طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

وام دو میلیونی خرید کتاب!؟

باسمه تعالی

وام دو میلیونی خرید کتاب!؟

همه ساله در این موقع از سال مسئولین فرهنگی کشور به صورت ناگهانی و غیر مترقبه متوجه می شوند که اوضاع کتاب و کتابخوانی و تیراژ کتاب حسابی بی ریخت است و ملت اصلاً کتاب نمی خوانند. البته حق هم دارند چون تیراژ برخی کتاب ها از جزوه های معلم های مدرسه ما هم پائین تر است! در واقع مقایسه تعداد فست فودی ها یا لوازم آرایشی ها با کتابفروشی ها نشان می دهد، مردم زیاد با یار مهربان، صمیمی نیستند و فعلاً سرانه مطالعه ناچیز است و ما هم ترجیح می دهیم در مورد این آمار سکوت کنیم. البته بخشی از این بی مهری ها نسبت به کتاب، به محتویات کتاب های جدید بر می گردد. راستش را بخواهید چند روز نیم میلیون تومان کتاب رایگان از موسسه ای برای موسسه ما ارسال شد. از آنجایی که ما طناب مفت گیر بیاوریم خودمان را دار می زنیم، چند جلدی را برای مطالعه به منزل بردیم. اما هر قدر بیشتر مطالعه کردیم بیشتر نا امید شدیم. کتاب های داستان که قربانش بروم آدم را یاد اصغر فرهادی و پایان باز می اندازد. آدم گاهی اوقات فکر می کند نویسنده یادش رفته بقیه داستان را بنویسید یا شاید موقع چاپ در چاپخانه بخشی از کتاب گم شده است! بقیه ژانر ها هم یادآور فیلم های رسانه میلی و برنامه های کارشناسی و سریال های مکش مرگ من این رسانه است. با این وجود لذتی که در خواندن کتاب مفت هست در کتاب خریداری شده یا حتی امانتی نیست و ما فعلاً در حال مطالعه این کتاب ها هستیم.

اما متاسفانه همه مردم این طور نیستند و حتی اگر کتاب رایگان در اختیار شان بگذاریم، باز هم میلی به خواندن کتاب ندارند و ترجیح می دهند در همان تلگرام به سیر آفاق و انفس بپردازند. اما هر مشکلی چاره ای دارد و ما امروز سعی می کنیم پنل پیشنهادی مان را بر اساس تغییر رویکرد مردم نسبت به کتاب تنظیم کنیم:

الف) سهیمه بندی کتاب: بدون شک همه شما داستان «الانسان حریص علی ما مُنِع» را شنیده اید و اینکه هر قدر انسان را از چیزی منع کنند، نسبت به آن حریص تر می شود. فلذا پیشنهاد می شود در مورد کتاب نیز از الگوی پیشنهادی قلیان استفاده کنیم. در واقع می توان با تعطیلی کافه کتاب ها، کتابفروشی ها و کتابخانه ها و توزیع کتاب به صورت یارانه ای و از طریق سیستم سهیمه بندی، ذائقه مردم را نسبت به کتاب تغییر داده و آنها را به سمت کتابخوانی سوق دهیم. باور کنید با این سیستم حتی بازار سیاه کتاب هم راه می افتد و آمار تیراژ کتاب ها از دانلود نرم افراز های شبکه های اجتماعی بالاتر می رود!

ب) کیفیت بخشی نمایشگاه: ما یک آشنا داریم که می گفت: «امسال نمایشگاه کتاب نرفتم، خودم تو خونه سیب زمینی سرخ کردم خوردم!» بنابراین می توان با افزایش حواشی و فعالیت های جانبی نمایشگاه های کتاب، نظیر راه اندازی نمایشگاه پوشاک فصلی، جشنواره غذاهای سنتی و بومی، کنسرت موسیقی و ... موجبات رونق نمایشگاه های کتاب را فراهم کرد و علاه بر پویایی صنعت چاپ و نشر کتاب، اشتغال زایی و پر کردن اوقات فراغت سالم را نیز هدف قرار داد.

پ) وام کتاب: در حال حاضر یکی از راهکار های خالی کردن انبار های صنایع، اعطای وام به خریداران کالا می باشد. درصد سود و میزان باز پرداخت، هزینه رهن خودرو و فک آن،  هزینه سند نهائی و شماره گذاری، بیمه بدنه بمدت کل قرارداد و سایر هزینه هایی تحمیلی هم در این رویکرد هیچ تاثیری ندارند و این وام حتی می تواند مرز های کمپین ها را در هم نوردد و طوفانی از اشتیاق راه بیاندازد. با این شیوه دیدیم افرادی که تا دیروز در کمپین نخریدن خودرو شرکت کرده بودند، در صف هم ایستادند و دو روز دیگر هم در توجیه این حرکت شان اذعان می کنند:« همه خریدند؛ ما هم خریدیم!» فلذا توصیه می شود دولت در کنار وام پایان نامه، وام خودرو، وام سیل و گرد و غبار، وام خرید کالاهای ایرانی و وام ازدواج، این لابلا مختصر وامی هم بابت کتاب در نظر بگیرد. در صد سود و میزان آن هم به هیچ عنوان مهم نیست. مهم خروج صنعت کتاب از رکود است که بحمدالله محقق می شود! 

کجا با این همه شغلت، بُوَد پروای درویشان!


این ماجرای دوشغله ها یا چند شغله ها که گاهی اوقات تعداد مشاغل آنها و عضویت دوستان در هیآت مدیره از بیست و سی نیز افزون می شود، چند وقتی است که ذهن خیلی ها را به خود مشغول کرده است و هر قدر هم دوستان تلاش می کنند، ریشه این ماجرا را بخشکانند، مته شان به سنگ می خورد. البته اجازه بدهید در ابتدا ما تعریفی از شغل و پست ارائه کنیم که بعداً گله مند نشوید. راستش را بخواهید دو اصطلاح «شغل» و «پست» که در اکثر موارد به جای یکدیگر به کار برده می شوند ، هر کدام مفهوم خاصی دارند. شغل عبارت است از وظایف مشابه و مرتبطی که به عهده یک فرد در مقابل دریافت حقوق و دستمزد گذارده می شود. پست عبارت از جایگاه سازمانی افراد در سازمان است . با توجه به حجم کارها برخی از پستها ممکن است نیاز به یک نفر و برخی دیگر از پستها نیاز به گروهی از افراد برای انجام وظایف آن نیاز داشته باشد. بنابر این ممکن است ده نفر از کارکنان در سازمان ده پست مختلف را تصدی کرده باشند ، ولی کلیه آنها شغل مشابهی داشته باشند . با این توضیحات ، هر پست شغل است ، ولی هر شغل لزوماً پست نیست و ممکن است در یک سازمان وجود داشته یا نداشته باشد. در عین حال ، شغل حرفه است و پست منصب. تعریف منصب و حرفه هم بماند برای جلسات بعد! بنابراین وقتی صحبت از دو شغله ها می شود پای کلمات دیگری نظیر پست و حرفه و منصب هم به میان می آید که خود ما گیج شدیم چه برسد به مجریان قانون مبارزه با دو شغله ها! البته این ماجرا مقوله جدیدی نیست و در قدیم الایام هم بسیاری از مسئولین و حتی مردم عادی با آن پدر کشتگی داشتند. حتی در دوره حافظ اینا هر کس دو شغله بود فی الفور از کارخانه اخراج می شد! حافظ در این خصوص اشارتی دارد:« گر جز محبت تو بود شغل دیگرش . . . نامش ز کارخانه عشاق محو باد!» البته سعدی خدا بیامرز هم که از طرفداران اقشار آسیب پذیر بوده ، از قافله عقب نمانده و دو شغله ها را مورد عتاب قرار داده و چنین فرموده:«کجا با این همه شغلت، بود پروای درویشان» ولی ظاهراً در آن دوران هم گوش کسی بدهکار نبوده است و کماکان دوشغله ها در مناصب مختلف به کار گمارده می شدند.

