جای پای محکم عده ای و طالع وارون ما!
هفته گذشته که تیم ملی فوتبال ما با تیم فوتبال سوریه در زمین گل آلود در حال زور آزمایی بود ما داشتیم به علوم و معارف بی شماری که در اکابر معروف دنیا و نزد اساتید گرانقدری چون «قمپز میرزای ترمذی» و «خشمت مال نیشابوری» و ... تلمذ کردیم، می اندیشیدیم و یادی از گذشته و افاضات علمی و نظریات سوفسطایی مان کردیم. اما وقتی رویکرد این سال ها را با طالع برخی دوستان قیاس کردیم، به فراست متوجه شدیم « تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم!» والله به خدا ... حتماً از خودتان می پرسید چه شده است که ما این اِهن و تُلوپ و با تسلط به این همه علوم و معارف ارضی و سماوی و بحری و داشتن صبغه طولانی در ارائه نظرات کارشناسی راهگشا و فلک فرسا در باب مسائل کلان ملی و حتی فرا ملی که - بعضاً در مجامع بین المللی سر و صدا به راه انداخته است - امروز از موضع درماندگی و ناتوانی و نادانی حرف می زنیم!؟ خود ما هم درشگفتیم و متوجه نشدیم چه بر سر ما آمده است؟ سواد ما نم کشیده است؟ علوم جهانی در حال پوست انداختن هستند؟ علوم جدید از ما جلو زده اند یا ما با علوم قبلی در حال در جا زدن و بکسواد کردن هستیم؟ کسی نظریه جدیدی رو کرده است و به ما زنگ نزده است؟ بالاخره اگر کسی نظریه جدیدی هم ارائه کند باید به اطلاع چهار نفر مثل ما برساند و نظر ما را جویا شود!؟ قرارداد نفتی و خودرویی که نیست، محرمانه باشد! نظریه علمی است.
اما ماجرا از این قرار است که ما شخصاً طالع چندان درست و حسابی و رو براهی نداریم. فی الواقع «طالع وارون ما از بس به پستی مایل است . . . پا اگر بر سنگ بگذاریم در گل می رود» و کار بیخ پیدا می کند. ولی آن سوی میدان برخی از دوستان و مسئولان در ولایت ما چنان طالع و جای پای محکم و اسطقس داری دارند که اگر پست یا منصبی را تصاحب کنند گویی ذوب در آن پست می شوند و به این راحتی نمی توان آنها را از صندلی چسب دارشان جدا کرد و با وجود تغییر جناح پیروز، کابینه، نماینده، رئیس جمهور، وزرا، مدیران کل و ... هیچ خللی در روند تکیه دادن آنها به صندلی ریاست وارد نمی شود و سال های سال مردم از فیوضات وجودی شان بهره مند می شوند! رئیس جمهور مملکت با چند ده میلیون رای هر چهار سال یک بار عوض می شود، اما این دوستان سال های سال ردای خدمت را از دوش بر نمی دارند! البته این جا پاهای محکم تنها در سیاست خلاصه نمی شوند بلکه در ورزش، آموزش، بهداشت، صنعت، هنر و خلاصه هر جایی که فکر می کنید به چشم می خوردند و عزیزان چنان به صندلی های چسبدار خود چسبیده اند که گویی آنها را با صندلی درآمیخته اند! حال اینکه چطور این بزرگواران جای پایشان را اینگونه محکم می کنند بر ما پوشیده است. در ثانی قرار نیست که ما به همه سوالات ذهن جستجو گر شما پاسخ دهیم. اگر می خواهید از راز آنها سر در بیاورید از خودشان سوال کنید! بیل که به کمرتان نخورده است!؟
باسمه تعالی
پراید در پسا ترامپ!
ما شنیده بودیم انتخاب رئیس جمهور آمریکا بر اقتصاد جهانی و قیمت دلار و طلا و ... تاثیر می گذارد، ولی خداوکیلی فکر نمی کردیم روی صنعت خودرو سازی ما به ویژه خودروی منحصر به فرد و جاویدان «پراید» تاثیر بگذارد. حقیقت امر این است که این چند روز که خلق الله مشغول پیگیری منازعات، تبلیغات و انتخابات کاندیداهای ایالات متحده و آشوب های پس از انتخابات بودند و یک عده از هول پیتزا داخل فر افتادند و زود تر از رسانه های بزرگ دنیا گمانه زنی کردند و عده ای دیگر پیروی ترامپ را پیروی ثروت و پوپولیسم بر خرد و تجربه(!) نامیدند، ما در حال بررسی تطبیقی جمله یکی از بزرگان با سخنان مدیر عامل یکی از غول های خودروسازی کشور بودیم. مستحضر هستید که مدیر عامل گروه خودرو سازی سایپا در اظهاراتی شاذ به دفاع تمام قد از پراید پرداخته است و با بیان اینکه هیچ خودرویی توان رقابت با خودروی پراید را از نظر قیمت و کیفیت ندارد، گفته است: اگر کشوری خودرویی با قیمت و کیفیت پراید تولید کند، ما از این محصول برای عرضه به بازار داخل استقبال می کنیم! به نظر می رسد دوستان فرمایشات سهراب سپهری را خیلی جدی گرفته اند و به جای شستن چشم ها چشم هایشان را ضد عفونی کرده اند که از منظر آنها جنبه کیفی پراید، بر سایر خودرو ها تفوق و برتری چشمگیری پیدا کرده است و به قولی «صد زانتیا به گرد پرایدت نمی رسد!»
البته «عمو سیفی» سرایدار مفخم مدرسه ما که نظرات سوفسطایی ایشان در باب موضوعات اقتصادی، سیاسی، اقتصادی ، آموزشی، ورزشی، فرهنگی و ... در عرصه های ملی و بین المللی زبانزد خاص و عام است و «با دو صد رساله فرسوده اندر انبانش»راهگشای منازعات عدیده ای بوده است در این خصوص نظر متفاوتی دارد و معتقد است: قطعاً نظر مدیران این شرکت عین درستی و واقعیت است و بی تردید هیچ خودرویی از حیث سهولت در سرقت و به راه انداختن کشتار دسته جمعی، توان رقابت با خودروی پراید ندارد!
علی ای حال از آنجا که در رفع سوء تفاهمات و کژتابی های موجود در صنعت و اقتصاد کشور، برای ما شهرام بابک ببخشید شهرام بهرام ندارد و همه را به یک چشم می نگریم، بسته پیشنهادی کم هزینه ای را در این خصوص ارائه می کنیم:
الف) سفر مطالعاتی و تحقیقاتی: به منظور آشنایی با صنعت جهانی خودرو سازی و مقایسه تطبیقی خودرو های خارجی با تولیدات داخلی، پیشنهاد می شود مدیران شرکت های سایپا و ایران خودرو، طی یک سفر تحقیقاتی و مطالعاتی چرخی در کشور های دور و بر و همسایه بزنند و از نزدیک با خودروهای روز دنیا آشنا شوند. البته کشور های دور تر را به هیچ عنوان پیشنهاد نمی کنیم چرا که ممکن با مشاهده خودروهای کشور های دور تر از تعجب دچار دمانس عروقی شوند و خرج روی دست شرکت بگذارند!
ب) تست کیفیت: در برخی از کشور های خارج بعد از بروز یک چالش اجتماعی نظیر افزایش بیماری دامی، علی الاصول خلق الله تا مدتی از خوردن گوشت امتناع می کنند و اقتصاد دامپروری در آن کشور ها به خطر می افتد. فلذا بعد از کنترل بیماری، تعدادی از مسئولین با حضور در برنامه های تلویزیونی یا مکان های عمومی و صرف مقداری گوشت تازه به مردم اطمینان خاطر می دهند که از این پس مصرف گوشت خطری برای سلامت افراد ندارد. پیشنهاد می شود عزیزانی که در خصوص کیفیت پراید پیراهن چاک داده و فریاد وا پرایدا سر می دهند، در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کنند و با نشستن داخل خودروی پراید، با سرعت 10 کیلومتر در ساعت به صورت نمادین و به قول عادل فردوسی پور خیلی مِلو، با یک میله والیبالی، نهال درختی یا چیز مشابهی، تصادف مختصری داشته باشند؛ بعد اگر تمایل داشتند، در بیمارستان راجع به ایمنی و کیفیت خودروی مذکور اظهار نظر کنند! تندرست باشید...
باسمه تعالی
باسمه تعالی
ب) درز گرفتن برخی جیب ها: ظاهراً جیب برخی از افراد خاص در جامعه و به عبارتی « از ما بهترون» با چاه ویل یک قرابت و خویشاندی دارد که هر قدر هم اختلاس می کنند باز هم اشتهای مالی دارند و حتی حاضر به انصراف از یارانه 45 هزار تومانی هم نیستند. تا جایی که طرف از کانادا پیام داده است: مرد حسابی من از بزرگترین بانک مملکت فقط سه هزار میلیارد اختلاس کردم شما چطور از یک صندوق 8000 میلیارد بالا کشیدید؟! فلذا پیشنهاد می شود طرح درز گرفتن جیب ها نیز در دستور کار قرار گیرد. خدا را چه دیدید. شاید با درز گرفتن این جیب ها، بتوانیم برخی چاله چوله های مملکت را پر کنیم...