طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

تولید برق از چانه!

باسمه تعالی 
تولید برق از چانه!
از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، ما همیشه خدا فکر می کردیم که «چانه» عزیزان پرچانه که از صبح کله سحر تا پاسی از شب، به حرافی و پرچانگی مشغول هستند، به درد لای جرز هم نمی خورد و به قول مولوی «نطق زبان را تَرک کن، بی‌چانه شو بی‌چانه شو …» اما چندی قبل متوجه شدیم نه تنها «چانه» مبارک این عزیزان بلا استفاده نیست، بلکه حتی می توان با آن، انقلابی در صنعت و اقتصاد مملکت ایجاد کرد. اصلاً این روزها کاربری بسیاری از وسایل و حتی اجزا و اعضای بدن دچار یک دگردیسی و تحول اساسی شده است و مثل سابق نیست. سابق بر این از بینی برای بوئیدن یا تنفس استفاده می شد ولی اخیراً این عضو بیشتر در فاز زیبایی مطرح است. پوست صورت، ابرو، گونه، چانه، مژه، لب و ... نیز در این فاز قرار گرفته اند و در ژانر های دیگری ایفای نقش می کنند. اما در این بین دانشمندان به نقشی دیگری از چانه پی برده اند که با سایر کارکردهای آن تومنی هشت صنار اختلاف بها دارد و پرداختن به آن در تولید ناخالص ملی و بالارفتن رشد اقتصادی مملکت و خروج از رکود هم، تاثیر مثبت دارد. این کارکرد همانا تولید برق به وسیله چانه است!  البته در گذشته تولید برق از سایر اجزای بدن نظیر چشم و رخسار و ... داشتیم مثل « برق ز رخسار تو جستن گرفت » و یا « برق چشمان تو از دور مرا می گیرد» و ... ولی خدا وکیلی تولید برق از چانه نوبر است... اما اصل خبر به روایت از جراید
«یک دانشمند ایرانی با همکاری محققان کانادایی «بند چانه» هوشمندی طراحی کرده‌ است که انرژی حاصل از حرکات فک و چانه را به برق تبدیل می‌کند! در واقع حرکات فک – در بین حرکات بدن – یکی از بهترین گزینه‌ها برای تولید برق محسوب می‌شود و به گفته محققان، تنها حرکات چانه در هنگام غذا خوردن معادل هفت میکرووات برق تولید می‌کند. دکتر «دلنواز» تأکید کرد: این میزان توان خروجی می‌تواند انرژی مورد نیاز دستگاه‌های الکتریکی کوچک را تأمین کند. محققان امیدوارند در آینده از این دستگاه برای تولید برق از انرژی حاصل از غذا خوردن، جویدن و صحبت کردن استفاده کرد.» 
ملاحظه فرمودید. به نظر می رسد تا چند سال دیگر با این خلاقیتی که عزیزان دانشمند دارند، خلق الله همین طور راه بروند و از خودشان برق ساطع کنند و دیگر به بابا برقی و توصیه به صرفه جویی در مورد برق نیاز نخواهیم داشت. فلذا در همین راستا ما نیز بر اساس شیوه مالوف و رسم معهود، به ارائه چند رهنمود مدبرانه و سوفسطایی مشعشع اقدام می کنیم: 
الف) استخدام افراد پرچانه: با عنایت به بحران بیکاری درجامعه از یک سو و مشکل کم آبی در مملکت و زمزمه خرید آب و برق از کشور های همسایه از همان سو، پیشنهاد می شود وزارت نیرو با فراهم کردن زمینه استخدام «عزیزان پرچانه» از طریق برگزاری آزمون و مصاحبه حضوری، بخشی از برق مورد نیاز کشور را از طریق چانه این دوستان تامین کند! باور کنید با این رویکرد نه تنها برق مورد نیاز کشور تامین می شود، بلکه می توان برق کشور های همسایه را نیز تامین نمود.
ب) پنل چانه به جای پنل خورشیدی: دولت های گذشته تلاش کردند تا  پنل های خورشیدی را با قیمت چند میلیون تومان به خلق الله قالب کنند تا با تولید 100 کیلو وات برق در ماه ، مردم ماهانه 13 هزار تومان صرفه جویی کنند! پیشنهاد می شود از این پس به جای «پنل خورشیدی» از «پنل چانه» استفاده شود که هم در دسترس و ارزان است و هم نیاز به منبع ثانویه نظیر نور آفتاب ندارد. در ضمن با توجه به خصیصه ذاتی پرچانگی بانوان و مهارت برخی نسوان محترم در امر سخنوری مکرر و لاینقطع، هیچگاه دچار قطعی برق نخواهیم شد! شب تان پر فروغ و مهتابی...

پیاز

باسمه تعالی

پیاز مهربان!

بعد از فراگیر شدن گوشی های هوشمند در دنیا و سر به زیر مردم ما بر این باور بودیم که دیگر دانشمندان هم حال و حوصله تحقیق و مطالعه و ابداع و اختراع ندارند و آنها هم مطالب سایر دانشمندان را کپی و فروارد می کنند. غافل از اینکه اوضاع در بلاد دیگر با ولایت ما تومنی 8 صنار تفاوت دارد و عزیزان دانشمند  مثل ما نیستند که منتظر یارانه سر برج و اضافه کاری و پاداش، افزایش حقوق و تعریف و تمجید و « ای که دستت می رسد کاری بکن» و ... باشند و به وظیفه خود آشنا هستند. نمونه تازه خوری و نوبرانه آن هم تولید پیاز مهربان! بله دانشمندان ژاپنی پیازی تولید کرده اند که با غدد اشکی مهربان است و کاری به کار آنها ندارد. اصل داستان به روایت جراید ....

دانشمندان ژاپنی با استفاده از فناوری پیشرفته، یک نسخه بدون اشک از پیاز را تولید کرده‌اند که آشپزی با آن را ساده‌تر خواهد کرد. به گزارش سرویس علمی ایسنا، محققان ژاپنی، تولید ماده قدرتمندی که پیاز در زمان بریده‌شدن منتشر می‌کند را غیرفعال کردند که در نتیجه، گازهای تند عامل اشک‌آلود شدن چشم توسط آن کاهش یافت.

دانشمندان در روش جدید، از یون‌های تحت تابش برای کاهش سطوح آنزیم مذکور استفاده کردند. آنها در آزمایشات خود دریافتند که آنزیم مذکور در زمان وجود آنزیم دیگری موسوم به آلیناز شکل می‌گیرد که معمولا در سیر وجود دارد. اگر یکی از این سه جزء در واکنش حذف شود، سطوح آنزیم عامل lachrymatory کاهش خواهد یافت.

محققان این شرکت در سال 2013 توانسته بودند جایزه ایگ‌نوبل (Ig Nobel) را برای کشف خود در مورد فرآیند بیوشیمیایی عامل به گریه افتادن افراد توسط پیاز دریافت کنند. ایگ‌نوبل جایزه‌ای است که به دستاوردهای مسخره اعطا می‌شود. ( اطلاعات)

حقیقتاً دست مملی ... باید به این دانشمندان خوشفکر یک دست مریزاد حسابی گفت و یارانه آنها را هم سه برابر کرد! حالا اینکه چرا می خواهند به آنها جایزه دستاورد های مسخره اعطا کنند، خودشان می دانند ولی خدا وکیلی این مدل پیاز انقلابی در پخت و پز و صنایع غذایی ایجاد می کند.

علی ای حال از آنجا که در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست و تعمیم امورات صواب امری لازم و واجب، چند پیشنهاد برای دوستان دانشمند ژاپنی داریم و اگر امکان دارد تا پرونده این پروژه را در زونکن نگذاشته اند، نیم نگاهی به سفارشات ما داشته باشند.