هر چند ما از نیات دوشغله ها در دوره حافظ و سعدی بی اطلاعیم ولی آنچه که عیان است در عصر حاضر، این عزیزان فقط به عشق خدمت به مردم یا در اختیار گذاشتن تجارب مدیریتی شان قبول زحمت کرده اند و حتی در بسیاری موارد نظیر فدراسیون فوتبال دوستان مدعی هستند که ریالی دریافت نمی کنند.( حالا به دلار یا یورو حقوق می گیرند یا نه الله و اعلم...) علی ایحال از آنجا که طرح های مختلفی که در خصوص برچیدن بساط دو شغله ها مطرح شدند، تاکنون کارگر نیفتاده اند، اگر ریا نباشد ما امروز چند پلن پیشنهادی به منظور صیانت از مشاغل موجود و بر طرف کردن دغدغه دوستان چند شغله ارائه می کنیم:

 الف) تولید انبوه سیمیلاتور: در صنعت هواپیمایی یا کشتی رانی اطاق هایی به نام سیمیلاتور وجود دارد که مانند کابین هواپیما یا کشتی طراحی شده و برای آموزش افراد از آن استفاده می شود. از آنجایی که افراد دو شغله به مشاغل مورد تصدی عادت کرده اند، دولت می تواند با تولید انبوه سیمیلاتور مشاغل مختلف، مشکل این دوستان را حل کند و آنها همچنان خود را فاز خدمت رسانی تصور کنند. 

ب) نرم افزار جلسات: الان همه رقم نرم افزار در بازار یافت می شود از نرم افزار ترک سیگار و قلیان و شیشه گرفته تا نرم افزار چاقی و لاغری! با تولید نرم افزار شرکت در جلسات فرد از طریق رایانه شخصی خود را در فضای مجازی جلسات هیات مدیره تصور می کند و حتی می تواند با یک کلیک اعضا یا دستور کار جلسه یا حتی نوع پذیرایی را عوض کند! تنها تفاوت این است که در این جلسات دیگر از حق جلسه ، حق مدیریت و پاداش های میلیونی خبری نیست و فقط خدمت رساتی به خلق و ادای تکلیف مد نظر است! 


جیره بندی خودرو و شورای رفاقت!

 

جیره بندی خودرو و شورای رفاقت!

راستش را بخواهید ما با اینکه در بسیاری از علوم ارضی و سماوی و بحری تبحر داشته و داریم و نزد چند تن از بزرگ ترین مکتبخانه داران شمال شرق کشور تلمذ نموده ایم و در بسیاری از این علوم صاحب سبک و نظریه و ایده و فرضیه هستیم، باز در درک و فهم برخی مسائل ساده و پیش پا افتاده در می مانیم. به عنوان مثال چطور می شود دوچرخه چینی دست دومی که ما در سال 80 به مبلغ 17 هزار تومان خریدیم و 13 سال بلاتشبیه عین .... از زبان بسته کار کشیدیم]فکر کنم فقط یخچال باهاش جابجا نکردیم[ الان بین 70 تا 90 هزار تومان مشتری دارد، بعد ملت انتظار دارند، خودرو ساز پراید را 3 میلیون بفروشد!

هر چند بالاخره با تدبیر دولت و همکاری بانکها صنعت پویای خودرو از رکود خارج شد و باز هم صف خریداران تشکیل شد؛   ولی با این اوصاف باور بفرمائید کسانی که سال ها در عرصه اقتصاد، بورس، فرا بورس، اقتصاد زیر زمینی، دلالی و ... خاک صحنه خورده اند و استخوان ترکانده اند به خوبی می دانند که خودروسازی مثل دامداری، زنبورداری، داوری، نویسندگی و ... فقط عشق است و جز ضرر هیچ ندارد. یعنی اگر عشق به خودرو سازی نبود تا بحال ده بار این صنعت تعطیل شده بود و به جایش کارخانه، یخچال ، کولر، پنیر پیتزا و چیپس پیاز و جعفری سبز شده بود. البته فکر نکنید صنعت خودرو سازی فقط در کشور ما حسینقلی خانی شده و اوضاعش قاراشمیش است. نه خیر آقا جان در همه جای دنیا خودرو سازان صورت شان را با سیلی سرخ نگه می دارند و اوضاع به همین منوال است. منتهی قضیه در سایر کشور ها کیفیت خودرو، بالابردن ضریب امنیت، توجه به زیبایی و راحتی خودرو و ... حرف اول را می زند و خواب و خوراک را از چشمان آنها ربوده است ولی در کشور دغدغه اول است اینجا فقط قیمتگذاری خودرو و بالابردن قیمت خودرو! یعنی تنها دغدغه ای که خودورسازان ما را اذیت می کند و وقت آنها را می گیرد، قیمت گذاری خودرو است و کل کل با شورای رقابت است و لاغیر...

علی ای حال با عنایت به تا چند صباح دیگر مالکیت فکری ایده ها در فرابورس ارائه می شود و دیگر دغدغه ای به نام دزدیده شدن ایده های سوفسطایی حقیر وجود نخواهد داشتد، چند توصیه و رهنمود ارائه می کنیم تا تکلیف مردم را روشن کنیم و یک بار برای همیشه روی ماجرا خاک بریزیم و خلاص...

الف) جیره بندی خودرو: پیشنهاد می شود با توجه به محدودیت وام های 25 میلیونی خودرو سازان، خودرو ها را به صورت سهمیه بندی و جیره بندی راهی بازار کنند تا در حق کسی اجحاف نشود.

ب)  حمایت از تولیدات داخلی: هر چند به قول شاعر «من از بیگانگان هرگز ننالم . . .  که هر چه کرد وارد آشنا کرد» ولی پیشنهاد می گردد به طور رسمی و اساسی جلوی واردات خودروهای خارجی گرفته شود و چند تا صفر هم جلوی تعرفه واردات بگذاریم تا خلق الله بیشتر قدر تولیدات داخلی را بدانند.

پ) حق السهم دلالان: از آنجایی که فرمول پیچیده شورای رفاقت که ساعتها از کار کارشناسی در آن سخن می گفتند چیزی شبیه به « نظر خودرو سازان به علاوه حق السهم دلالان منهای رضایت و حقوق خریداران» است، پیشنهاد می شود این فرمول در سایر صنایع هم به کار گرفته شود تا علاوه بر شکوفایی سایر صنایع، بلایی سر رکود بیاوریم که حالا حالا ها دور و بر صنعت و اقتصاد ما رویت نشود.

ت) افزایش منطقی قیمت خودرو: از آنجایی که منابع مالی بانکها محدود است و وام های 25 میلیونی فقط به تعداد 100هزار نفر از مشتریان تدارک دیده شده است، پیشنهاد می شود به منظور حفظ تعادل در بازار خودرو، بعد از اینکه اعتبار وام برای 100 هزار دستگاه تمام شد، خودرو سازان خودرو را با همان افزایش قیمت (یعنی افزودن سود وام به قیمت خودرو) به صورت نقدی و تحویل فوری عرضه کنند  تا کسی شاکی نشود که چرا وام به او نرسیده است!

 

مدیران به رفتن گرفتند ساز!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

پرایدی که می خواست پراید بماند!

پرایدی که می خواست پراید بماند!
کیسه های هوا و گرمکن صندلی ها کمی اذیتش می کردند. یعنی هنوز به آنها عادت نکرده بود. ترمز های ABS , Ebd   ، کامپیوتر سفری، ال سی دی راننده و سرنشینان عقب، کروز کنترل تطبیق پذیر با فرمان نیمه خودکار و سیستم ترمز در هنگام شناسایی عابر پیاده، سیستم تعلیق کنترل رانندگی جادویی(MRC)،  سیستم تیونینگ، سیستم ذخیره سوخت استارت/ استاپ  و سایر آپشن های دیگر هم دست کمی از بقیه آپشن ها نداشتند و چندان برایش راحت نبودند. اما چاره ای نداشت و مجبور بود آنها را تحمل کند. بالاخره روز موعود فرارسید و مراحل نهایی تولید و کنترل کیفیت(!) را پشت سر گذاشت و از کارخانه بیرون آمد.  
به اولین نمایشگاه اتومبیل رفت. نمایشگاه دار نگاهی به ماشین کرد و گفت: «چرا آرم پراید رو خودت چسبوندی؟» پراید با تعجب گفت: «من پرایدم. به نظرت باید آرم پیکان می چسبوندم؟! »نمایشگاه دار  پوزخندی زد و گفت: «برو پسر جون. مثل اینکه حالت زیادی خوبه!» با تعجب از نمایشگاه بیرون آمد. 
به چند نمایشگاه دیگر هم سر زد ولی آنها هم باور نکردند که پراید است. کلافه شده بود. سر راه به چند تعمیر گاه و صافکاری هم سرک کشید، ولی هیچ کس باور نمی کرد که پراید است. با خودش فکر کرد که شاید آنها سر به سرش گذاشته اند. برای شماره گذاری به پلیس راهور رفت. آقای پلیس فرم مشخصات را کامل کرد و وقتی نوع خودرو را پرسید و جواب شنید پراید، اخمهایش را در هم کشید و گفت: «منو مسخره می کنی؟! برو دو هفته دیگه بیا. اصلاً از پلاک خبری نیست.»
دیگر کلافه شده بود. هیچکس پراید بودنش را باور نمی کرد. اما او دوست داشت پراید بماند. ناگهان فکری به ذهنش رسید. تصمیم گرفت پراید بودنش را ثابت کند. اما دو دل بود که نکند آپشن های جدید و به روز، مانع از شناسایی اش شوند. به هر حال تصمیمش را گرفت. وارد بزرگراه شد و سرعتش را زیاد کرد. از چند ماشین سبقت گرفت. بی محابا در جاده گاز می داد و جلو می رفت. اما ناگهان جاده بدون علائم هشدار دهنده دو بانده شد و در حالی که داشت از یک پرادو سبقت می گرفت با یک کامیون رخ به رخ شد. ترمز های جدید همان اول کار قفل شدند. سیستم تیونینگ و افزایش ناگهانی سرعت عمل نکرد و به شدت با کامیون حمل مرغ برخورد کرد. محفظه کیسه های هوا باز شدند و کیسه های خالی مثل زبان دوندگان استقامت بیرون افتادند ولی باد نشدند! راننده خاوری که با بار قطعات یدکی خودرو در حال عبور از صحنه تصادف بود به شاگردش گفت: پراید رو دیدی؟ نصف شده بود. گوشهایش تیز شدند. با خودش گفت: «درست شنیدم. گفت پراید!؟ شاید اشتباه شنیدم.» بعد از چند دقیقه افسر پلیس سر صحنه رسید. بیسیمش را روشن کرد. «مرکز مستحضر باشید. تصادف بین خودروی پراید با یک دستگاه کامیون. راننده کامیون سالمه اما از راننده پراید خبری نیست. هر چند شاهدان عینی از سبقت پراید هنگام سانحه خبر می دن. اما خبری از راننده پراید نیست!» جرثقیل آمد و پراید را با خودش برد. پراید در حالی که از آن بالا به ماشین های عبوری نگاه می کرد خیالش راحت بود که حالا همه به چشم پراید به او نگاه می کنند!  

پیشگویی زلزله فقط با صد تومان!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

تیم پاس؛ واس ماس!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

خاطرات پراید محاله یادم بره!

خاطرات پراید محاله یادم بره!

اینکه ما هر از گاهی فیل مان یاد شرکت های خودروسازی می کند و راجع به صنعت خودروسازی مملکت افاضات می کنیم، دست خودمان نیست و خدای ناکرده دچار«پِسودا دمنتیا» یا همان زوال عقل کاذب نشده ایم. بحمدالله چهار ستون بدن مان است و شش دانگ حواسمان هم جمع است! ولی باور کنید برخی موضوعات چکش خور ملسی دارند و اگر هر روز هم راجع به آنها مطلب نوشته شود باز هم جا دارد. مثل آلودگی هوا، ریز گرد ها، تلفات جاده ای، مشکل معیشت فرهنگیان و ...

