طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

نمایشگاه گل و گیاه

چند روز قبل برای شرکت در مراسم ختم عمّه آقا رسول که شوهر ایشان از تجّار معروف می باشد ، به همراه همکاران به مسجد رفتیم. یکی از همکاران که با موتور زودتر حرکت کرده بود ، ابتدای خیابان مسجد ایستاده بود. علت را پرسیدیم و گفت : مجلس ختم اینجا نیست ، اینجا نمایشگاه گل و گیاه است!  دوباره به اطلاعیّه نگاه کردیم. آدرس را درست آمده بودیم. به مسجد رفتیم. دور تا دور حیاط مسجد دسته گل های کوچک و بزرگ دیده می شد. داخل مسجد هم پر بود از تاج گل های رنگارنگ. بنده خدا همکارمان حق داشت آنجا را با نمایشگاه گل و گیاه اشتباه بگیرد. روی فرش ها هم انواع و اقسام اعلامیه های تسلیت دیده می شد.  بعد از قرائت فاتحه ، پذیرایی با انواع و اقسام اطعمه و اشربه شروع شد. از قهوه و چای گرفته تا شیرینی خامه ای و میوه های مختلف. مدّاح هم که قربانش برم ، به جز قرآن و ذکر فاتحه ، همه چیز می خواند. از شعر حماسی گرفته تا عشقی و عاطفی . اکثر شعر ها را هم با آهنگ موسیقی آهنگ های خوانندگان پاپ می خواند! با یک حساب سر انگشتی دیدیم تا قبل از ناهار چند میلیون تومان هزینه کرده اند.
ما به مدرسه برگشتیم ولی آقا رسول نیامد و برای ناهار ماند. روز بعد که به مدرسه رفتیم آقا رسول تا ظهر از پذیرایی ناهار مجلس ختم تعریف کرد و عکس هایی را که موبایلش از سفره ناهار گرفته بود به ما نشان داد. شما هم می توانید برای دیدن عکس های سفره ناهار مجلس ختم عمّه آقا رسول  به وبلاگ آقا رسول مراجعه کنید!