طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

دلربایی مصنوعی

باسمه تعالی

دلربایی با چشم و چال مصنوعی!

به قلم وحید حاج سعیدی

ما ایرانی ها اساساً به شکستن رکورد و حمله به رکورد های گینس علاقه خاصی داریم. هر چند تلاش در جهت شکستن رکورد های بین المللی فی نفسه چیز بدی نیست و اگر در باب مسائل ورزشی، فرهنگی، هنری، علمی و سایر ژانر های مثبت باشد جای بسی شعف و شادمانی نیز هست. اما متاسفانه در سال های اخیر ما در برخی امورات صاحب رکورد و عناوین بین المللی شده ایم که نه تنها جای شعف و سرور نیست بلکه جای بسی تاسف و ناخرسندی است و به قولی «کز تاسف دشمنان را بر زبان واحسرتاست.» چه به برسد به دوستان، آشنایان، اقوام و سایر فامیل های نسبی و سببی و ...  مشت نمونه خروار این داستان هم استفاده بی حد و حصر و حریصانه از لوازم آرایشی است که برای عده ای از نان شب واجب تر شده است. دردمندانه اینکه فیفا نه ببخشید مافیا و گردانندگان این کارتل های لوازم آرایشی، در حال یافتن بازار های جدید برای فروش محصولات می باشند و جمعیت هدف آنان ( با عرض شرمندگی، روم به دیوار) از جماعت نسوان به جماعت ذکور کشیده شده است. در حقیقت بعد از فله ای شدن مواد آرایشی و تغییر کاربری برخی آرایشگاه های مردانه، تشخیص «مرد رویاها» از «زن زندگی» کمی دشوار شده است و به سادگی گذشته نیست! حتماً شما هم این جمله را شنیده اید که در فضای مجازی «باطن» آدم ها با ظاهرشان فرق می کند؛ اما امروز در فضای حقیقی هم «ظاهر» آدم ها با «باطن » شان فرق می کند و برخلاف گذشته اگر کسی موردی را برای ازدواج در نظر بگیرد اول باید نسبت به ذکور یا اناث بودن طرف تحقیق کند!

نسل جدید این بزرگواران و شیر مردان نیز از بین چند هزار بیت اشعار فردوسی فقط این مصرع را آویزه گوش داده اند که:«کنون ای پسر گاه آرایشست!» به قول عمو سیفی ( سرایدار مفخم مدرسه ما) :« قبلاً می‌گفتن مرد باید ایستاده بمیره یا با گلوله سربی توی سینه؛ مردای امروز زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی‌ جون ندن خیلیه!» بگذریم نور به قبر مولوی ببارد. چند قرن بعد از فوت این بابا ما تازه فهمیدیم « من نه منم، نه من منم» یعنی چه؟!

هر چند کرونولوژی یا به عبارتی جستاری در تاریخ در باب آرایش نشان می دهد که این قبیل امورات در گذشته  هم مسبوق به سابقه بودند ولی از روی حساب و کتاب و قاعده و قانون و فقط برای جماعت نسوان ... فی المثل قدما معتقد بودند: «آرایش پیران بود افزون ز جوانان . . . تعمیر ضرور است بناهای کهن را»اما الان دوره و زمانه پشت و رو شده است و پیر و جوان و زن و مرد و کوچک و بزرگ همه در کار آرایش هستند و حتی شاهد هستیم که در برخی مجالس خاص جماعت نسوان در باب زیبایی به جماعت ذکور حسودی می کنند!

البته این داستان به آرایش خشک و خالی با مواد آرایشی فله ای و گالنی ختم نمی شود؛ بلکه در حال حاضر مقادیر معتنابهی چشم و چال و پشم و پیلی مصنوعی هم وارد کشور می شود.