این داستان خودرو و خودروسواری هم در مملکت ما از جمله موضوعات پرطرفدار و فراگیر است چرا که تقریباً همه مردم بدون استثناء با مقوله خودرو به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط هستند و شما کسی را پیدا نمی کنید که در طول روز یا هفته از خودروی شخصی یا کرایه استفاده نکند، مگر اینکه طرف دارای چندین راس اسب اصیل ترکمن یا عربی باشد! بنابراین این حق مسلم مردم است که از کیفیت و قیمت خودروهای موجود در بازار راضی باشند. 

بعد از به نتیجه رسیدن نسبی مذاکرات و زمزمه های ورود خودرو سازان صاحب نام خارجی به کشور، مردم به صورت خودجوش کمپین « نه به خودروهای صفر داخلی» تشکیل دادند که بماند دوستان چه تهمت هایی به مردم زدند! و ظاهراً این حرکت مردم باعث شد خودرو هایی که این شرکت ها با خون دل ساخته بودند روی دست شان باد کند. اما جالب اینکه دوستان به جای تغییر در قیمت و کیفیت خودروهای داخلی رویه دیگری را در پیش گرفتند و پس از آشکار شدن نشانه های اثرگذاری تحریم خرید خودروی صفر، همگی با همه توان پا به میدان گذاشته و تلاش کردند که نظر مردم را نسبت به خرید محصولاتی که معتقدند کیفیت بسیار پایینی دارد، تغییر دهند و با تصویب وام 25 میلیونی قرار است بازار خودرو را تکان دهند! جالب اینکه همین بانکهایی که هنگام پرداخت وام ازدواج به مبلغ ناچیز 3 میلیون تومان (که یک یخچال هم نمی شود با آن خرید)، هزار تا ان قلت و اما و اگر سر هم می کنند که پول نیست، اما وقتی صحبت از اعطای وام به صنعت خودرو می شود، همه بانکها پای کار می آیند و پول هست!  

علی ای حال با عنایت به اینکه راهکار های مدیریتی و اقتصادی رایج در همه شرکت های خودرو سازی دنیا در کَت این دو شرکت نمی رود و دوستان همیشه ساز خودشان را می زنند که اصلاً با این قیمت ها خودرو سازی به صرفه نیست و قیمت ها باید افزایش پیدا کنند، چند راهکار منطبق بر ذائقه خودروسازان ارائه می شود: 

الف) تغییر ذائقه مردم: بعد از فراگیر شدن تکنولوژی در همه کشور ها ظاهراً ملت بد عادت شده اند و هر جا ماشین خارجی می بینند هوس می کنند. پیشنهاد می شود همان طور که پخش برخی تصاویر نظیر استعمال دخانیات در فیلم ها و سریال های رسانه ملی ممنوع است، پخش تصاویر خودروهای خارجی هم ممنوع شود و یا در صورت لزوم به صورت شطرنجی نمایش داده شوند! 

ب) استفاده از موسیقی و ادبیات فولکلوریک: با ساخت یا پخش آهنگ ها و تصنیف هایی نوستالژیک و خاطره انگیز در خصوص خودروهای داخلی مردم را به خرید این گونه خودرو ها ترغیب کنیم. تصنیف هایی مانند« خاطرات پراید محاله یادم بره» یا « آهنگ معروف ماشین مشتی ممدلی » و ...

پ) خرید اجباری: به منظور رونق بیشتر این بازار پیشنهاد می شود اعطای برخی امتیازات نظیر ساخت برج یا واردات برخی کالاهای نون و آب دار را منوط به خرید چند دستگاه خودرو کنیم. مثلاً پیمانکار یک برج 50 طبقه را موظف به خرید 50 دستگاه پراید به ازای هر طبقه شود.

ت) اسقاط اجباری: 

در خاتمه پیشنهاد می شود قانون از رده خارج کردن خودرو های فرسوده را کمی جابجا کنیم و بعد از  5 سال صاحبان خودرو را مجبور به سقف زدن کنیم تا خودروی جدید خریداری کنند! با این شیوه علاوه بر کمک به پاک شدن هوای آلوده، هم ملت زود به زود خودروی به روز و با کیفیت(!) سوار می شوند؛ هم مشکل خودرو سازان حل می شود. 


نوگرایی در دوران پسا ترحیم!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سیگارت را زمین بگذار!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.