الف) ایجاد رای غیر قابل خرید و فروش:

از آنجایی که در سال های اخیر خرید و فروش رای به امری عادی بدل شده است و به قول عمو سیفی «هر که پولش بیش رایش بیشتر»، پیشنهاد می شود، دوستان روی تولید رای غیر قابل خرید و فروش هم کار کنند، جای دوری نمی رود!

ب) حساب بانکی ضد اختلاس

یکی دیگر از گرفتاری این دوره و زمانه جا ساز کردن پول است. خلق الله اگر پول را دست همسرشان بدهند، خرج می شود. اگر در بانک بگذارند، اختلاس می شود. در موسسات سپرده گذاری کنند، درب آنجا را گل می گیرند و هیچ کس هم پاسخگو نیست. در بورس سرمایه گذاری کنند، آخر و عاقبتش معلوم نیست! سهام کارخانه بخرند، تکلیفش معلوم نیست چرا که در ولایت ما بعد از بعد از 13 سال هنوز کارخانه پتروشیمی جانمایی نشده است و دوستان دنبال جای مناسب می گردند! فلذا اگر برای دوستان امکان دارد یک حسابی ، عابر بانکی، کارتیف دفترچه ای چیزی اختراع کنند که کسی نتواند به آن دستبرد بزند! چشمان تان پر فروغ...

 

 

چالش روزنامه های باطله

باسمه تعالی

چالش روزنامه های باطله

شاید خیلی ها بر این باور باشند که روزنامه آن هم از نوع باطله فی نفسه خطری برای بشریت محسوب نمی شود و تازه به درد شیشه پاک کردن و قرار دادن زیر جعبه های توت فرنگی و گیلاس و آلبالو هم می خورد. البته در خشک شویی و نقاشی هم کاربرد دارد و به همین دلیل کیلویی 2500 تومان در بازار غیر رسمی مبادله می شود.

اما داستان به همین جا نمی شود و گاهی اوقات دردسر روزنامه باطله و بیات از روزنامه تازه و داغ بیشتر است! چرا که اگر یک نفر آدم بیکار آن هم از ورژن آدم های نو سواد و نهضتی  که هر نوشته ای تا بیخ می خوانند، بخواهد اخبار و وعده های مسئولان را که در جراید منتشر شده اند، پیگیری کند، سنگ روی سنگ بند نمی شود.

 

نمونه اش همین روزنامه فرهیختگان به شماره مسلسل 2833 مورخه اول آذر 1395 صفحات 1 و 2 و 15 و 16 که عمو سیفی از ته جعبه توت فرنگی بیرون کشیده است و کماکان در حال آچار کشی و آنالیز ستون های مختلف آن  است! در صفحه اول چند خبر امید بخش از لزوم برخورد قاطع با مدیران مختلف از سوی وزیر کشور و لزوم جلوگیری از گسترش بی رویه موسسات غیر انتفاعی و غیر دولتی از سوی وزیر علوم به چشم می خورد که یقیناً این برخورد قاطع در صورت وجود مدیر متخلف صورت گرفته است! در همین صفحه نیز از خبری مبنی بر وجود  7/1 میلیون صندلی خالی در دانشگاه های کشور رونمایی شده است که به نوعی نشان دهنده توان و ظرفیت کشور در تولید صندلی و رسیدن به خودکفایی در این عرصه است!

در صفحه دوم نیز مطلبی در خصوص تشکیل کمیته حقیت یاب برای رسیدگی به سرقت علمی بعد از افشاگری مجله نیچر در مورد حذف 58 مقاله پژوهشی از صفحات این مجله به چشم می خورد. البته ما دور این مطلب را کلاً درز می گیریم و معتقدیم نیازی به تشکیل کمیته حقیقت یاب نیست که اگر این کمیته تشکیل شود، خیلی ها باید ...

بگذریم. معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد هم فرمودند: بودجه پژوهشی صرفاً باید در زمینه پژوهشی مصرف شود! ظاهراً ایشان از حسابرسی دانشگاه بعد از 35 سال مطلع بودند که چنین هشداری را افاضه نمودند!

در صفحه آخر هم از ضرورت برخورد با کارمند شهرداری فومن که یک زن دستفروش را مورد ضرب و شتم قرار بوده بود نوشته شده بود که حتماً تا کنون برخورد شده است و این سیاه نمایی ها و زیر سوال بردن خدمات شهرداری دیگر خریداری ندارد به ویژه که انتخابات هم تمام شده است!

ستونی هم به ضرورت مصرف شیر در مدارس اشاره داشت و یادآور شد  که در فنلاند قبل از شروع درس قند دانش آموزان کنترل می شود و در صورت پائین تر بودن از حد مجاز از حضور آنان در کلاس درس جلوگیری به عمل می آید. غافل از اینکه در کشور ما به گفته مسئولان 70 درصد از دانش آموزان اصلاً صبحانه نمی خورند! البته ما چون خودمان در مدرسه حضور داریم، در خصوص توزیع شیر در مدارس اطلاعات دقیق داریم و کسانی که از قطع سرانه شیر دانش آموزی می گویند قصد تخریب دولت و سیاه نمایی دارند چرا که امسال دست کم دو مرحله در مدرسه ما شیر توزیع شد و اسناد آن نیز موجود است!

البته مطالب دیگری نظیر در آمد 132 میلیارد تومانی کلش آو کلنز از کاربران ایرانی، پختن باقلا قاتق، تهمت و افترا برای چند لایک بیشتر، تهدید دانش آموزان توسط برخی معلمان، نجات یک گربه از لای دیوار و ... هم در همین چهار صفحه منتشر شده است که چندان مهم نیست!

آچار کشی و آنالیز مابقی صفحات روزنامه های باطله هم با خودتان ... بیل که به کمرتان نخورده است؟! 

چگونه پست را حفظ کنیم؟

باسمه تعالی

حفظ پُست در پسا انتخابات!

خدا را صد هزار بار شکر و به قول دایی ادریس خدا را کرور کرور شکر که ما در بند پست و مقام و رای و انتخابات نیستیم و الحمدالله دل نگرانی بابت از دست دادن جایگاه مان در دوران پسا انتخابات نداریم. حالا اینکه چرا عده ای با جابجا شدن نماینده شهر یا رئیس دولت و کابینه یا حتی رئیس اداره متبوع شان دل نگران می شوند و آویزان اطرافیان می شوند که پست شان را از دست ندهند، داستانش مفصل است.

راستش را بخواهید در همه دنیا هنگامی که «تجمع وظائف به حدی باشد که به کارگماردن یک فرد انسانی برای انجام آن وظایف قابل توجیه باشد «پست» به وجود می آید. در واقع یک پست مجموعه ای از وظایف و مسئولیت های مرتبطی است که انجام خدمات یک فرد را ایجاب می کند و فرد مورد را با توجه به شایستگی و صلاحیت علمی ، اخلاقی و مدیریتی تعیین می کنند» اما در کشور ما تعریف اعطای «پست» به افراد با سایر بلاد دنیا یک مختصر تفاوت هایی دارد و این انتصاب عمدتاً ربطی به تخصص و سابقه و صلاحیت و این قبیل جنگولک بازی ها ندارد و کافی است طرف خودش را در موقعیت مناسب قرار دهد و خوب جای گیری کند!  حالا اگر بازی هم بلد نبود اشکال ندارد! اما گاهی اوقات با تغییر کابینه دولت یا نمایندگان مجلس، سیستم بازی تغییر می کند و احتمال تعویض فرد بالا می رود. جالب اینکه با وجود اعتراض و سر و صدای تماشاگران و اطرافیان تیم، این دوستان تمایلی به تعویض شدن ندارند و کماکان دست و پا می زنند که در تیم باقی بمانند. غافل از اینکه رضا عنایتی و ابراهیم صادقی هم با 400 بازی بالاخره رضایت دادند که از فوتبال خداحافظی کنند؛ شما که جای خود دارید! 

علی ای حال از آنجا که شخصاً پشت پا به همه تعلقات دنیوی زده ایم و نگران از دست دادن جایگاه مان نیستیم ( یعنی اگر کسی پیدا شود، حاضریم دستش را هم ببوسیم و ستون طنز را دو دستی تحویلش دهیم و به نامش بزنیم!) چند پیشنهاد به منظور تحکیم پایه های پست و مقام دوستان ارائه می کنیم:

الف) جابجایی در ستاد های مختلف: بدون شک ستاد های انتخاباتی در تعیین افراد و به عبارتی اعطای پست به افراد نقش اساسی دارند. فلذا جابجایی در بین ستاد های مختلف و حرکت در فضاهای خالی ( مثل خداداد عزیزی) پیشنهاد می شود. مورد داشتیم ناهار در ستاد یک کاندیدا بوده ، شام در ستاد کاندیدای دیگر، اما دلش با کاندیدای سوم بوده و جالب اینکه به نفر دیگری رای داده است!

ب) تراشیدن پست جدید: گاهی اوقات وقتی پستی برای برخی افراد پیدا نمی شود و فرد مورد نظر به جز کار کردن، همه کار از دستش بر می آید، دوستان سعی می کنند با تراشیدن پست و ایجاد یک پست خلق الساعه نظیر مشاور ارشد، مشاور مدیریتی، مدیر فنی و ... جلوی سکته کردن فرد مورد را بگیرند!

پ) به نام زدن پست: در عصر حاضر «به نام زدن» مد شده است. همین کشورهای همسایه را ملاحظه بفرمائید. از قهوه خانه، چوگان، سه تار و نان لواش گرفته تا آبگوشت بزباش، اکبر جوجه، قلیان و ... را دارند به نام خودشان می زنند. پیشنهاد می شود تدبیری اندیشیده شود تا افراد بتوانند پست را به نام خودشان بزنند . در این صورت با تغییر دولت و نماینده و ... نیازی به رنگ عوض کردن و گلاب به رویتان ننه من غربیم بازی و دست و پا زدن نیست.

ت) مهد کودک: از همان اوان کودکی در کنار آموزش مفاهیمی نظیر راستگویی، درغگویی، فداکاری، مهربانی و ... در مهد های کودک به بچه ها آموزش بدهیم که اگر چیزی را به صورت امانت در اختیار ما قرار دادند، باید روزی آن را پس بدهیم و قرار نیست مادام العمر در اختیار ما باشد!

 

بنگاه معاملات آراء!

باسمه تعالی

بنگاه معاملات آراء!

از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان امروز اگر ریا نباشد قصد داریم مقوله «انتخابات» را آچار کشی کنیم و به بررسی ابعاد چالشی آن بپردازیم. چرا که انتخابات یکی از نوستالژیک ترین و کاربردی ترین مقولات اجتماعی جوامع مدرن محسوب می شود و اگر راجع به این مقوله صد ها کتاب و مقاله تالیف شود یا ده ها فیم و سریال و کلیپ ساخته شود، باز هم جا دارد. هر چند مزایای مترتب بر این پدیده مدرن اجتماعی بر همگان آشکار است و هر گونه قلم فرسایی در این باب اطاله کلام است با این وجود برخی از رویکرد های این پدیده اجتماعی همچنان ناشناخته مانده است و کمتر به آن پرداخته شده است.

یکی از این موارد «مقوله خرید و فروش آراء» در سطح گسترده و سازماندهی شده می باشد.

