری طراحی شود که هنگام خرید سیگار، ‌نشان دادن آن الزامی باشد. همچنین پروفسور چپ‌من فکر می‌کند که دولت‌ها باید تعداد سیگاری را که هر فرد می‌تواند بخرد محدود کنند. شاید چنین قانونی باعث شود که نوجوان‌ها به این راحتی رو به مصرف سیگار نیاورند.»( سایت تابناک-25 آبان 91)
کارت های اعتباری مختلف ، کارت سوخت ، کارت ملی و سایر کارت ها کم بود ، حالا از این به بعد باید سیگاری های محترم گواهینامه سیگار هم در جیبشان بگذارند. لابد برای گرفتن این کارت هم مثل گواهینامه پایه یک ، داشتن سواد ، نداشتن سوء سابقه و عدم مصرف دخانیات(!) و ... لازم است. البته صدور این کارت مضراتی هم دارد که به عرض می رسانیم و دوستان عنایت داشته باشند قبل از هدفمندی سیگاری ها و صدور کارت همه جوانب را در نظر بگیرند:
الف) احتمال به وجود آمدن شبکه های تهیه و توزیع گواهینامه های تقلبی مثل کارت پایان خدمت و طرح ترافیک و ...
ب) تلاش برخی افراد سود جو در اخذ این گواهینامه و فروش سهیمه سیگار در خارج از شبکه
پ) بسیاری از افراد مثل آقا رسول عشق گواهینامه هستند و همه رقم گواهینامه دارند از گواهینامه پایه دوم گرفته تا گواهینامه تراکتور گلدونی ( از این تراکتورای کوچیک و نقلی مخصوص پارکها) ممکن است ایشان هوس کنند این گواهینامه را هم بگیرند و بعد در دام دخانیات بیفتند. بالاخره رفیق خوب و بد همه جاست و ممکن است آدم را وسوسه کنند. ( مرد حسابی تو که گواهینامه داری از چی می ترسی!؟ بیا یه دود بگیر جیگرت حال میاد و بقیه ماجرا...)خلاصه از ما گفتن بود... خود دانید...

هر که را بینی شکایت می‌کند!

این روز ها مشتری مداری حرف اول را می زند و اگر سری به سایت ها و جراید بزنید همه سازمان و نهاد ها شماره تلفن و شماره پیامک داده اند تا ملت از گرانفروشی و کم فروشی ، ارسال پیامک های تبلیغاتی ساعت 2 بعد از نیمه شب ،کیفیت نامناسب خدمات پس از فروش خودرو ها ، انتقال با تاخیر وجه در سامانه شاپرک ، زیر میزی برخی از پزشکان و ... شکایت کنند.
البته این گیس و گیس کشی ها و شکایت کردن ها موضوع جدیدی نیست و در ادوار گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده و اشعاری نظیر «به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت» یا «دلم با خویشتن آمد شکایت را رها کردم» نشان می دهد در آن زمان هم ملت شاکی بودند ولی با وجود داشتن وقت کافی ، از شکایت به جایی نمی رسیدند و سعی می کردند حرمت ریش های سفید و دوستان کد خدا منش را نگه دارند زودتر مصالحه کنند و به قولی «من نیم شاکی رضایت می دهم» و الی آخر...
البته الان اوضاع تغییر کرده و مو را از ماست می کشند. همین دو هفته قبل دو تن از مدیرانی که قانون یک ضامن را برای وام زیر ده میلیون رعایت نکرده بودند از کار برکنار کردند و الان در گلگیر سازی مشغول به کار هستند!( دروغ و راست کار کردن در گلگیر سازی به گردن عمو سیفی است وگرنه جراید چیزی در این باره نگفتند!) تازه بخشنامه هم کرده اند که بعد از شکایت می توان ادعای درخواست خسارت هم کرد!
علی ایحال با توجه به این که لزوم شکایت از افرادی که مخل آرامش و آسایش هستند حق طبیعی مردم است چند پیشنهاد در این خصوص ارائه می شود:
الف) تشکیل ستاد نظارت بر شکایت های مردمی:  این ستاد می تواند با راه اندازی یک پایگاه اینترنتی از مردم بخواهد مثلاً بعد از شکایت از بقال محله به جهت گرانفروشی در سایت سازمان نظارت ، این شکایت را در این سامانه نیز ثبت کنند و کد رهگیری دریافت کنند! از قدیم هم گفته اند کار از محکم کاری محکم میشه...
ب) تشکیل کمیته ویژه نظارت بر ستاد نظارت بر شکایت های مردمی: این کمیته نیز می تواند فعالیت های کمیته صدر الاشاره را رصد کند تا کار به نحو احسن انجام شود.
پ) برگزاری همایش: با برگزاری چندین همایش نظیر «شکایت و چالش های فرارو» ، « نقش رسانه در شکایت های روز مره» ، «شکایت ، بررسی علل و راهکار ها» ، «راهکار های تبیین شکایت در هزاره سوم» و .... می توان شیوه های عملی جهت شکایت از چندین متخلف در طول شبانه روز و سایر موارد مرتبط به شکایت بررسی کرد و نتایج حاصله در جلسات کیفیت بخشی(!) در سالن پذیرایی مورد نقد و بررسی قرار بگیرند تا امید به خدا ضرورت شکل گیری همایش های آتی همانجا کلید بخورد!

بانک ترانه!( طنز)

آقا جان وقتی خدا بیامرز سهراب می گفت «چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید» برای همچین روزی می گفت. بانک که فقط برای پول و وام و این جور حرفها نیست. هر چند ما همه رقم بانک دیده بودیم ؛ از بانک خون و اعضای بدن گرفته تا بانک سی دی و قطعات کامپیوتر اما «بانک ترانه» نوبر است! تا دیروز ملت همه از بانکها گریزان بودند که نکند رئیس بانک خِفتشان را بابت چهار تا قسط عقب افتاده بگیرد و ممنوع الخروج شوند ، اما الان اوضاع عوض شده و با تاسیس «بانک ترانه» ملت بی خود و بی جهت می توانند سری به این بانک بزنند و شاد شوند و اگر در سایر بانک ها صحبت از چک و سفته و برات است در این بانک «شعر است و دوبیتی و ترانه...» اصلاً به قول مولوی «فی الجمله هر آن کس که در این بانک رهی یافت / سلطان زمین ست و سلیمان زمانه‌ست!» اما اصل داستان: «در صورت تائید وزارت ارشاد بانک ترانه تاسیس می شود. این بانک می تواند علاوه بر ثبت یک ترانه به نام صاحبش و حفظ حقوق معنوی و کپی رایت آن ، بایگانی باشد تا خوانندگان ، آهنگسازان و تولید کنندگان آلبوم های موسیقی به آن مراجعه کنند و از ترانه هایی که به تصویب وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی رسیده است، استفاده کنند.»( جام جم – 25 آذر 91) البته تاسیس بانک فی نفسه بد نیست و اگر برای من و شما آب ندارد ، برای عده ای نان دارد!
در ضمن دیگر هنرمندان مجبور نیستند در اثر قلت ترانه از قلیان ، گلدون ، ساعت و ... بخوانند و می توانند با مراجعه به این بانک چهار تا ترانه درست و حسابی تهیه کنند و آلبوم خوب بیرون بدهند. علی ایحال با عنایت به اینکه گاهی اوقات افرادی به علت عدم آشنایی با ساز های کوبه ای و زهی ممکن است سرنا را از سر گشاد آن بنوازند ، ما این بار خرق عادت می کنیم و از متولیان امر خواستاریم این چند پیشنهاد ما را عملی نکنند: الف) سازمان بازنشستگی هوس نکند به جای پاداش آخر سال بازنشستگان به آنها سهام بانک ترانه پرداخت کند و به آنها بگویند « بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد!» ب) به افرادی مثل عمو سیفی که همسایه ها هنگام استحمام از دست صدای انکر الاصواتشان آسایش ندارند ، ترانه پرداخت نکنند. پ) به منظور جلوگیری از قاچاق ترانه به آن سوی آبها یا استودیوی های زیر زمینی از همین الان برنامه ریزی کنند تا بلای گازوئیل و طلا و قیر سر ترانه در نیاید!


در خانه مانده ایم ز موشان بی حیا!

ما همیشه بر این باور بودیم که بعد از آلودگی هوای تهران و رسیدن شاخص ها به حد اضطرار ، این موش های سوئدی که جوب های تهران را عرصه تاخت و تاز خود کرده اند ، عین بچه آدم دمشان را کولشان می گذارند و کوچ می کنند. غافل از اینکه داستان موش های چاق و چله تهران که طول و عرض برخی از آنها چند برابر گربه های رنجور تهران است ، حالا حالا ها ادامه دارد و به نظر می رسد اگر همین طوری پیش برویم ، مجبور شویم برای مقابله با موش ها با سخنگوی آنها وارد مذاکره شویم! شهرداری که با طرح های سوفسطایی نظیر تله گذاری و تیر اندازی با تفنگ بادی و پرداخت هزار تومان در ازای هر جنازه موش و ... نتوانست جلوی افزایش نسل موش ها را بگیرد ، حالا مجلسیان دور هم جمع شده اند تا راجع به این داستان یک تصمیم منطقی و حساب شده بگیرند. البته رئیس انجمن دیده بان حقوق حیوانات از روش های ناصحیح از بین بردن موش ها در شهر تهران تحت عنوان ˝ طرح کنترل جمعیت جانوران˝ شاکی است و گفته که ما مشکلی با وجود موش ها در سطح شهر تهران نداریم! شهرام امیر شریفی در گفت و گو با پانا خاطرنشان کرد: در صورت برخورد علمی‌، منطقی‌، شرعی و اخلاقی‌ می توان در کنار حیوانات شهری بدون مزاحمت زندگی‌ کرد، ارتقای محیط شهری از نظر بهداشتی و بصری، از ازدیاد نسل کنترل نشده حیوانات شهری می کاهد. در ضمن ایشان بهترین راه کنترل موشها را شوک غذایی و استفاده از سیستم آزارنده صوتی است با تولید اصوات آزار دهنده می داند! البته موضوع مناقشه انسان و موش موضوع جدیدی نیست و در قدیم الایام هم مسبوق به سابقه بوده تا جایی که شاعر در این باره فرموده: دفع موشان کن از آن پیش که آذوقه برند اما الان دیگر باید گفت دفع موشان کن از آن پیش که از سر و کولتان بالا روند ... علی ایحال با عنایت به اهمیت کنترل جمعیت موش بهترین پیشنهاد که هم پست مدرن و با کلاس باشد و هم شهرام خان ناراحت نشود تغییر نگرش ماهوی به مقوله موش و مبارزه با موش است. تا جایی که ما یادمان می آید مردم همواره از موش به عنوان موجودات چندش آور یاد می کنند و هیچ کس با دیدن موش قربون صدقه اش نمی رود. اما در برخی برنامه های مستند موش هایی می بینیم که از ابریشم سفید تر هستند و روی یک چرخ بدو بدو بازی می کنند. ما هم می توانیم دو جین موش سفید و تر و تمیز از خارج وارد کنیم( البته اگر طرح توجهی برای ثبت سفارش رد نشود) تا با ازدیاد نسل ، کم کم جای این موش های مفت خور را بگیرند. حتی می توان از این موش ها به عنوان حیوانات خانگی نگهداری کرد. با این روش هم دل بچه های انجمن دیده بان حقوق حیوانات را به دست می آوریم ، هم دیگر نیازی به عقیم کردن ، تیراندازی ، شوک غذایی ، سر و صدا با قابلمه و ... نداریم!

ای بخاری های نفتی معذرت خواهی کنید!

هر چند سوختن دخترکان معصومی که موهبت الهی زیبایی را از دست داده اند ، خنده که ندارد بماند ، گریه هم دارد ولی چه می توان کرد که عده ای در این گیر و دار ، باز هم به جای استعفا یا روم به دیوار اقرار به نواقص موجود در آموزش و پرورش ، منکر تمامی کاستی ها شدند تا جایی روزنامه جام جم مجبور به فراخوان در خصوص اعلام اسامی و آدرس مدارس دارای بخاری چکه ای توسط مردم شد که نتیجه هم از قبل معلوم بود! البته علت اصلی آتش سوزی مدرسه شین آباد پیرانشهر کامل نشدن چرخه سوخت در کاربراتور بخاری اعلام شد ولی عدم اعلام گزارش وجود چنین بخاری هایی توسط خبرنگاران و کوتاهی معلم و مستخدم نیز ، از دلایل بروز این حادثه تلخ قلمداد شده اند که در نوع خودش بی نظیر است!
حیرتا با وجود اینکه سالها از کشف آتش توسط اجداد غار نشین ما می گذرد ، هنوز برخی دوستان از خطرات آتش و بخاری های عهد شِپِل و لاستیک میرزا آگاه نیستند و کماکان بساط بخاری های نفتی ، گازوئیلی ، چکه ای و کاربراتوری در تعداد زیادی از مدارس کشور داغ داغ است که همه ساله حادثه آفرین می شوند و در اکثر موارد خطای عوامل انسانی موجود در مدارس نظیر معلم و سرایدار علت تامه بروز حادثه عنوان می شوند.البته گاهی اوقات هم می توان قصور را بر گردن جامدات و کائنات انداخت. شاعر (سعید بیابانکی)در این خصوص فرموده: «دانش آموزان ما را بار ها سوزانده اید  ای بخاری های نفتی معذرت خواهی کنید!»
علی ایحال از آنجایی که طرح های مهمتری در مدارس کشور در حال اجراست نظیر هوشمند سازی مدارس ، اتصال همه مدارس به اینترنت ملی ، زنگ مسواک ، حوله ، خمیر دندان و قس علی هذا ... پیشنهاد می شود جهت بالا رفتن ضریب ایمنی در مدارس چند طرح  ضربتی و فوری فوتی برگزار شود:
الف) برگزاری دوره های توجیهی برای باباهای مدرسه که به جای هدایت دانش آموزان به بیرون با بخاری کشتی نگیرند که منفجر شود! ( هر چند آن بنده خدا تقصیری نداشت و در آن شرایط هول شده بود)
ب) برگزاری دوره های پرش از روی آتش برای دانش آموزان یا مانور آتش سوزی به جای مانور زلزله
ج) برگزاری دوره های مدیریت بحران و احداث یک واحد هلال احمر یا اورژانس در حیاط مدارس
همین الان هم پیامکی از دیار باقی از سوی مخترعِ مرحومِ بخاری چکه ای رسید با این مضمون: «آقا جون من چه گناهی کردم که به من فحش می دین! من این بخاری رو 300 سال قبل اختراع کردم ، چه می دونستم شما میخواین تا 2012 از این بخاری ها استفاده کنین! زمانی که من این بخاری رو اختراع کردم نه گاز بود ، نه پکیج بود ، نه شوفاژ ، نه هیچ کوفت و زهر مار دیگه... جون مادرتون به من فحش ندین... دم همتون گرم...»

جویندگان تاریکی!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

نتایج جشنواره مطبوعات خراسان شمالی


خراسان شمالی - مورخ شنبه 1391/06/04 شماره انتشار 18200

مرتضوی- مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان پنج شنبه شب در آیین پایانی این جشنواره به اهمیت و جایگاه خبر و اطلاع رسانی اشاره کرد و خطاب به خبرنگاران حاضر گفت: قلم شما حرمت دارد و معجزه می کند به گونه ای که مردم را دلگرم و ارزش ها را بیان و بحران ها را برطرف می کند.

