طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

پنیر

باسمه تعالی

مصرف تفننی پنیر!

آقا بالاخره ما نفهمیدیم تو این کشورهای پیشرفته و به اصطلاح متمدن قانون وجود ندارد؟! این ها صاحب ندارند؟!  بزرگتر ندارند؟! در مملکت شان انجمن نظارت بر حق و حقوق مصرف کننده وجود ندارد؟! انجمن نظارت بر فعالیتهای دانشمندان ندارند؟!

یعنی هر کس صبح زود تر از خواب بیدار شد و پشت میکروسکوپ نشست می شود رئیس و راجع به هر موضوعی که دلش خواست تحقیقات می کند... نقداً هم دوستان بند کرده اند به پنیر... بله پنیر...

چند وقت قبل پنیر درست کردند از شیر الاغ هر کیلو 12 میلیون تومان! یعنی بنده باید پراید اطلسی مدل 86 ، بیمه بدنه کامل، با رینگ اسپرتم را بفروشم تا بتوانیم نیم کیلو پنیر با شیر الاغ بخرم. تازه قبل از متوقف شدن خط تولید پراید! پارسال هم یک عده از متخصصان علوم تغذیه پنیر تولید کردند با بوی زیر بغل و پای هنرمندان! آدم چندشش می شود از خواندن و انتشار این اخبار... همین طوری نیمی از دانش آموزان ما صبح بهانه می آوردند و بدون صبحانه راهی کلاس درس می شوند بعد انتظار داریم پنیر با بوی زیر بغل فلان هنر پیشه یا هنرمند بخورند!

اخیراً هم دانشمندان محترم کاشف به عمل آورده اند پنیر اعتیاد آور است! گل بود به چمن مصنوعی هم آراسته شد... به گزارش ایرنا مطالعه محققان آمریکایی نشان می دهد که پنیر به دلیل وجود پروتئینی به نام کازئین که در تمام فراورده های لبنی یافت می شود اعتیادآور است. با آنکه میزان کازئین در شیر زیاد نیست، اما برای ساخت یک کیلو پنیر، چیزی به اندازه بیست کیلو شیر مصرف می شود و این به معنای غلظت بالای کازئین در پنیر است. روزنامه لس آنجلس تایمز هم درباره این تحقیق می نویسد، هنوز مشخص نیست چه میزان از مصرف پنیر (و مواد لبنی به طور کلی) برای بدن مفید است و از چه حد مصرف ضرر بر فایده پیشی می گیرد ولی تحقیقات نشان داده که رژیم های غذایی با پروتئین خیلی بالا نه تنها برای بدن مفید نیستند بلکه در درازمدت حتی می توانند تاثیرات مضری در حد مصرف سیگار داشته باشند. ( ایرنا)

ملاحظه فرمودید. یعنی قلیان و سیگار و تریاک و سایر مواد خاک بر سری و کثافتی کم بود از الان به بعد باید منتظر جمله «مادرجان نخور معتاد می شی» در سر سفره یا میز صبحانه هم باشیم!  انصاف هم خوب چیزی است. این پنیر مادر مرده چهار هزار خاصیت دارد ، حالا یه قاشق چای خوری هم کازئین داشته باشد به جایی بر نمی خورد. این همه دادار دو دور و سر و صدا ندارد. همینطوری بیکاری در مملکت بیداد میکند. اگر با این تحقیقات و کشفیات تاریک اندیشانه، ذائقه مردم نسبت به پینر تغییر کند و کارخانجات پنیر تعطیل شوند، شما جواب زن و بچه کارگران بیکار شده را می دهید؟!

در ثانی الان روی شیشه سوپر مارکت ها تا دلتان بخواهد عبارت های فریبنده مثل روغن بدون پالم، مربای بدون شکر، نوشابه بدون قند و روغن زیتون بدون پومس و ... دیده می شود. دو روز دیگر باز یک عده یاد می گیرند پنیر بدون کازئین بفروشند به خلق الله و جیب شان را پر کنند. علی ای حال ضمن حمایت تمام قد از دانشمندان وطنی که دنبال این جنگولک بازی ها نیستند از شهروندان عزیز تقاضا ی شود تا اطلاع ثانوی مصرف پینر را به صورت تفننی در دستور کار قرار دهند تا ببینیم این دانشمندان غربی کی سرشان به سنگ می خورد؟! 

زغال

باسمه تعالی

راه اندازی دانشکده ذغال!

از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان؛ نسل امروز با خیلی از ابزار آلات ، وسایل، مشاغل ، لوازم و ادوات بیگانه است. مثل آفتابه که جای خودش را به شلینگ های پلاستیکی و فلزی داده است. یا همین گچ های سیاه و سفید و رنگی مدرسه که وقتی معلم به ما می گفت: « برو از دفتر گچ بیار» بال در می آوردیم. اصلاً میز اول  می نشستیم برای برآورده شدن همین آرزوهای کوچک...

کرسی، اطو ذغالی، واکمن، ضبط صوت، گرامافون، چراغ گرد سوز، تلفن با شماره گیر گرد و خیلی از چیزهای دیگر جای خود را به وسایل جدید داده اند و باید نشانی آنها را در موزه ها جست!

اما با وجود پیشرفت تکنولوژی در عرصه های مختلف و تغییرات گسترده برخی از این وسایل کماکان در صدر رنکینگ بهره وری و مصرف قرار دارند و روز به روز هم بر تعداد تولید کنندگان و مصرف کنندگان آن هم افزوده می شود. «ذغال» یکی از این موارد نادر است که با وجود ابداع و کشف انواع و اقسام سوخت های فسیلی و غیر فسیلی و هسته ای کماکان خواهان و هواداران فراوانی دارد و انواع و اقسام آن با برند های در حال تولید و عرضه است. از ذغال لیمو، بلوط، پسته ، نارگیل، ریشه گرفته تا ذغال کبابی ، چینی، جهرم، دیر سوز، عطری و ...

یعنی اگر رکورد مصرف برق هفته گذشته در کشور شکسته شدف رکورد مصرف ذغال سال های پیش شکسته شده بود و نقداً بر اساس آمار روزانه 200 تن ذغال در قهوه خانه های تهران دود می شود. در برخی شهر ها در یک مسیر دو کیلو متری 20 قهوه خانه بر پایه ذغال وجود دارد و در این دو کیلومتر دریغ از یک کتابفروشی یا دکه روزنامه؟!

در واقع هیچگاه خود ذغال و سلسله ذغالیان هیچگاه فکر نمی کردند در کوران تکنولوژی و کشف انواع و اقسام انرژی های نوین، باز هم خودی نشان بدهند و از صفحه روزگار محو نشوند، فلذا لزوم برنامه ریزی گسترده و جامع در خصوص استفاده بهینه از همه زوایای صنعت ذغال بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. لهذا چند پیشنهاد کاربردی و عملی در این خصوص ارائه می شود:

الف) راه اندازی دانشکده ذغال: بدون شک تحقیق و بررسی عوامل تاثیر گذار بر رشد، توسعه و حفظ صنعت ذغال در دانشکده ها و مجامع علمی می تواند این صنعت را به یک صنعت جهانی پویا مبدل کند. همچنین با بررسی نقش ذغال در ادبیات، صنایع غذایی ، صنایع دودی، دود های بهداشتی نظیر اسپند و ...  می توان به افق های روشن تری در این زمینه دست یافت.

ب) تشویق به درختکاری: بی هیچ تردید امروزه صنعت جنگلداری ما با مخاطرات فراوان دست و پنجه نرم می کند و ترغیب خلق الله نیز به درختکاری کار حضرت فیل است. فلذا پیشنهاد می شود با راه اندازی کمپین «نهال امرزو، ذغال فردا» جماعت کثیری را به سمت درختکاری سوق دهیم. بالاخره این لابلا ممکن است چهار تا درخت از درخت های کاشته شده توسط این دوستان تبدیل به ذغال نشود!

پ) ایجاد اشتغال: تلاش در جهت جهانی کردن فرهنگ استفاده از ذغال، ترویج فرهنگ مصرف غذاهای کبابی، همگانی کردن فرهنگ ضدعفونی منازل با اسپند، کاشت ، داشت و برداشت درختانی که ذغال خوب تولید می کنند، توسعه صنایع تبدیلی و وابسته و ... می تواند همه ساله منجر به ایجاد شغل به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای جمع کثیری از جوانان بیکار شود!

ت) فردای بهتر: هر چند به گفته عزیزان دودی چون دود قلیان از لای آب و شیر و دوغ سایر نوشیدنی های متعارف و غیر متعارف عبور می کند، به هیچ عنوان مضر نیست و سرطانزایی آن به طور کامل مرتفع می گردد ، باز هم جهت احتیاط توصیه می شود دوستان وزارت بهداشت با نصب بنر هایی نظیر « فردایی بهتر؛ با یک پُک کمتر» مراقب سلامت نسل های بعدی باشند!

 

خرید و فروش سوال

باسمه تعالی

خلق پایان نامه در مدارس!

امتحانات امسال با سال های گذشته تفاوت های اساسی داشت. یعنی بچه ها را از دو منظر امتحان کردند. هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ اخلاقی! چرا که کانال های تلگرامی ( اعم از مجوز دار و بی مجوز ) پر بودند از لینک های خرید و فروش سوالات امتحانی... و اخلاق یعنی اینکه چقدر می توانی در مقابل پیام های خرید و فروش سوالات امتحانی مقاومت کنی و کلیک نکنی؟!  به قول عمو سیفی «از بهار چه بنویسم وقتی چشمانت 4 فصل شکوفه دارد.» حالا حکایت آموزش و پرورش است که 4 تا برگه سوال امتحانی را نمی توانند نگه دارند بعد ما انتظار داریم میلیارد میلیارد پول در صندوق ذخیره هاپولی نشود و چهار چشمی مواظب باشند!

مخلص کلام اینکه آموزش و پرورش ما هر سال با یک چالش جدید و جدی روبرو است. یک سال سوالات مفهومی ، یک سال تعیین رشته اجباری ، یک سال حقوق معوقه و ... امسال هم لو رفتن سوالات امتحانی

اما خدا وکیلی لو رفتن سوالات امتحانی نوبر است. یعنی دوره ای که ما درس می خواندیم امتحانات ناموس آموزش و  پرورش حساب می شد و اگر معلم کتاب یکی از بچه ها را برای طرح سوال می گرفت تا دو روز کتاب را آنالیز و اتو آنالیز می کردیم تا بلکه بتوانیم از روی صفحات لاخورده یا احیاناً خط کشی زیر یک مطلب یا آثار به جا مانده از رد خودکار روی صفحات کتاب، یک سوال را حدس بزنیم! اما الان کل سوالات به صورت یکجا و فله ای خرید و فروش می شود!

البته شاید دوستان هم مثل برخی دانش آموزان معتقدند فلسفه سوال و جواب اساساً فلسفه خنده دار و مسخره ای است و نوعی توهین به شعور دانش آموز محسوب می شود. چرا که امتحان  به این معناست که ما شک داریم تو از درس چیزی فهمیده باشی!

بماند که یک عده بابت همین امتحان و نمرات کم خودکشی کرده اند یا عده ای برای بیدار نگه داشتن خودشان به قول نقی معمولی به بدن خودشان کثافتی وارد کردند و معتاد شدند. هر چند رویکرد امتحان و سوال و جواب پدیده جدیدی نیست و در  گذشته هم سوال و جواب مد بود ولی تومنی هشت صنار با الان تفاوت داشت. آن دوران خلق الله خیلی راحت تر بودند و با یک کرشمه پاسخ صد تا سوال را می دادند... به قول شاعر « به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است!» اما الان کار از خرک در رفته است و به سادگی گذشته نیست! سوالی که قبل از امتحان در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود  « ای ماه نکو منظر آخر چه سوالست این؟!»  علی ای حال از آنجا که هنوز پاسخ روشن و شفافی در خصوص لو رفتن سوالات از مسئولان دریافت نشده است و کماکان این ادعا را تکذیب می کنند و در عین حال چند نفر هم در این رابطه دستگیر شدند، پیشنهاد می شود نقداً بی خیال سوال و جواب از دانش آموزان بشویم و به جای آن خلق پایان نامه را در دستور کار قرار دهیم! چرا که بچه ها از از همان اوان کودکی با خلق پایان نامه آشنا می شوند و در بزرگسالی دیگر دغدغه ای در این خصوص نخواهند داشت و نیازی به .... نخواهد بود. زیاده جسارت است!