طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

خبرنگار هراسی و مصاحبه گریزی آفت مدیریت سنتی!

نقش و جایگاه کنونی رسانه ها در  عصر حاضر تا جایی قابل اعتنا و ارزشمند است که عده ای از کارشناسان  آن را به عنوان ابزار ی قدرتمند در جهت توسعه همه جانبه مقولات فرهنگی، مذهبی، علمی، سیاسی، هنری، و ... قلمداد می کنند که در کنار رسالت اصلی خود همان خبرپراکنی است، می تواند به یک ابزار آموزشی همه کاره و ارزان قیمت بدل شود. در حقیقت ارزانی تولید محتوا در رسانه، در مقایسه با هزینه بالای سایر شیوه های آموزش،  از مهم ترین مزیت های رسانه در عصر حاضر است. البته این همه داستان نیست و با ظهور مدرنیته و به تبع آن، افزایش ضریب نفوذ استفاده از وسایل ارتباط جمعی مانند روزنامه، رادیو، تلویزیون و اینترنت و ...  دولتها و گروههای اجتماعی توانسته اند با بهره برداری درست و هدفمند از این ابزارها سیاست های متنوع فرهنگی خود را در جامعه تبلیغ کنند و آنها را به گفتمان مسلط و غالب در جامعه تبدیل کنند. این دولت ها با تکیه بر ظرفیت رسانه ها و  استفاده از آخرین تکنولوژی های روز دنیا توانسته اند سطح آگاهی عمومی در جامعه را بالا برده و فرهنگ عمومی را ارتقا دهند که ماحصل آن کاهش آسیب های اجتماعی، افزایش صرفه جویی در جامعه، درک صحیح از اقتصاد و پذیرش تصمیمات دولتی در شرایط خاص و ... است.

استفاده از ظرفیت چشمگیر و نا محدود رسانه ها محدود به دولت ها و حاکمیت نمی شود و شرکت های بزرگ و کوچک نیز به مدد رسانه توانستند با پاسخگویی و شفافیت در عملکرد، جایگاه و دست برتر خود را در جامعه بر مخاطبان و مشتریان خود تحمیل کنند. تا جایی که امروزه در دنیا استفاده از مشاور رسانه ای قوی و روابط عمومی کارآمد  یک اصل جدایی ناپذیر مدیریتی است و مدیران هوشمند و آینده محور استفاده از ظرفیت رسانه را در هیچ حالتی از دست نمی دهند.

متاسفانه با وجود اثرات و تبعات مثبت رسانه  در اطلاع رسانی از خدمات، فعالیت ها، رویکرد ها و اقدامات  انجام شده و در دست اقدام در سطوح مختلف شهرستانی، استانی و حتی ملی،  بسیاری از مدیران دولتی که از علم روز دنیا و سواد رسانه ای کم بهره و یا حتی بی بهره اند، نسبت به استفاده از این ظرفیت چشمگیر که عمدتاً با هزینه بسیار کم و در بسیاری موارد رایگان در اختیار است، غافلند . در حقیقت مدیریت سنتی در کشور به آفت «خبرنگار هراسی و مصاحبه گریزی» دچار شده است که ماحصل آن، بی اعتمادی  به نهاد و سازمان مربوطه و  حتی در مواردی انتشار اخباری خلاف واقع  در شبکه های مختلف اجتماعی علیه آن نهاد است !

درمندانه دلایل و توجیهات این دست مدیران که از پذیرش خبرنگاران در هر قالبی رویگردان هستند جالب توجه و شنیدنی است که مطرح ساختن برخی از  آنها مایه شرمساری است! 

اینکه یک مدیر دولتی در طول چندین سال مدیریت که گاهاً به یک دهه نیز می رسد تا کنون هیچ نشست خبری با خبرنگاران نداشته و تاکنون با خبرنگاری ارتباط نگرفته است به لحاظ ساختار شناسی و از نگاه دوربین حرفه ای رسانه، نداشتن کارنامه موفق و سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعف و ناکارآمدی ها است و هیچ دلیل منطقی دیگری را در ذهن متبادر نمی سازد.  

امروزه نهاد های امنیتی یا قضایی که به لحاظ رعیات برخی محودیت ها دارای اخبار طبقه شده می باشند، در برگزاری نشست خبری و مصاحبه پیشگام هستند اما برخی ادرات و سازمان های معمولی از چنان محدودیت ها و خطوط قرمزی سخن به میان می آورند که  در قاموس هیچ نگاه امنیتی نمی گنجد!

باید پذیرفت مدیری که شجاعانه در برابر خبرنگاران قرار می گیرد و به ارائه گزارش عملکرد می پردازد و از قرار گرفتن در برابر آماج سوالات ریز و درشت خبرنگاران که با دوربین و ضبط در حال مستند سازی تمام جملات وی هستند، نمی هراسد، حتی اگر دارای نقاط ضعفی نیز باشد،  از پذیرش آن ابایی ندارد و  به هیچ عنوان سعی در لاپوشانی نقاط ضعف خویش ندارد. چرا که اگر جز این بود رویکرد « خبرنگار هراسی و مصاحبه گریزی» را در پیش می گرفت.

البته بعد از گسترش فضای مجازی و افزایش ضریب نفوذ استفاده از شبکه های مجازی نظیر تلگرام و ایسنتاگرام برخی مدیران سعی می کنند با تشکیل یک گروه دوست یا سیصد نفره اداری و انتشار یک تصویر از رویداد  مربوط به حوزه کاری شان و یک خط مطلب ( فتو نیوز)، نیاز رسانه ای شان را مرتفع سازند. هر چند عده ای دیگر از  مدیران نیز زحمت ساخت همین گروه را هم به روابط عمومی خود نمی دهند و با پرداخت مبالغی ، اخبار حوزه خود را ( شما بخوانید یک عکس و یک خط مطلب) در پیج ها و کانال های غیر رسمی منتشر می سازند که قطعاً مدیران این صفحات و کانال های غیر رسمی حق هیچ سوال و جوابی از مدیر مربوطه در خصوص ارزش های خبری، ضرورت اجرای طرح ، جزئیات طرح، نحوه انتخاب پیمانکار، محتوی جلسات و ... ندارند و فقط در قبال دریافت وجه ملزم به انتشار خبر هستند!

جا دارد مدیرانی که سال ها از مواجهه با خبرنگاران و برگزاری نشست های خبری طفره رفته اند، در دولت جدید اگر شایستگی تصدی مجدد آن کرسی یا صندلی را دارند، از پوسته مدیریت سنتی و مدار بسته ای خارج شده و مسئولیت تصمیمات، راهبرد ها و  اقدامات  حوزه سرزمینی یا اداری خویش را بپذیرند و به بهانه های واهی از مواجهه با خبرنگاران رویگردان نباشند. 

جلوگیری از قاچاق سوخت و سر شیلنگی یک بار مصرف!

   راستش را بخواهید ما از همان بچّگی فکر می کردیم قاچاقچیان معمولاً آدم های بدخیم و خفنی هستند که ظاهری  مخوف و نخراشیده دارند که بسیار خطرناک هستند و با دیدن ماموران پلیس هم فلنگ را بدون واشر می بندند! در مورد کالای قاچاق هم تصور می کردیم منظور همان کالایی است که توسط اسب و الاغ دست آموز از کوه و کمر به صورت قاچاقی و یواشکی به کشور وارد یا از کشور خارج می شود. البته ظاهراً در هزاره سوم معنای کالای قاچاق و قاچاقچی عوض شده است و دیگر نیازی به دست آموز کردن اسب و الاغ و قاطر نیست و روزانه کلی کالا و مواد خیلی شیک و مجلسی به صورت قاچاق دارد و یا خارج می شود. شیوه برخورد مسئولان با پدیده قاچاق در نوع خودش بی نظیر است. مثلاً چند سال قبل که روزانه 6 میلیون لیتر گازوئیل به خارج از کشور قاچاق می شد، مسئولان وقت جلسات و همایش های زیادی برگزار کردند و بالاخره بخشنامه ای مصوب کرده اند تا جلوی قاچاق سوخت را با خود اظهاری بگیرند!

   «بر اساس آن مصوبه خودروهایی که قصد خروج از مرز را داشتند، باید نسبت به حجم سوخت درون باک خود فرم خود اظهاری پر می کردند!» (به نقل از روزنامه جوان آن موقع – الان احتمالاً میانسال باشد )

   ما آن روز ها هر قدر چرتکه انداخیتم که چطور این حجم گازوئیل از طریق باک کامیون ها قاچاق می شود، چیزی دستگیرمان نشد و به ناچار پذیرفتیم و قانع شدیم اخبار مربوط به کشف لوله های 11 و 24 کیلومتری و اظهارات مسئولین راجع به تخلفات برخی مدیران میانی و ... ربطی به قاچاق ندارد و احتمالاً لوله های کشف شده ... بگذریم ...

علی ای حال از آنجایی که ممکن این شیوه مرضیه دوباره برای جلوگیری از قاچاق سوخت راه اندازی شود و بعد از برگشت از سفر، رانندگان موظف شوند مازاد گازوئیل اظهارشده را با شیلنگ کشیده، به انبار های ذخیره سازی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی باز گردانند چند نکته در جهت ایمنی افراد پیشنهاد می گردد:

    در جریان هستید  که کشیدن سوخت از باک به وسیله شیلنگ و احتمال بلعیدن آن خطرات جانبی زیادی دارد و در صورت بروز حادثه موارد زیر حتماً رعایت گردد:

   الف) به هیچ عنوان فرد گازوئیل خورده را وادار به استفراغ نکنید و لاواژ معده توصیه نمی شود مگر این که همراه با هیدروکربنها ترکیبات خطرناک دیگری مانند فلزات سنگین یا حشره کش خورده شده باشد..

   ب) خوردن یک لیوان شیر توسط فرد مسموم توصیه می شود.

پ) از دادن روغن زیتون و روغن های معدنی پرهیز کنید چون در صورت آسپیراسیون آنها پنومونی افزایش می یابد.

   ت) بلافاصله فرد مسموم به اولین مرکز درمانی ارجاع شود.

ث) در صورت لزوم CPR اولیه و پیشرفته آغاز شود

ج) تجویز هیدروکورتیزون وریدی هم بد نیست

 

   در ضمن توصیه می شود برای تمیز کردن سر شیلینگ از دست کشیدن یا فوت کردن خودداری کرده و هر مامور حتماً شیلنگ شخصی همراه خود داشته باشد و یا مثل عزیزان قلیانی از این سر شیلنگی های یک بار استفاده کنند!

راهبرد علمی برنج خالی یا شهد آسمانی؟!


به نظر می رسد این روزها مردم از هر دوره دیگری حرف گوش تر شده اند و توصیه های علمی را به جان می خرند و اگر نوسانات نرخ طلا اجازه بدهد آن را با آب طلا بر سر در خانه های اجاره ای شان هم می نویسند. حالا می خواهد جملات انگیزشی آنتونی رابینز و اشعار تحریف شده حسین پناهی باشد و یا توصیه ها و افاضات علمی و راهبردی نماینده مجلس و کارشناس رسانه ملی ... مشت نمونه خروار توصیه کارشناس چاق و چله و تپل رسانه ملی که مردم را به خوردن برنج خالی دعوت کرده بود... این توصیه تا جایی مورد استقبال قرار گرفت و خلق الله راهبرد برنج خالی مشارالیه  آویزه گوش و نصب العین قرار دادند که سرانه مصرف گوشت از 122 کیلوگرم در دوران جنگ به شش هفت کیلو در سال رسید! هر چند عده ای پا را فراتر گذاشته و در صدد هستند همان برنج خالی را هم که بعضی ارقام آن به کیلویی 80 هزار تومان رسیده از سفره خانوار حذف کنند.

فرشاد مومنی اقتصاددان گفت: «آیا شهروندان گرامی و حکومتگران می‌دانند که در بدترین سال‌های جنگ بر اساس گزارش‌های رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار، خانواده‌های این مملکت سالانه ۱۲۲ کیلو گوشت قرمز مصرف کرده اند و این میزان الان به ۶ تا ۷ کیلو در سال رسیده است؟ واقعا شما این‌ها را می‌خواستید؟ این میزان سهل انگاری و بی توجهی نسبت به سیاست‌های تورم زا و توسل کردن به پنهان کاری و فریب و بازیچه رباخوارهاو دلال‌ها شدن برای حکومت چه عاقبتی را پیش خواهد آورد؟» ( نقل از سایت انتخاب)

البته آقای مومنی کمی پیاز داغش را زیاد کرده و اوضاع چندان هم بغرنج نیست. 

حالا کی نوبت به حذف زعفران و لبنیات و میوه و نخود لوبیا و سایر اقلامی می رسد که نه تنها برای بدن ضرورتی ندارند، بلکه باعث چاقی و سرطان و هزار درد و مرض دیگر می شوند، خدا می داند! 

هر چند با افزایش نجومی قیمت ها دیگر نیازی به جملات انگیزشی و توصیه کارشناس و نماینده نیست و خود به خود برخی اقلام از سبد خانوار برچیده شدند و خود خانواده ها به مضر بودن آنها پی بردند.

با این حال باز جای شکرش باقی است که افزایش قیمت های اخیر ربطی به سوء مدیریت، داستان حباب، تحریم، جنگ اقتصادی، مدیران خسته و پیر و پاتال و ... ندارد و قطعاً مربوط به تنش مذاکرات و کارخرابی برخی مدیران نفوذی دولت قبلی است که هنوز کلید را به مدیران جدید تحویل نداده اند!

فقط خدا کند این لابلا روابط ما با هندوستان زیاد حسنه نشود که مجبور شویم شبیه به «پراهلاد جانی» مرتاض هندی که هفتاد سال چیزی نخورده، ما هم از شهد آسمانی تغذیه کنیم! خدا به خیر بگذراند...