متاسفانه تجارت « خرید و فروش رای» به دلیل فقدان نگاه جامع چندان شناخته شده نیست و برخی دوستان از بروز وضعیت به وجود آمده اظهار ناخرسندی کرده و حتی در مذمت آن به ایراد سخن پرداختند و در کمال ناباوری عده ای را نیز در شب انتخابات در هیمن باب دستگیر کردند! فلذا لزوم سیاستگذاری و برنامه ریزی در خصوص هدفمند ساختن خرید و فروش آراء و گذار از خرید و فروش سنتی و ایجاد ساز و کار نوین در اصلاح معاملات انتخاباتی بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. چرا که در حال حاضر این خرید و فروش به صورت غیر رسمی و خارج از عرف تجارت عمومی و گلاب به رویتان حتی در تاریکی شب صورت می گیرد که علاوه بر پائین آوردن منزلت و جایگاه رای، کلیت این تجارت نیز زیر سوال می رود. فروش رای به نمایندگان چند کاندیدا، عدم امکان خرید و فروش رای در روزهای قبل از انتخابات، مشخص نبودن مظنه واقعی رای، دلال بازی و  ایجاد قیمت حبابی در برخی از ساعات شبانه روز، نبود ساز و کار مناسب جهت اطمینان از دادن رای به فرد مورد نظر و ... از جمله ایرادات نبود قانون مدون خرید و فروش آراء می باشد.  فلذا با توجه به حساسیت و اهمیت رای در سرنوشت شهروندان و به منظور جلوگیری از ورود پول های کثیف به بازار رای و ایجاد هجمه و نابسامانی در این خصوص، چند پیشنهاد کاربردی و عملی ارائه می شود:

الف) ایجاد بنگاه معاملات آراء: بدون شک اولین گام در یک معامله منطقی، آگاهی از شرایط عمومی و اختصاصی معامله است. پیشنهاد می شود بنگاه هایی در خصوص خرید و فروش آراء تاسیس شود تا افراد در شرایط عادی و در نهایت سلامت خاطر تصمیم گیری کنند و پس از قیمت گذاری مناسب نسبت به واگذاری رای خود اقدام نمایند. تحت این شرایط علاوه بر جلوگیری از فروش رای به چند کاندیدا، زمینه سود جویی و افزایش نا متعارف قیمت رای به ویژه در ساعات پایانی انتخابات برچیده می شود.

ب) پیش فروش رای: با توجه به تغییر شرایط اقتصادی در موقیعت های مختلف و تغییر قیمت جهانی برخی کالاها، پیشنهاد می شود زمینه پیش فروش رای فراهم شود تا پس از تعیین قیمت نهایی رای، افراد بتوانند رای خود را به قیمت واقعی عرضه کنند و در حق کسی اجحاف نشود.

پ) ایجاد شغل: با وجود بیکاری گسترده در سطح کشور، ساماندهی مقوله «خرید و فروش رای» باعث ایجاد شغل در سطح وسیع می شود. ایجاد بنگاه های معاملات رای و رای یابی، باز تعریف ایجیت یا کارگزار رای، رای نویس یا همراه به منظور اطمینان از درج نام کاندیدای مورد نظر در برگه تعرفه و ... از جمله مشاغل جدید ناشی از رویکرد محسوب می شوند.

ت) توجه به خرده فرهنگ ها: به جرات می توان در سال های اخیر ما نتوانستیم به دایره ضرب المثل های فارسی ، ضرب المثل جدید اضافه کنیم. با راه اندازی سیستم خرید و فروش می توانیم در حوزه ادبیات نیز ساختار شکنی کنیم و ضرب المثل های جدید نظیر «هر که پولش بیش، رای اش بیشتر» بسازیم! 

ماهواره شناسایی پول های کثیف!

باسمه تعالی

ماهواره شناسایی پول های کثیف!

اصحاب خرد و دانایی نیک می دانند که خانه تکانی و فنگ شویی و بشور و بساب علاوه بر کمردرد و دست و پا درد و در موارد حاد تر مسمومیت با مواد شوینده و شکستن دست و پا، مزایایی هم دارد که یکی از آن تورق اجباری جراید قدیمی و بیات آن هم روی چهار پایه می باشد. اگر ریا نباشد ما نیز دیروز در حال تمیز کردن شیشه های منزل با روزنامه بودیم که ناگهان خبری راجع به «ماهواره» توجه ما را جلب کرد آن هم بدون حکم جلب و مامور!

ما متوجه نشدیم چرا تا اسم ماهواره می آید ملت بلانسبت عین عقاب شاخک هایشان به سمت بالا پشت بام، دیش، رسیور، نیروی محترم انتظامی، راپل و ... متمایل می شود. برادر من ما هزار رقم ماهواره داریم. ماهواره امید، ماهواره تدبیر، ماهواره هوا شناسی، ماهواره نظامی، ماهواره ارتباطی، ماهواره ستاره شناسی، ماهواره مخابراتی و ... که الحمد الله از همه شان استفاده مفید و علمی می شود. حالا اگر این لابلا چهار تا ماهواره هم فیلم های خاک بر سری پخش می کنند. ما که نباید همه را با یک چوب برانیم و از ماهواره گریزان باشیم.

بله عرض می کردم. در خبر ها آمده بود دانشمندان یک نوع ماهواره با قدرت تشخیص خوراکی در دست افراد از فاصله 595 کیلومتری اختراع کرده اند! ماهواره Worldview سومین سری از تلسکوپ‌های رصدگر زمین این شرکت محسوب می‌شود که در ارتفاع 595 کیلومتری زمین مستقر خواهد شد. این ماهواره با سرعت 28 هزار کیلومتر در ساعت می تواند در مدت چند روز کل کره زمین را طی کرده و پوشش کاملی از مناطق مختلف جهان در اختیار محققان قرار دهد. این ماهواره بسیار پر‌قدرت قادر به تنظیم لنزها بر روی یک سوژه خاص به کوچکی 25 سانتی‌متر است و حتی می‌تواند مواد غذایی در دست افراد را نیز تشخیص دهد. ( به نقل از جراید)

جسارتاً من فکر می کنم اگر این ماهواره در کشور ما راه اندازی شود، سر چند ساعت هنگ کند و سر به کهکشان راه شیری بگذارد. چرا که در طی سال های اخیر خوردن چیز هایی مد شده است که به عقل جن هم نمی رسید از رانت خواری، موقوفه خواری، زمین خواری گرفته تا دریا خواری، جنگل خواری و ویژه خواری و قس علی هذا ... با این وجود ضمن تشکر و قدر دانی مجدد از عزیزان دانشمند و مخترع ما پیشنهاد می کنیم حالا که دست دوستان در کار است بی زحمت روی پلت فرم همین ماهواره یک ماهواره دیگر طراحی کنند با این قابلیت که بتواند به جای تشخیص خوراکی در دست افراد، محتویات جیب آنها را آشکار کند.

هر چند جیب افراد حریم خصوصی محسوب می شود ولی گاهی اوقات ضرورت ایجاب می کند که به حریم خصوصی افراد سرک بکشیم. حساب بانکی که نیست محرمانه باشد. اما اندر مزایای ماهواره آشکار کننده محتویات جیب افراد...

الف) کشف رمز : با بررسی محتویات جیب افراد ما می توانیم از روی آنالیز یا تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی دقیق محتویات جیب افراد در ادوار مختلف، به بخشی از رموز انسان های موفقی که تا دیروز آه در بساط نداشتند تا با ناله سویا کنند، ولی الان در صدر رنکینگ جماعت اغنیا هستند، پی ببریم!

ب) شناسایی پول های کثیف: ظاهراً در انتخابات شورای امسال عده ای با استفاده از پول های کثیف اقدام به خرید رای کرده اند. هر چند شناسایی این افراد نیازی به ماهواره ندارد و به قول شاعر « چشم ترا چه حاجت این ماهواره ها هاست؟» ولی استفاده از تکنولوژی در این مقوله عیب صواب است و شاید از این ماهواره بتوان در شناسایی پول کثیف و پول تمیز کمک گرفت و افرادی که می خواهند رای شان را بفروشند، دست کم رای شان را با پول تمیز تاخت بزنند!