طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

مصاحبه با شتر خبر ساز!

مصاحبه با شتر خبر ساز!

این روزها که همه مردم چشم امیدشان به دانشمندان و محققان است تا زودتر داروی این ویروس کوفتی را پیدا کنند ، یک عده شهروند نا آگاه هم دوره افتاده اند و هر کثافتی را به عنوان داروی کرونا به مردم معرفی می کنند و با دادن آدرس غلط سلامتی مردم را به خطر می اندازند! البته تعلل دانشمندان هم به جاست و بندگان خدا حق دارند! پول مملکت را سلبیرتی ها می گیرند که یک روز با رومیزی ست می کنند یک روز با لنگ حمام در انظار ظاهر می شوند، تازه از مالیات هم معاف هستند و هر جا روند قدر بینند و بر صدر نشینند... آن وقت ما انتظار داریم دانشمندان و محققان مثل آقای ووپی یا پروفسور بالتازار یا همین ذکریای خودمان در سریال دوپینگ داروی سه سوته کرونا را کشف و روانه بازار کنند!  در همین راستا پس از دستگیری دکتر قلابی و نوشنده محصولات غیر لبنی شتر، مصاحبه ای با شتر هتک حرمت شده انجام دادیم که حاوی نکات قابل تاملی است!

لطفاً خودتان را معرفی بفرمائید

- من یک نفر شتر هستم! فقط همین 

- راجع به ماجرای اخیر توضیح بفرمائید

حقیقت امر ما تازه از صحرا برگشته بودیم که آقایی با شاسی بلند به محل استراحت ما آمد. ما هم فکر کردیم مثل بقیه می خواهد با ما عکس یادگاری بگیرد یا دو لیتر شیر شتر بخرد و برود و برود پی کارش ... اما دیدیم این خیر ندیده اینجا را با دستگاه دیسپنسر ( دستگاه های توزیع کنند آب، آبمیوه و ...) اشتباه گرفته و آقا مجتبی را صدا کرد و باقی داستان را هم که در فضای مجازی دیدید!

- چه احساسی به شما دست داد؟

- گفتی اسمت چی بود؟

- سعیدی هستم

- آقا سعیدی ... شما ها یه ضرب المثل دارین با این مضمون که « خریت نه تنها علف خوردن است!» بعضی ها دیگر شورش را در آوره اند. هر بلانسبت شتری می داند که ادارار یک ماده سمی است و حاوی آمونیاک و برخی سموم دیگر است و خوردنی نیست. این یک طرف ماجرا است یک عده دیگر هم دنبال خر ماده می گردنند تا عنبر نسارا استحصال کنند؛  یه عده هم راه افتاده اند در صحرا دنبال تاپاله گاو می گردند! واقعاً خجالت آور است.... 

عمق فاجعه را در کجا می بینید؟

عمق فاجعه به عقیده من ماشین شاسی‌بلندی است که این بنده خدا از آن پیاده شد زیرا ایشان این ماشین را از این همین راه به دست آورده است. در واقع فاجعه آنجایی رخ می‌دهد که عده‌ای نوبت می‌گیرند، پول می‌دهند و در صف می‌ایستند تا این جوان برایشان اشربه و اطعمه ای هم‌تراز ادرار شتر تجویز کند و در آخر به آنها می‌گوید: ما خودمان چند شتر ارگانیک داریم که ادرارشان از خودشان ارگانیک‌تر است و حکم شفا را دارد. آنقدر مرغوب است که مدفوع الاغ تازه زایمان کرده و روغن بنفشه در مقابل آن هیچ است!

کلام آخر 

شما حتماً بهتر از من و امثال من خبر دارید و من در محضر شما درس پس میدم آقا سعیدی 

امروزه در دنیا هربال مدیسن یا همان طب سنتی و گیاهی جایگاه خاصی دارد. در برخی مجامع دارای کرسی هستند، اما علمی که بر مبنای دانش و تحقیق به دست آمده باشد نه بر اساس خزعبلات و اراجیف! من امید وارم دانشمندان هر چه زودتر داروی این ویروس را پیدا کنند و تا یک عده بیشتر از این شان علم پزشکی را پائین نیاورده اند، ماجرا ختم به خیر شود! در واقع اول باید ذهن را درمان کرد و بعد دنبال سلامت جسم رفت! به فرموده سعدی علیه الرحمه: مرض عشق نه دردیست که می‌شاید گفت . . . با طبیبان که در این باب نه دانشمندند/ 

ساربان رخت منه بر شتر و بار مبند . . . که در این مرحله بیچاره اسیری چندند!



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد