طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

حیای مریض

بنا بر اعلام کارشناسان ، در کشور ما گوشت مرغ و شیر دارای مقادیر زیادی آنتی بیوتیک هستند.( جام جم – 20 فروردین)
تجویز یک میلیارد و 260 میلیون تومان آنتی بیوتیک در نسخه های سال 89 یک پزشک ( روزنامه جوان – شماره 3377)
دارو از مهمترین کالاها در تجارت امروزی بشر به لحاظ اثر گذاری بر سلامت انسان محسوب می شود. امروزه اکثر خانواده ها به طور روزانه دارو مصرف می کنند و برای بعضی از مردم دارو از نان شب واجب تر است. سایرین هم که داروی روزانه مصرف نمی کنند با مصرف گوشت و شیر ، آنتی بیوتیک وارد بدنشان می شود.( البته خدا کند دامداران محترم از وجود آنتی بیوتیک در محصولاتشان با خبر نشوند!) برخی از افراد نیز به طور تفریحی دارو مصرف می کنند و خدای ناکرده فکر نکنید که معتاد هستند! اما مشکل اصلی ، دارو مصرف کردن نیست ، چون بحمدالله دارو هم ارزان است ، هم فراوان و هنوز هم هدفمند نشده است. مشکل زیاد مصرف کردن دارو در جامعه است و اگر پزشکی برای بیمار دارو ننویسد و از او بخواهد رژیم غذایی خاصی را پیروی کند و یا توصیه پزشکی دیگری کند ، مطمئناً بیمار محترم به پزشک دیگری ( مثل همین پزشک یک میلیاردی ) مراجعه کرده و از او می خواهد که حتماً با نوشتن دارو به همراه چند نوع آنتی بیوتیک قوی ، به معالجه وی بپردازد. تازه علاوه بر نوشتن داروی مورد نیاز ، از دکتر می خواهد چند قلم داروی دیگر هم برای مواقع ضروری بنویسد! قابل توجه اینکه از قدیم گفتن « در دوا خونه بازه ، حیای مریض کجا رفته ؟» اینکه دارو ارزان است یا بعضی از آنها خوشمزه هستند مثل آسپرین یا شبیه به اسماتیز هستند مثل بروفن ، دلیل نمی شود که به طور روزانه مصرف شوند. در ثانی در گذشته که داروخانه های پیشرفته وجود نداشت مردم با همان دم کرده گل گاو زبان و چهار تخم همه امراض را درمان می کردند و از پروسیجرهای پیشرفته ای  نظیر کرشمه ساقی ، وصل دوست ، می صافی و حتی لب یار مدد می جستند.
علاج ضعف دل ما کرشمه ساقیست                     بر آر سر که طبیب آمد و دوا آورد
ما را که درد عشق و بلای خمار کشت                  یا وصل دوست یا می صافی دوا کند
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود                      نرگس او که طبیب دل بیمار من است
 

در خاتمه یک بار دیگر ضمن اعلام انزجار از گسترش مصرف بی رویه آنتی بیوتیک در کشور به عرض می رساند با مصرف قرص و دارو به صورت فله ای بدن خود را به دارو خانه سیار تبدیل نفرمائید و کمی هم به فکر آیندگان باشید. از ما گفتن بود.

رانندگی در شرایط برابر

« انتقاد عضو کمیسیون اقتصادی مجلس: خودروهای ایرانی به نصف قیمت کنونی هم نمی ارزند» ( جهان اقتصاد- 21/1/90)   « افزایش قیمت کارخانه ای خودروهای داخلی » ( دنیای اقتصاد – 24/1/90)
ما همیشه فکر می کردیم بین دنیا و جهان چندان تفاوتی نیست ، اما امروز می بینیم در « جهان اقتصاد » قیمت خودرو نصف قیمت خودرو در « دنیای اقتصاد» ارزش دارد!
البته اینکه چرا عضو محترم کمیسیون اقتصادی مجلس ارزش خودرو های داخلی را نصف قیمت کنونی می داند ، بر همگان پوشیده است. شرکت هایی که در رکود اقتصادی دنیا نه تنها متضرر نشدند بلکه قیمت خود رو ها را هم بالا بردند و فروش آنها نیز چند برابر شد ، شایسته چنین اظهار نظر هایی نیستند. کیفیت این خود رو ها تا حدی است که اکثر محصولات این غول های خودرو سازی پیش فروش می شوند و این نشان از درایت مدیران این مجموعه ها در بازار یابی ، کیفیت ، امنیت و ... دارد. مدیران این مجموعه ها تا حد ممکن در مقابل راهنمایی و رانندگی و اداره استاندارد مقاومت کردند تا از نصب ترمز های ABS و کیسه هوا بر روی خود روهای داخلی ممانعت کنند. چرا که ممکن است عده ای به دلیل نا آشنایی با این سیستم های جدید و تصور امنیت بیش از حد انتظار با سرعت بیشتری در معابر تردد کنند و جان خود و سایرین را به خطر بیندازند. ضمن قدر دانی از دست اندرکاران صنعت خودرو سازی کشور پیشنهاد می شود به منظور توسعه فرهنگ رانندگی با احتیاط طی یک فراخوان کشوری سیستم های ABS و ایر بگ های نصب شده بر روی خود روهای قبلی را نیز جمع آوری کرده تا همگی در یک شرایط برابر به رانندگی ایمن بپردازند. در ثانی از قدیم گفته اند « ارزان خری ، انبان خری» خدا وکیلی اگه پراید بشه 2 میلیون شما سوار می شی . کسر شان نیست ماشین دو میلیون سوار بشی و به اقوام بگی ماشین نو خریدی.یک مقدار هم به فکر آبروی خودتان باشد.

ناسزای ملی

در هر کشوری با توجه به ساختار سیاسی ، اجتماعی و مذهبی موجود در آن کشور ، خطوط قرمزی تعیین می شوند که عبور از آنها از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی مجاز نمی باشد. در کشور اسلامی ما – ایران- نیز همانند سایر کشور ها این خطوط قرمز وجود دارند و تخطّی از آنها با مجازات هایی همراه خواهد بود. اما ظاهراً این خطوط قرمز در فوتبال ما هیچ محلی از اعراب ندارند و بازیکنان و گردانندگان پشت صحنه فوتبال از مصونیّت همه جانبه برخوردارند.
تبانی ، اختلاس ، تهمت ، توهین ، ناسزا ، داشتن البسه و ظاهر نامناسب ، ضرر به بیت المال ، دستمزد و پاداش های بی حساب و کتاب ، رشوه ، درگیری و ... بخشی از بد اخلاقی های روتین و همه روزه فوتبال ما می باشند. بالاترین جریمه ای هم که برای تیم ها و بازیکنان در نظر گرفته می شود جریمه نقدی! می باشد. لاک پشت خطاکاری را گفتند نوع مجازاتت را خودت تعیین کن. گفت : با من هر کار می خواهید بکنید فقط مرا در آب نیندازید! جریمه چند میلیونی خطاکاران در مقابل گردش مالی 350 میلیاردی فوتبال همانند انداختن لاک پشت در آب است. البته مسئولین فوتبال نیز از قاطرچی گری فقط کفر گفتنش را یاد گرفته اند چرا که واقعاً توان مقابله جدی با این پدیده های شوم را ندارند. در آخرین شاهکار فوتبال ، تماشاگران تبریزی در بازی تیم شان ، مقابل ملوان بندر انزلی وقتی از شعار های توهین آمیز و فحش های ناموسی چیزی عایدشان نشد در یک اقدام خود جوش اقدام به توهین به افرادی مثل میرزا کوچک خان و سیروس قایقران نمودند! مردمی که در سال های دور تحت لوای باقر خان و ستار خان برای آرمان های این خاک و حفظ ملّیت این بوم می جنگیدند ، امروز برای پدیده ی کم ارزشی مثل فوتبال ، بزرگان این مملکت را با « ناسزای ملی» ، هتک حرمت می کنند. البته در فوتبالی که بزرگان و پیشکسوتان آن در برنامه زنده به یکدیگر توهین می کنند ، از تماشاگران کوچه و بازار هیچ توقعی نیست.
                 

ضیافت آبگوشت ( طنز)

ما ایرانی ها اصولاً انسان های نوعدوست و خونگرمی هستیم و از دیدن پیشرفت دوستان ، همسایه ها و آشنایان بیش از حد مشعوف می شویم و گاهی اوقات دست به اقدامات محیر العقول می زنیم و حتی از اینکه کسی از دوستان و آشنایان  در اداره ای یا سازمانی استخدام شود و ممکن است کمتر به ما سر بزند یا ارتباطمان محدود تر شود ، به صورت مسالمت آمیز زیرآبش را می زنیم تا باعث تشدید استحکام پایه های دوستی مان گردد!  به قول آقا رسول « دوست اگر پیشرفت کند ، از دست می رود. حالا این جمله را درکدام فیلم سینمایی شنیده خدا می داند.» در همین راستا یکی از همین دوستان خونگرم و آبگوشتی ما که تا چند وقت قبل خواندن نوشته های ما در این نشریه و مقالات ما را در جراید دیگر از مصادیق ابطال وقت و مشتی اراجیف بر می شمرد و جهت استحکام پایه های دوستی مان از هیچ کاری فروگذار نمی کرد ، با یک تماس تلفنی و تغییر موضع 180 درجه ای خواستار مطالعه مجموعه مقالات و داستان های شیوای ! حقیر گردید و از من خواست تا نسخه ای از نوشته هایم را برایشان ارسال کنم. البته بنده هم توپ را در زمین دوستان ویروس پرور و هکر های بزرگوار انداختم و گفتم اکثر مطالبم در اثر حمله ناجوانمردانه یک ویروس خطر ناک پاک شده اند و شما می توانید برای خواندن مطالب بنده به همان روزنامه ها مراجعه فرمائید. چند روز بعد دوباره زنگ زد و راجع به شرایط و ویژگیهای مقالاتی که در جراید چاپ می شوند ، سوال کرد. در مرحله سوم تیر خلاص را شلیک کرد و از من خواست تا چند مقاله به نام ایشان – البته به همراه عکس- در جراید چاپ کنم و از شرمندگی بنده هم در خواهد آمد! بنده هم عرض کردم نیاز به در آمدن از شرمندگی نیست و اتفاقاً ارباب جراید از آثار دوستان با سوادی! مثل شما استقبال می کنند و در صورت علمی و به روز بودن مطالب ، حتماً آنها را در نشریه چاپ خواهند کرد. بعد فرمودند که ایشان وقت نگارش مقاله ندارند و زحمت نوشتن مقاله هم با بنده باشد! اینجا بود که شست مان خبر دار شد حضرت والا قصد اعلام کاندیداتوری برای مجلس دهم دارند و از هم اکنون درصدد بستر سازی زمینه های بروز و ظهور سیاسی خویش می باشند. ما هم ضمن عذر خواهی از ایشان اعلام نمودیم که از آنجا که قلم ما از نوشتن مطالب غنی و پر ملات که به درد تفکرات سیاسی شما بخورد عاجز است ، ما را از این ضیافت آبگوشت معاف بدارند!

نمایشگاه گل و گیاه

چند روز قبل برای شرکت در مراسم ختم عمّه آقا رسول که شوهر ایشان از تجّار معروف می باشد ، به همراه همکاران به مسجد رفتیم. یکی از همکاران که با موتور زودتر حرکت کرده بود ، ابتدای خیابان مسجد ایستاده بود. علت را پرسیدیم و گفت : مجلس ختم اینجا نیست ، اینجا نمایشگاه گل و گیاه است!  دوباره به اطلاعیّه نگاه کردیم. آدرس را درست آمده بودیم. به مسجد رفتیم. دور تا دور حیاط مسجد دسته گل های کوچک و بزرگ دیده می شد. داخل مسجد هم پر بود از تاج گل های رنگارنگ. بنده خدا همکارمان حق داشت آنجا را با نمایشگاه گل و گیاه اشتباه بگیرد. روی فرش ها هم انواع و اقسام اعلامیه های تسلیت دیده می شد.  بعد از قرائت فاتحه ، پذیرایی با انواع و اقسام اطعمه و اشربه شروع شد. از قهوه و چای گرفته تا شیرینی خامه ای و میوه های مختلف. مدّاح هم که قربانش برم ، به جز قرآن و ذکر فاتحه ، همه چیز می خواند. از شعر حماسی گرفته تا عشقی و عاطفی . اکثر شعر ها را هم با آهنگ موسیقی آهنگ های خوانندگان پاپ می خواند! با یک حساب سر انگشتی دیدیم تا قبل از ناهار چند میلیون تومان هزینه کرده اند.
ما به مدرسه برگشتیم ولی آقا رسول نیامد و برای ناهار ماند. روز بعد که به مدرسه رفتیم آقا رسول تا ظهر از پذیرایی ناهار مجلس ختم تعریف کرد و عکس هایی را که موبایلش از سفره ناهار گرفته بود به ما نشان داد. شما هم می توانید برای دیدن عکس های سفره ناهار مجلس ختم عمّه آقا رسول  به وبلاگ آقا رسول مراجعه کنید!

چگونه یک ساله پولدار شویم؟

چگونه یک ساله پولدار شویم؟
امروزه اکثر مردم رویای پولدار شدن ، داشتن ماشین و ساختمان های آن چنانی ، در آمد میلیونی ، سفر های خارجی و ... را در سر می پرورانند و برای رسیدن به این آرزوها ، گاهاً دست به فعالیت های مختلف می زنند. از سویی اکثر کارشناسان ( به جز آقا رسول) بر این باورند که پولدار شدن بدون ریسک کردن امکان پذیر نمی باشد و با درس خواندن و یا حتّی فوتبالیست و هنر پیشه شدن هم نمی توان پله های ترقّی را تی کشید ؛ چه برسد به این که آنها را طی کرد. البته راه های بدون ریسک هم وجود دارد که به دلایل فنی! و داشتن بد آموزی از ذکر آنها معذوریم. اما ریسک منطقی به سه نوع تقسیم می شود: درنوع اول شما با سرمایه خودتان ریسک می کنید. مثلاً خانه پدری تان را می فروشید یا 50 میلیون تومان از فرد خیّری به صورت دستی! می گیرید و در یکی از موسسات مالی معتبر! سرمایه گذاری می کنید تا وام با کارمزد 5/2 درصد به شما بدهند! بعد می توانید با این وام به انجام امور اقتصادی بپردازید. البته اگر هم بانک مرکزی جلوی فعالیت این موسسات معتبر را گرفت و موسسه به جای پولتان با منت چند برگ حواله با تاریخ های چند ماهه دارد ، زیاد ناراحت نشوید چون ریسک کرده اید. در نوع دوم ریسک شما می توانید با تهیه برگه هایی به نام چک (که ظاهراً در همه بانک های دولتی قابل دریافت می باشد و برای تهیه آن نیاز به هیچ پشتوانه مالی نیست) ، از اعتبار خود برای ریسک استفاده کنید و با این برگه ها کار اقتصادی کنید. نا گفته نماند در صورت پاس نشدن چک هایتان ، جهت فرار از طلبکاران و شر خرها،  باید مهّیای استفاده  از شیوه هایی نظیر  ناشنوایی موقت ، پوشش نامتعارف و استتار ، جواب ندادن به تلفن همراه ، نصب آیفون تصویری ، تغییر چهره و  مکان و ... باشید. در نوع سوم ریسک که کمترین خطر متوجّه شما می شود استفاده از سرمایه دیگران برای پیشرفت می باشد. برای این کار کافی است با مالک یک ساختمان کلنگی قرار داد ببندید و با وعده اعطای دو دستگاه آپارتمان به ایشان ، ساخت و ساز را شروع کنید. هزینه اولیّه با پیش فروش چند واحد فراهم می شود و بعد از اجرای 30 در صد پروژه می توانید وام کم بهره بگیرید. در طول انجام مراحل ساخت هم می توانید مصالح ساختمانی را به صورت نسیه تهیّه کنید و بعد از فروش واحد ها پول مصالح را در صورت صلاحدید به صورت مقطعی و در یک بازه زمانی چند ساله بپردازید ، پول خور مردم که نیستید ، بالاخره پرداخت می کنید. در هر کجای کار هم با مشکل مواجه شدید ، دَبه کنید و اصلاً نگران موقعیت خود نباشید. موفق باشید.

چگونه انتقاد کنیم؟

همانگونه که مستحضرید امروزه برای داشتن یک شغل با کلاس و داشتن حقوق مکفی ، ابزار ها و فاکتور های زیادی از جمله پول یا همان سرمایه اولیه ، پارتی ، نفوذ و در برخی موارد هم مدرک تحصیلی مورد نیاز می باشد. اما یکی از شغل های با کلاس که اصلاً نیازی به سرمایه اولیه و سواد درست و حسابی نیاز ندارد ، شغل شریف منتقدی است. مهم نیست در سینما باشد یا ورزش ، در ادبیات باشد یا مسائل اجتماعی. برای تصدی این شغل ابتدا باید کمی ظاهر خود را با دیگران متفاوت سازید. داشتن ریش و سیل بلند ، موهای دم اسبی ، آویزان کردن بند به عینک ، پوشیدن بندیلک یا همان بند هیکل ، پالتوی بلند در زمستان و تی شرت با کت در تابستان از مولفه های پوششی یک منتقد با کلاس می باشد. حالا با این سرمایه اولیه ما می توانیم بدون اینکه به کسی بر بخورد و بدون ایجاد سوء تفاهم نکات منفی آثار دیگران را به آنها نشان دهیم ، یا آنها بررسی کرده و مورد کنکاش قرار دهیم! با به کار بردن این شیوه ها روز به روز به شهرت و اعتبار شما افزوده خواهد شد و با شنیدن نام تان رعشه بر اندام رقبا و برنامه ریزان موضوع مورد فعالیت شما خواهد افتاد.
1- انتقاد غیر مستقیم
انتقاد موثر انتقادی غیر مستقیم است. یادتان باشد که گفتن هر عیبی به صورت مستقیم باعث می شود فرد مقابل موضع گیری کرده و به شما حمله کند بنابراین توصیه می شود در این نوع انتقاد از رسانه ها و جراید کمک بگیریم تا در تیر رس افراد نباشیم.
2- انتقاد بدون القاء تفاخر و برتری و با حفظ آبروی فرد
انتقاد باید به گونه ای باشد که فرد احساس کند شما از روی علاقه ای که به وی دارید به او انتقاد می کنید نه برای القای برتری خود و حقیر کردن او. بنابر این همیشه برای انتقاد کردن با لحنی متواضعانه تمام اثر یا ساخته و نوشته فرد مورد نظر را به باد انتقاد بگیرید.
3-انتقاد صادقانه و بدون رودربایستی
صداقت رکن اصلی انتقاد موثر است. اگر فرد احساس کند شما در گفتار خود صداقت لازم را ندارید، هیچ گاه تسلیم انتقاد شما نمی شود!
4-انتقاد بدون در نظر گرفتن نظرات دیگران
مهم نیست که دیگران چه نظری دارند ، شما باید همواره نقاط ضعف را ببینید چرا که منتقد خوب کسی است که در اثری با صد ویژگی خوب و یک نقطه ضعف ، همان نقطه ضعف را بیابد و بزرگنمایی کند.
5-انتقاد با لحن دستوری
انتقاد موثر خود را مودبانه ولی با لحن دستوری مطرح کنید تا فرد توان بحث و اظهار نظر نداشته باشد.جملاتی مانند: -به نظرم اگه... ، -راستی فکر میکنی اگه... ،  -نظر تو درباره ی اینکه... ، اصلاً راست کار یک منتقد خوب نیستند..
6- همیشه یک قدم جلوتر باشید. به عنوان مثال اگر در یک بازی فوتبال تیم از سیستم دفاعی استفاده کرد و شکست خورد ، سیستم  دفاعی را مربی را ناکار آمد جلوه دهید که چرا حمله نکردید و اگر هم با سیستم رو به جلو بازی کرد ، باز هم مدعی شوید که چرا در مقابل این تیم قدرتمند دفاع را در دستور کار قرار ندادید. خلاصه همیشه طلبکار باشید و هیچگاه کم نیاورید.

نظر خواهی

این همه هنر و علم و مکاتب مختلف هنری و نوشتاری ما را بگو که طنز را انتخاب کردیم.( البته پیش خودمان باشد یه چند تایی از این هنر ها را نیز امتحان کردیم ولی دیدم اصلاً استعداد نداریم برگشتیم سر خونه اول) البته طنز نویسی فی نفسه بد نیست فقط یک ایراد دارد اینکه همه افراد جامعه در تجزیه و تحلیل آن دستی دارند و صاحب نظریه هستند و کارشناسی می کنند. به قول شاعر گفتنی : « بس که دیوار دلم کوتاه است ، هرکه از کوچه تنهایی من می گذرد ، به هوای هوسی هم که شده ، سرکی می کشد و می گذرد.» البته یک ضرب المثل نه چندان قدیمی هم وجود دارد با این مضمون « بگو چشم ولی انجام نده!» ولی چه کنیم که باز هم بعضی ها کله می کنند و می‌ آیند تو ، کاریش هم نمی شه کرد.
به همین خاطر ما در ولایت خودمان برای هیچ نشریه ای مطلب نمی فرستیم  و مطالب مان را در وبلاگ با چند تا رمز قوی مخفی کرده ایم ! بگذریم . امسال تصمیم گرفتیم با دید مثبت به مسایل نگاه کنیم و کمتر جنبه انتقادی داشته باشیم . ولی مگه این مخابرات و صدا و سیما می گذارند آدم مثبت اندیش باشد. قبلاً ملّت برای برنامه نود و فتیله و چهار تا برنامه دیگه پیامک می فرستادند ، الان شده شبانه روزی . یعنی شما هر ساعت از شبانه روز از خواب بیدار شدید ، می توانید راجع به برنامه های صدا و سیما نظر بدهید. هر چند امیدواریم این نظر خواهی ها مصداق ضرب المثل  صدر الاشاره در صدا و سیما قرار نگیرند. نا گفته نماند در دنیا بودجه ای برای نظر خواهی و نظر سنجی در گرفته می شود و هر اداره یا موسسه برای اینکه از رضایت مخاطبان خود مطلع شود ، هزینه مکاتبه ، مکالمه یا پیامک را به صورت toll free ( قبول هزینه مکالمه تلفن) یا « پست جواب قبول» تقبل می کند نه اینکه خلق الله در این ایام که بازار پیامک فرستاده داغ است از جیب هزینه کنند و نظر خود را راجع به برنامه های صدا و سیما اعلام کنند. بنا براین توصیه می شود همان طوری که هزینه پیامک ارسال جواب استعلام خلافی اتومبیل از طریق پیامک به عهده صاحب خود رو است ، هزینه این پیامک های نظر سنجی هم از کیسه صدا و سیما باشد نه از جیب مردم!