وی قلم خبرنگاران را به مثابه اسلحه ای که رزمندگان اسلام در 8 سال دفاع مقدس در دست داشتند، دانست و عنوان کرد: این قلم بیانگر ارزش و جایگاه خبرنگاران است و می تواند آن ها را به افضل ترین مردم تبدیل کند.

 وی به حمایت مسئولان ارشد استان و دستگاه های فرهنگی برای تجلیل خوب و واقعی از خبرنگاران اشاره کرد و اظهار داشت: تجلیل از خبرنگاران نباید به جشنواره ها محدود باشد بلکه تجلیل واقعی زمانی امکان پذیر است که آن ها بتوانند رسالت خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند چرا که معتقدیم خبرنگاران رسالت انبیا را بر عهده دارند.

در این مراسم «علیزاده» رئیس هیئت مدیره خانه، «ابراهیمی» رئیس خانه و «قلی زاده» دبیر این جشنواره نیز مطالبی عنوان کردند.

گزارش خبرنگار ما حاکی است، هیئت داوران در بخش خبر «اعظم قهرمانی» از خبرگزاری ایسنا، «زینب علی آبادی» از خبرگزاری فارس و «علی اصغر تیموریان» از خبرگزاری ایرنا را به طور مشترک حائز رتبه سوم دانست و اثری را برای رتبه های اول و دوم مناسب تشخیص نداد.

 در بخش تیتر، «نازلی حیدرزاده» از روزنامه خراسان شمالی و «وحید حاج سعیدی» از نشریه ارمغان خراسان شمالی به ترتیب رتبه دوم و سوم را از آن خود کردند و هیئت داوران اثری را شایسته رتبه اول ندانست.

 هم چنین در این جشنواره، «سینا قنبرپور»، «مسیح علوی» و «فاطمه امیری» از نشریه ارمغان خراسان شمالی توانستند مقام های اول تا سوم را در بخش مصاحبه از آن خود کنند.

 این گزارش حاکی است، هیئت داوران سومین جشنواره مطبوعات استان در این بخش، علاوه بر برگزیدگان، «مریم ضیغمی»، «داود غفوری» و «منیژه مرتضوی» از روزنامه خراسان شمالی را شایسته تقدیر دانستند.

 در بخش گزارش خبری و توصیفی نیز هیئت داوران به ترتیب «محسن داوری»، «تکتم علوی مقدم» و «ربابه صانعی» را به عنوان نفرات اول تا سوم این بخش معرفی کرد و «فاطمه جمشیدی» و «نازلی حیدرزاده» از روزنامه خراسان شمالی و «سمیرا علی آبادی» را شایسته تقدیر تشخیص داد.

 به گزارش خبرنگار ما، در بخش گزارش نیز «سمانه تقی نژاد»، «تکتم علوی مقدم» و «نسترن عابدیان» از روزنامه خراسان شمالی توانستند مقام های اول تا سوم را از آن خود کنند.

 هم چنین هیئت داوران، در این بخش «سمانه محمدزاده ثانی»، «فاطمه جمشیدی» از روزنامه خراسان شمالی و «زهره محمدی» از روزنامه قدس را شایسته تقدیر دانست.

 براساس رأی هیئت داوران در بخش سرمقاله و یادداشت، «محسن داوری» از روزنامه خراسان شمالی «کاظم شهریاری» از هفته نامه اترک و «علی محمد جهانی» از نشریه ارمغان خراسان شمالی به ترتیب حائز رتبه های اول تا سوم شدند.

 در بخش ویژه نیز «جواد آگاهی» از روزنامه ایران، «علی محمد جهانی» از نشریه ارمغان خراسان شمالی و «منیژه مرتضوی» از روزنامه خراسان شمالی توانستند مقام های اول تا سوم را کسب کنند.

 هم چنین از شرکت کنندگان در بخش طنز مکتوب شامل «علی محمد جهانی» از نشریه ارمغان خراسان شمالی و «جواد آگاهی» از روزنامه ایران تقدیر به عمل آمد.

عمو سیفی و رویای پرواز!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.