کاسه گشاد کن و قوانین بانک مرکزی!

کاسه گشاد کن و قوانین بانک مرکزی!

مردی از دیاری می گذشت. از خستگی روی سکوی خانه ای نشست. در این میان کسی از خانه بیرون آمد و وقتی بیگانه ای را روی سکو دید، فهمید که از مردم این شهر نیست و حتماً گرسنه و تشنه است. پس از سلام و احوال پرسی به خانه بازگشت و برای مرد غریبه بادیه ای آش شب مانده آورد.

کاسه خیلی بزرگ بود اما درون آن به اندازه یک ترشی خوری بیشتر جا نبود! مرد از فرط گرسنگی با چند هُرت آش را سر کشید و متوجه شد از روزی که درون این کاسه غذا خورده اند آن را نشسته اند و ته مانده های غذا روی هم مانده و خشک شده و کاسه تنگ شده است. بعد از خوردن آش بادیه را لب جوی آب برد و ریگ مال و گل مال کرد و پاک و پاکیزه شست  و نزد مرد صاحبخانه برد. مرد که از فلسفه شستن کاسه و ضرورت آن بی اطلاع بود از دیدن ظرف تعجب کرد. وارد خانه شد و داد زد: « کاسه گشاد کن آمده؛ خانه آباد کن آمده!»

حال حکایت قوانین بانک مرکزی مملکت است که 50 سال بدون تغییر و دست نخورده مانده اند تا جایی یک نفر به خود اجازه می دهد 3000 میلیارد از پول بیت المال را هاپولی کند و با هواپیما و صندلی VIP راهی کانادا شود و در قمارخانه ها و کازینوهای بلاد کفر از نبود کاسه گشاد کن در سیستم بانک مرکزی به ما پوزخند بزند. آش در این دیگ تنگ سیستم آن قدر شور است که با دستگیری مفسدان اقتصادی برخی عزیزان بانک مرکزی نامه نگاری می کنند که این فرد برای بانک مرکزی فعالیت می کرده و پس از بازنشستگی با همان فرد اقدام به تاسیس یک صرافی گل و گشاد می کنند که سر و ته آن چندان مشخص نیست. بابک زنجانی ها، شهرام جزایری ها ، باقری درمنی ها و ... در این سیستم نا کارآمد نیاز به کاسی لیسی نداشتند و آشَ را با جایش بردند! فساد اقتصادی و اختلاس به قدری راحت شده است که عزیزان در شورای شهر بابل دیگری نیازی به وقت گذاشتن برای اختلاس نداشتند و به امورات مهمتری پرداختند! در عرض چند ماه 33 بخشنامه ارزی صادر می شود ولی کماکان نرخ دلار و رام نشده است و هنوز در حال رم کردن است. رشد قارچ گونه موسسات مالی، تعیین نرخ های دستوری، بنگاهداری و دلال بازی، عملیات بانکی شبانه، اختلاس های آن چنانی و حقوق و مزایای آن چنانی تر و ... بخشی از ثمرات و تبعات ظرف ناشوری بانک مرکزی در طول این سال ها بوده است ولی همواره از مردم انتظار رفتار عاقلانه تر داشته و داریم و آنها را از حباب برحذر می داریم. در مقطعی رئیس بانک خانه اش را فروخته بود و در موسسه مالی سپرده گذاری کرده بود؛ بعد از مردم انتظار داریم در مواجهه با موسسات مالی کمی محتاطانه تر عمل کنند.

البته این همه داستان نیست و دوستان چندان هم بیکار ننشستند چرا که طرح اصلاح قانون بانک مرکزی که پس از نیم قرن در دستور کار این کمیسیون قرار گرفته بود، بالاخره به تصویب رسید. به گزارش ایرنا، محمدرضا پور ابراهیمی روز سه شنبه گفت: جلسات مستمر کمیسیون اقتصادی در دو شیفت کاری صبح و عصر در هفته تعطیلات مجلس برگزار شد و بعد از حدود ۱۰۰ ساعت جلسه تخصصی، اعضای کمیسیون مواد مربوط به طرح اصلاح قانون بانک مرکزی را مصوب کردند.

یعنی ظرفی که 50 سال آن را نشسته بودند، اعضای کمیسیون اقتصادی 100 ساعته گل مال و ریگ مال کردند و پاک و پاکیزه شستند و تحویل بانک مرکزی دادند! خدا به خیر بگذراند...