طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com
طنز نوشته های اجتماعی

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

الپیک

المپیک نیک و بدش بگذرد!

میدان بزرگ المپیک با همه حواشی و مخلفاتش تمام شد و خدا را شکر دیگر مجبور نیستیم تا پاسی از شب بیدار بمانیم و  قبل از شروع رقابت ها فرمایشات تیتانیوم بار و شوخی های آبکی برخی مجریان رسانه میلی را تماشا کنیم. هر چند در این دوره تعداد مدال هایمان دو رقمی نشد ولی باز هم جای شکرش باقی است که تقریباً به ازای هر ده میلیون نفر یک مدال گرفتیم! در اینکه برخی کشور ها چطور مدال ها را درو می کنند شایعات زیادی در فضای مجازی پراکنده شده است و عده ای بیخوابی را عامل برتری عددی این کشور ها در تعداد مدال ها می دانند. به قول شاعر «شبا که ما می خوابیم چین و آمریکا بیدارن . . . ما خواب خوب می بینیم اونا دنبال مدالن» و باقی ماجرا ...

جالب اینکه هیچگاه رویکرد ما قبل و بعد از المپیک تغییر نمی کند و کلیه مربیان، ورزشکاران، پیشکسوتان و دست اندر کاران ورزش به سان سنوات و دوره های گذشته بر این باورند که پتانسیل ما در همین حد است ولی از همین امروز که مشعل المپیک را فوت کردند و کلید نمادین دهکده المپیک را به شهردار توکیو سپردند باید خودمان را برای رقابت های المپیک توکیو آماده کنیم! البته عزیزان مسئول که حکایت شان با بقیه تومنی هشت صنار توفیر دارد چرا که این عزیزان برای سفر و همه نوع مسابقات برون مرزی از جهانی و المپیک گرفته تا آسیایی و ... پایه هستند و پاسپورت ها و چمدان های شان همیشه روی سکو است! چرا که بدون حضور این دوستان که آویزان بودجه بیت المال و کمیته ملی المپیک هستند ، اصلاً المپیک صفایی ندارد! جالب تر اینکه نتایج ضعیف ورزشکاران ما هم چیزی از ارزش های آنها کم نمی کند و هیچ کس حق بازخواست این بزرگواران را ندراد. چرا که طبق معمول علت ناکامی های ورزش ما، داوری های مغرضانه، مافیای ورزش و صد البته اختلاف ساعت با کشور های محل مسابقه است که بدن های ورزشکاران تا روز آخر رقابت ها از خواب بیدار نمی شوند! در ضمن همین که امسال دونده ماراتن ما از خط پایان رد شد تا دست اندر کاران مسابقه بتوانند وسایل و تجهیزات را جمع و جور کنند و برای ناهار به دهکده برگردنند و یا همین که دوستان شناگر غرق نشدند، جای شکرش باقی است. البته المپیک های ما همیشه چند نکته مبهم هم دارند مثلاً اینکه چطور می شود قبل از رقابت ها دوستان شرکت کننده از آمادگی کامل و صد در صد برخوردارند ولی بعد از مسابقه عزیزان عنوان می دارند مصدوم بودند و تنها با  چند درصد آمادگی و تزریق روزانه 65 آمپول به میدان رفتند! ناگفته نماند رفتار مافیای المپیک هم امسال واقعاً تابلو و شرم آور بود.  قطعاً مدال بهداد و یزدانی خوردن نداشت. اگر مرد هستند بروند سراغ مدال های آن دونده ی سیاهپوستی که فقط می خندد و  در سه المپیک یک تنه 9 تا مدال طلا گرفته یا آن شناگر سفید پوستی که بیست و هشت مدال گرفته و روی طاقچه منزل شان دیگر جایی برای مدال نیست!»

مخلص کلام اینکه هیچکدام از مدیران ورزش مملکت یا معاونان وزیر ورزش حاضر نیستند مسئولیت شکست ها را بپذیرند و نه اینکه قید این سفرهای خارجی را بزنند تا یک مدال بیشتر نصیب ورزش ایران شود یا زبان لال هیچکدام از مسئولان کمیته ملی المپیک یا رؤسای فدراسیون‌ها حاضر نیستند چمدان‌های خود را زمین بگذارند تا خرج سفرشان هزینه آماده شدن تیمی یا ورزشکاری برای حضور موفق تر در المپیک و مسابقات جهانی شود! از دست ما هم کاری جز آرزوی موفقیت و دست به دعا برداشتن بر نمی آید که آن هم به دلیل پخش با تاخیر چند ثانیه ای مسابقات زنده ، دست ما به هیچ جا نمی شود و قبل از اینکه دعای ما کار ساز شود، مسابقات تمام می شوند!

به هر روی المپیک سفره گسترده ای است که هر کس به تناسب معرفت و جوهره وجودی اش و البته پارتی هایی که دارد می تواند از این خوان گسترده بهره مند شود و استعداد های ذاتی اش را به منضه ظهور بگذارد. به عنوان مثال در مدت برگزاری المپیک برخی از افراد که حتی آنها را حوالی جام جم و مجموعه چند صد هکتاری صدا و سیما راه نمی دادند به عنوان مجری، کارشناس، پیشکسوت، روزنامه نگار، منتقد ورزشی و حتی گزارشگر به رسانه ملی دعوت شدند تا مردم همیشه در صحنه از افاضات مشعشع شان بهره مند شوند. عزیزی که خودش به زور در مسابقه المپیک از خط پایان رد شده بود و عنوانی بهتر از پنجاهمی کسب نکرده بود، بانوی ورزشکار ایرانی را بی غیرت می خواند و بزرگوار دیگری مربی موفق و توانمند ایرانی تیم آذربایجان را درس اخلاق می داد! البته این آش به قدری شور بود که گزارشگر بازی فینال هاکی مردان بین آرژانتین و بلژیک، با شیئی به نام «محافظ دندان» بیگانه بود و بعد از گل چهارم آرژانتین زمانی که بازیکنان این تیم به نشانی خوشحالی محافظ دندان های خود را رو به دوربین نشان دادند، گزارشگر محترم فرمودند: ما متوجه نشدیم رنگ کردن دندان های جلو دیگر چه صیغه ای است؟!

علی ای حال این المپیک هم مثل سایر المپیک ها نشان داد ببر و پلنگ و سونامی و نابود گر و سایر القاب فله ای که به ورزشکاران مان می دهیم چاره ورزش «قسطی و یک در میان» ما نیست و برای رسیدن به اهداف بزرگتر و کسب مدال های خوشرنگ تر و درشت تر ، باید از مدیران و روسای فدراسیونی که از الان برای حضور در رژه المپیک بعدی و انداختن سلفی های هنری و ماندگار تلاش می کنند ، الگو برداری کنیم و برنامه ریزی انجام دهیم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد