طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

سوا دیجیتال

باسمه تعالی

سواد دیجیتال؛ تعطیل!

چی فکر می کردیم، چی شد؟! یعنی از این بدتر و دردناک تر امکان نداشت. باورتان می شود جماعتی که در تمام مدت شبانه روز و در کوچه و خیابان سر به زیر هستند و سرشان با گوشی هوشمند شان گرم است، کشوری 80 میلیونی که ملتش تاکنون فقط از یک اپراتور  170 میلیون سیم کارت خریداری کرده اند، خلقی که غذا را قبل از فرستادن به معده و روده بزرگ ابتدا به اینستاگرام و تلگرام می فرستند؛ مردمی که عکس سلفی با مرده و زنده و تصادفی و جاسوس و .... برایشان یک باید است؛ مخلص کلام ملتی که لحظه ای اتمام بسته اینترنتی شان را بر نمی تابند و آن را از نان شب واجب تر می دانند، نمره سواد دیجیتال شان 12 باشد؟! البته دوازده از بیست نه بلکه دوازده از صد! چگونه باور کنیم مردمی که وقتی پای دستگاه عابر می ایستند، ژست کار کردن با دم و دستگاه های ناسا را می گیرند و یا با ارسال عکس  و فیلم از نوشته های پشت نیسان و کشتن حیوان و ... خود را فعال عرصه رسانه می نامند، نمره سواد دیجیتال شان این قدر خجالت آور و افتضاح باشد؟! نَقل یک نمره و دو نمره هم نیست که با سفارش و پارتی و اعتراض به نمره، کار را پیش ببریم و آبروی رفته را جوی برگردانیم. کار از خرک در رفته است. اصل خبر به روایت نشریات...

معاون مرکز فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال گفت: «بررسی‌های مرکز فضای مجازی نشان می‌دهد علیرغم اینکه ضریب نفوذ اینترنت و گوشی‌های هوشمند در ایران بالای ۵۰ درصد است و پا به پای دنیا پیش رفته ایم، اما متأسفانه دانش و سواد دیجیتالی مردم در سطح بسیار پایینی است به شکلی که طبق گزارش رسمی مرکز ملی فضای مجازی از صد نمره ۱۲ نمره بیشتر نیست که این عدد بسیار نامناسب است». وی افزود: «نحوه کارکردن با موتورهای جستجوگر، نحوه آگاهی مردم از تراکنش‌های بانکی، نحوه کسب اطلاعات از شبکه‌های اجتماعی، آسیب‌های اجتماعی، فریب‌های فضای مجازی و کلاهبرداری‌های اینترنتی و از موارد بررسی‌های مرکز ملی فضای مجازی است.»

من فکر می کنم بخشی از این نمره پائین بر می گردد به ماهیت افرادی نظیر عمو سیفی و شاهکارهایشان نظیر روغن زدن به پشت فلاپی جهت جلوگیری از قیژ قیژ، انتقال اطلاعات از یک لپ تاپ به لپ تاپ دیگر با کات کردن توسط کلیک راست موس و اتصال موس به لپ تاپ دیگر و پیست دادن و ... که در نوع خودش بی نظیر است!

البته این را هم بگوئیم که پرچم عمو سیفی خیلی بالاتر از پرچم افرادی است که هشت برابر عمو سیفی تحصیلات دارند ولی با یک تماس تلفنی ساده و رفتن پای عابر بانک در یک وعده سه بار از حساب شان برداشت می شود و سه روز بعد متوجه می شوند! طرف نصف عمرش را در فضای مجازی گذرانده است و روزی هشتصد بار اسم و عکس پروفایل تلگرامش را تغییر می دهد ولی وقتی اعتبار سیم کارتش تمام می شود آویزان این و آن می شود که بروند از مغازه برایش شارژ بخرند! یعنی تلاش های چهار ساله رامبد جوان و مهران مدیری در معرفی ستاره هف هشتاد و سایر برنامه ها برای انجام امورات اینترنتی را عین چای نپتون داخل نفت سیاه زده است و در آورده است. وقتی هم از رمز دوم کارت بانکی برایش صحبت می کنید، انگار از رمزگشایی دی ان ای موجوات فضایی صحبت می کنید و خودش را به نفهمی می زند!

با این وجود باز جای شکرش باقی است که در تعیین میزان سواد دیجیتالی خلق الله، آزمون تئوری و عملی و سوال و جواب در کار نیست و دوستان به همان بررسی های کتابخانه ای و میدانی بسنده کرده اند وگرنه یک چیزی هم به فضای مجازی و دنیای دیجیتال بدهکار می شدیم!

 

 

شورا ها

باشمه تعالی

شورای شهر و رویکرد حسن یزدانی!

ریا نباشد خوی و منش پهلوانی ما اقتضا می کند قبل از اینکه وارد عرصه نقد و نقادی بشویم و  «خشت نو از قالب دیگر بزنیم» اول یک خدا قوت و خسته نباشید به اعضای شورای اسلامی دوره چهارم حواله کنیم و یک خوش آمد و تبریک خدمت اعضای محترم شورای اسلامی دوره پنجم...

و اما بعد ... حضور با کمالات و منور شما عزیزان عارض شوم بالاخره انتخابات شورای های اسلامی شهر و روستا با همه حواشی و مخلفاتش به پایان رسید و مراسم تحلیف، حنا بندان، عروسی، پاتختی و ... هم به خیر و خوشی برگزار شد و عزیزان شورای دوره جدید وارد کارزار شدند و مردمی که « به امید یه هوای تازه تر» این دوستان را انتخاب کردند منتظر روزهای شاد تر و پویا تر در شهر هستند.

هر چند انتخاب شهر دار حق مسلم اعضای شورا است و نیازی به مذاکرات محرمانه ، npt، برجام و ... ندارد و اعضای شورا حق دارند شهردار قبلی را ابقا کنند و یا شهردار جدید انتخاب کنند ولی خدا وکیلی رویکرد برخی دوستان در عزل شهر دار خیلی سرعتی بود و قبل از اینکه شهردار فرصت فکر کردن یا اتخاذ تاکتیک داشته باشد، همچون برق و باد زیر یک خمش را گرفتند و بنده خدا را ضربه فنی کردند!

فی الواقع عزیزان ما را یاد جهان پهلوان «حسن یزدانی» دلاور جویباری انداختند که طوری کشتی می گرفت که انگار واجبی در تهران دارد و زودتر باید به ایران برگردد. یعنی اصلاً به این موضوع توجه نداشت که ممکن است یک عده بستنی، میوه ، تخمه و یا حتی روم به دیوار قلیان آماده کرده بودند تا در این شش دقیقه چهار تا فن اصیل ایرانی ببینند و به قولی لذت ببرند. اما این شیر پاک خورده ( شاید هم دامداران یا میهن خورده) تمام مسابقاتش را در کمتر از دو دقیقه به پایان رساند و اصلاً نگذاشت رقبا نفس بکشند.

علی ای حال از آنجایی که ما در اتخاذ مواضع مان به آنچه که به عدالت و صواب نزدیک تر است می اندیشیم و برایمان شهرام بابک ببخشید شهرام بهرام ندارد چند نکته کلیدی افاضه می کنیم:

الف) دقت در انتخاب شهردار: در عصر کنونی انتخاب افراد و یا استخدام به سان گذشته نیست و تومنی هشت صنار با ایام ماضی تفاوت دارد. همین آموزش و پرورش خودمان که همیشه هشتش گرونه است برای استخدام معلمان جدیدالورود شرایط سفر به مریخ را گذاشته است! نداشتن لهجه، توانایی ادای همه حروف، نداشتن لک و پیس در صورت، نداشتن دست و پای مصنوعی، توانایی شنیدن نجوا از شش متری، نداشتن بیماری های قلبی ، عروقی، دیابت و ... بخشی از آئین نامه جدید آموزش و پرورش برای استخدام معلم است. فلذا دوستان شورا نیز عنایت داشته باشند شهرداری انتخاب کنند که علاوه بر دانش فنی و سواد علمی و عملی ، خدا ترس هم باشد، اهل زد و بند نباشد، رضای خدا و خلق را بر رضای اطرفیان ترجیح دهد، در حفظ بیت المال بکوشد، به خرد جمعی احترام بگذارد و منافع اغنیا را بر منافع ضعفا ارجح نداند.

ب) شهردار توانمند تر: هر چند چاله چوله های شهر، خیابان ها و کوچه های قدیمی، قوانین دست و پا گیر مربوط به گذشته و کمبود بودجه و سایر گرفتاری های روتین ضریب خدمت رسانی به مردم را می کاهد و رضایت کامل مردم از شهرداری حاصل نمی شود ولی خدا وکیلی انتظار می رود شهردار جدید بالتبع قوی تر و توانمند تر از شهردار قبلی باشد. چون اگر این طور نباشد در حق مردمی که با امید های تازه این شورا را انتخاب کردند یک نموره اجحاف می شود.

اردبیل

باشمه تعالی

شورای شهر اردبیل و رویکرد حسن یزدانی!

ریا نباشد خوی و منش پهلوانی ما اقتضا می کند قبل از اینکه وارد عرصه نقد و نقادی بشویم و  «خشت نو از قالب دیگر بزنیم» اول یک خدا قوت و خسته نباشید به اعضای شورای اسلامی دوره چهارم حواله کنیم و یک خوش آمد و تبریک خدمت اعضای محترم شورای اسلامی دوره پنجم...

و اما بعد ... حضور با کمالات و منور شما عزیزان عارض شوم بالاخره انتخابات شورای های اسلامی شهر و روستا با همه حواشی و مخلفاتش به پایان رسید و مراسم تحلیف، حنا بندان، عروسی، پاتختی و ... هم به خیر و خوشی برگزار شد و عزیزان شورای دوره جدید وارد کارزار شدند و مردمی که « به امید یه هوای تازه تر» این دوستان را انتخاب کردند منتظر روزهای شاد تر و پویا تر در شهر هستند.

هر چند انتخاب شهر دار حق مسلم اعضای شورا است و نیازی به مذاکرات محرمانه ، ان پی تی، برجام و ... ندارد و اعضای شورا حق دارند شهردار قبلی را ابقا کنند و یا شهردار جدید انتخاب کنند ولی خدا وکیلی رویکرد دوستان در عزل شهر دار خیلی سرعتی بود و قبل از اینکه شهردار فرصت فکر کردن یا اتخاذ تاکتیک داشته باشد، همچون برق و باد زیر یک خمش را گرفتند و بنده خدا را ضربه فنی کردند!

فی الواقع عزیزان ما را یاد جهان پهلوان «حسن یزدانی» دلاور جویباری انداختند که طوری کشتی می گرفت که انگار واجبی در تهران دارد و زودتر باید به ایران برگردد. یعنی اصلاً به این موضوع توجه نداشت که ممکن است یک عده بستنی، میوه ، تخمه و یا حتی روم به دیوار قلیان آماده کرده بودند تا در این شش دقیقه چهار تا فن اصیل ایرانی ببینند و به قولی لذت ببرند. اما این شیر پاک خورده ( شاید هم دامداران یا میهن خورده) تمام مسابقاتش را در کمتر از دو دقیقه به پایان رساند و اصلاً نگذاشت رقبا نفس بکشند.

علی ای حال از آنجایی که ما در اتخاذ مواضع مان به آنچه که به صواب نزدیک تر است می اندیشیم و برایمان شهرام بابک ببخشید شهرام بهرام ندارد چند نکته کلیدی افاضه می کنیم:

الف) دقت در انتخاب شهردار: در عصر کنونی انتخاب افراد و یا استخدام به سان گذشته نیست و تومنی هشت صنار با ایام ماضی تفاوت دارد. همین آموزش و پرورش خودمان که همیشه هشتش گرونه است برای استخدام معلمان جدیدالورود شرایط سفر به مریخ را گذاشته است. نداشتن لهجه، توانایی ادای همه حروف، نداشتن لک و پیس در صورت، نداشتن دست و پای مصنوعی، توانایی شنیدن نجوا از شش متری، نداشتن بیماری های قلبی ، عروقی، دیابت، و ... بخشی از آئین نامه جدید آموزش و پرورش برای استخدام معلم است. فلذا دوستان شورا نیز عنایت داشته باشند شهرداری انتخاب کنند که علاوه بر دانش فنی و سواد علمی و عملی ، خدا ترس هم باشد، اهل زد و بند نباشد، رضای خدا و خلق را بر رضای اطرفیان ترجیح دهد، در حفظ بیت المال بکوشد، به خرد جمعی احترام بگذارد و منافع اغنیا را بر منافع ضعفا ارجح نداند.

ب) شهردار توانمند تر: با عنایت به زحمات اعضای شورای شهر قبلی و رضایت نسبی مردم (حتی بیشتر از نسبی) از عملکرد شهردار پیشین، انتظار می رود شهردار جدید بالتبع قوی تر و توانمند تر از شهردار قبلی باشد. چون اگر این طور نباشد در حق مردمی که با امید های تازه این شورا را انتخاب کردند اجحاف می شود.

استخدام معلم

باسمه تعالی

شرایط جدید استخدام معلمان و لَب خزینه!

آقا بالاخره رسیدیم. البته هنوز نرسیدیم ولی نزدیک شدیم. نزدیک که چه عرض کنم دورنمای اتوپیای افلاطون یا همان آرمان شهر سعدی خدا بیامرز رویت شد! لطفاً چراغ ها را روشن کنید و از بوق زدن در تونل جداً خودداری کنید.

حتماً شما هم در جریان بخشنامه جدید آموزش و پرورش قرار گرفته اید. در واقع هنوز جزئیات بخشنامه قبلی در خصوص رتبه بندی فرهنگیان با تبصره هایی نظیرشرکت در همایش و جشنواره ، ابداع و اختراع ، تالیف کتاب و مقاله ، تحقیق و پژوهش و ... به نتیجه نرسیده است که بخشنامه ای پر طمطراق با مخلفات و نون اضافه در خصوص استخدام نیروهای جدید صادر شد. ظاهراً  چشم و هم چشمی و رقابت با «طرح تحول در نظام سلامت» باعث شد رویای «تحول در نظام آموزش و پرورش» مملکت هم رنگ واقعیت بگیرد. البته با این تفاوت که در این «تحول» از منابع مالی گل درشت و دریافتی های نجومی آن «تحول» خبری نیست و عزیزان فعلاً  از ظواهر شروع کرده اند تا اگر سیستم زیر بوتاکس و تزریق ژل و گونه مصنوعی و سایر جراحی های زیبایی، دوام آورد ، به  تغییر جدی در ساختار آن فکر کنند . شاید هم کوبیدند و از نو ساختند!

اما اصل داستان به روایت جراید

داوطلبانی که متقاضی ورود به دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی هستند باید در مرحله مصاحبه اختصاصی نیز حاضر شوند و علاوه بر قبولی در مصاحبه از شرایط فیزیکی خاصی نیز برخوردار باشند. توانایی گفتاری در رعایت مخارج تمام حروف و ادای کلمات به طور کامل و نداشتن لکنت زبان ، قدرت بینایی و شنوایی مناسب به گونه‌ای که شنوایی داوطلب نباید بیش از 40 دسی بل باشد و داوطلب باید صدای نجوا را از فاصله 6 متری به خوبی بشنود.

قد و وزن مناسب و تناسب وزن با قد داوطلب؛ نداشتن نقض عضو مشهود و تغییر شکل مادرزادی یا اکتسابی اندام‌ها و نداشتن کراهت منظر در اثر سوختگی،‌ سوانح یا عوامل دیگر، نداشتن دست و پای مصنوعی ، عدم ابتلا به بیماری‌های مزمن و صعب العلاج از قبیل دیابت، نارسایی کلیه، بیماری‌های قلبی و احراز سلامت روانی براساس نظر روانشناس از مفاد این بخشنامه هستند.  ( خبرگزاری تسنیم)

ملاحظه فرمودید تا کجا پیش رفته ایم. به قول عباس فرات « رسیده کار به جایی که چه عرض کنم؟!» آدم یاد ماجرای لب خزینه و پر و پاچه ملانصرالدین می افتد! نه اینکه آموزش و پرورش حقوق نجومی و وام های میلیاردی به فرهنگیان می دهد، شرایط سفر به کره مریخ را برای متقاضیان ورود به این سازمان در نظر گرفته اند. البته این همه ماجرا نیست. چرا که  اگر دو روز دیگر خلق الله خواستند دخترشان را  شوهر بدهند و از قضا عروس خانم دوست نداشت مرد رویاهایش معلم باشد، باید منتظر خواستگاران گولاخ و زهوار در رفته و کریه المنظر باشند چون آموزش و پرورش موقع یارکشی همه خوش تیپ ها و سالار ها را سمت خودش کشیده است!

فقط یک نکته مبهم این لابلا برای حقیر سراپا تقصیر باقی مانده است. اینکه چرا در سیستم آموزش و پرورش این مملکت معلمی که از قضا خوش تیپ است، قد و وزن مناسب دارد، لهجه ندارد، توانایی ادای همه حروف و کلمات را دارد، صدای نجوا را از 6 متری می شنود، بیماری، نقض عضو و لک و پیس  ندارد، در جشنواره ها و همایش های علمی شرکت می کند، کتاب و مقاله تالیف و ترجمه می کند، ابداع و اختراع دارد، آثار قلمی اش در جراید منتشر می شوند، تحقیق و پژوهش علمی انجام می دهد و ... باید برای گذران زندگی بعد از ظهر ها در آژانس، بنگاه معاملات ملکی، پمپ بنزین و یا داروخانه کار کند، به کشاورزی و دامداری بپردازد، خرید و فروش کند، مغازه داری کند و برای تامین هزینه کمترین امورات زندگی چشمش به وام های اداره و بانک های مختلف باشد؟! روزگارتان انوشه و فرخنده...

 

 

گفتمان

باسمه تعالی

گفتمان فراطبقه ای مسئولان و تضاد دیالکتیکی!

راستش را بخواهید پیچیدگی برخی رخدادها و حوادث در ولایت ما یک ورژن از پیچیدگی های روتین در سایر بلاد بالاتر است و به همین علت کاملاً از دایره فهم ناقص بشری ما خارج است. دردمندانه سال ها ریاضت علمی و حتی اکابر رفتن ما در دهه شصت هم هیچ تاثیری بر قوای ذهنی و دماغی ما نگذاشته است و کمکی در درک این مسائل نمی کند. فقط طوق افتخار شاگردی نزد یکی از بزرگترین مکتبخانه داران شمال شرق کشور برایمان مانده است که آن هم در حال زخم کردن گردن ما است و دیگر هیچ...

دردسرتان ندهم و اصل مطلب را بگویم و خلاص... مراسم گزارش عملکرد شورای اسلامی دوره چهارم و معارفه منتخبان شورای اسلامی دوره پنجم و افتتاحیه مجتمع تجاری خدماتی شهرداری بدون حضور خبرنگاران برگزار شد!
( کانال خبری کمالان نیوز)

ملاحظه فرمودید. جالب تر اینکه حتی سایت شهرداری هم خبر این ماجرا و عملکرد شورا را منتشر نکرده است. آدم یاد جلسات محرمانه برجام می افتد. حالا اینکه چرا شورای شهر فقط باید به همان سی چهل نفر مدعو گزارش عملکرد بدهد و تنویر افکار عمومی در خصوص اقدامات شورای شهر با چه نهادی است، دقیقاً همان مطلبی است که در بالا عنوان شد و قطعاً مشکل از فهم ناقص بشری حقیر سراپا تقصیر است و گرنه دوستان در انجام رسالت حرفه ای خود کوتاهی نکرده اند.  

البته شاید هم عزیزان بر این باورند که خبرنگاران علاوه بر تجهیز به اینترنت وصله پینه ای مخابرات، به علوم لدنی و سایر علوم متافیزیکی نیز تسلط دارند و می توانند گزارش عملکرد شورا را بر اساس مکنونات قلبی، در عالم وهم و خیال نگارش کرده و انتشار دهند و نیازی به حضور فیزیکی ندارند!

فقط شما را قسم می دهیم که یک وقت گمان نکنید که خبرنگاران در جلسات تخصصی یا نشست های خبری از مسئولان سوالات سخت سخت می پرسند یا خدای ناکرده زبان عمو سیفی لال فکر کنید در حوزه برخی مدیران اتفاقی نیفتاده است که بخواهند رسانه ای کنند. مشغول الذمه هستید اگر از این فکر های ناصواب کنید! اصلاً شاید برخی دوستان نمی خواهند کار نیک شان را با ریا قاطی کنند و دوست دارند در خفا خدمت رسانی کنند به همین خاطر دور خبرنگاران را قلم می گیرند!

مخلص کلام این که ما از این همه تضاد دیالکتیکی موجود در بازار رسانه ای شهرستان که منجر به رفع انحصار کلامی در گفتمان فرا طبقه‌ای مسئولان شده در شگفت هستیم. از یک سو مسئولان از تعامل مثبت و سازنده با خبرنگاران سخن به میان می آورند و از سوی دیگر ... فقط کم مانده نشست های خبری را هم بدون حضور خبرنگاران برگزار کنند و یک عکس در کانال خبری منتشر کنند و زیرش بنویسند: «نشست خبری آقای مدیر» و در حقش دعا ...