هر چند در خصوص واردات انواع و اقسام کالا نیاز به ارائه مدرک و آمار نیست و دوستان هر چیزی را که بخواهند به صورت کول بری، ته لنجی، اتوبوسی و در نهایت با کشتی وارد کشور می کنند، با این وجود آمار شش ماهه گمرک نشان می‌دهد که «در مدت یاد شده علاوه بر واردات مقادیر زیادی لوازم آرایشی از مبادی قانونی و غیر قانونی، ۲۴۴ کیلو کلاه گیس، ریش، ابرو، مژه مصنوعی از الیاف به ارزش ۱۳۰۲ دلار و همچنین سنگ پا(pumice stone) به وزن ۹ هزار و ۷۲۲ کیلوگرم به ارزش ۱۹هزار و ۴۶۳ دلار یا ارزش ۵۶۳ میلیون ریال وارد کشور شده است!»

البته این آمار رسمی است و از آمار غیر رسمی اطلاع چندانی در دست نیست. فلذا دوستان عنایت داشته باشند که اگر چند صباح دیگر در کوی و برزن با رویکرد یک نگاه حلال، «مژگان سیاهی»، «چشمان شهلایی»، «کمان ابروانی به غایت نکو»، «پریشان گیسوانی توی در توی» و امثالهم مشاهده نمودند فی الفور قرار و عنان از کف ندهند و به قول حافظ رخنه در دین و ایمان شان ایجاد نشود که بلاشک حجم وسیعی از این زیبائی ها و دلربایی جات، بدلی و ساخته دست بشر، علی الخصوص برادران چشم بادامی چینی است! فی الواقع از این دست «تیر مژگان» ها و «کمان ابرو» ها چیزی جز اگزما و حساسیت های پوستی بر نمی آید و یقین بدانید از فرآیند «که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان» و یا «خم ابروی تو در صنعت تیراندازی . . . برده از دست هر آن کس که کمانی دارد» و خبری نیست. خیالتان تخت تخت علی ای حال با عنایت به اینکه مصرف این مصنوعات و لوازم آرایشی در کنار انجام برخی اعمال جراحی زیبایی، عین دوره های پیام نور در جامعه فراگیر شده است و برخی معادلات فتوژنیک و تیپولوژی را بر هم زده است، چند پیشنهاد مدبرانه در این خصوص ارائه می گردد:

الف) لانگ شات یا نمای دور: الگوبرداری نسل جوان از هنر پیشگان و بازیگران امری طبیعی و رایج است. اما متاسفانه این بزرگواران در فرآیند آرایش غلیظ، تفاوتی بین پرده سینما، قاب تلویزیون، شبکه خانگی و مهمانی خصوصی قائل نیستند و هر چهار گزینه برایشان صحیح است! پیشنهاد می شود صدا و سیما فکری به این حال این هنرپیشگان کند، نه اینکه گاه و بیگاه در برنامه های زنده تلویزیونی ولو باشند و فیلمبردار نگون بخت مجبور شود دائم لانگ شات یا نمای دور آنها را به تصویر بکشد!

ب) ریش گرو گذاشتن: هر چند بخش اعظم این وسایل مربوط به جماعت نسوان است ولی بانکهایی که قرار است ماشین قسطی با وام 25 میلیونی یا وام ده میلیونی کالاهای اساسی به خلق الله تحویل دهند، مراقب باشند تا کسی ریش مصنوعی گرو بانک گذارد! چرا در این دوره زمانه تیغِ چک و سفته چیزی را نمی برد؛ ریش مصنوعی که جای خود دارد!

پ) مالیات و افزایش قیمت: در کشور های خارج، به منظور جلوگیری از مصرف برخی مواد خاک بر سری نظیر سیگار و مشروبات الکلی، علاوه بر اخذ مالیات فراوان، قیمت این محصولات را نیز تا حد زیادی افزایش می دهند. هر چند در کشور ما افزایش قیمت امری عادی تلقی می شود و شرکت ها با حمایت شورای رقابت در افزایش قیمت ها با هم رقابت می کنند و قیمت ها را دو لاپهنا حساب می کنند، ولی در این مورد خاص نیز توصیه می شود، علاوه بر رعایت ساختار قبلی، یک نموره دیگر هم به قیمت این وسایل اضافه شود. بلکه ملت فقط در موارد خاص نظیر مجالس عروسی و شادی از لوازم آرایشی استفاده کنند و برای خروج از منزل جهت خرید یک کارت شارژ یا یک دبه ماست، خودشان را ماستمالی نکنند و به همان دو پاف ادکلن قناعت کنند!

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد