بنرهای عجیب در سطح شهر!
این روز ها در جای جای شهر بنر ها و تابلو های عجیبی می بینیم که ما را نیز دچار حسرت و تاسف می سازد. از بسیاری کرده ها پشیمان می شویم و در زیر لب می گوئیم فغان از بدی ها که در نفس ماست. دنیا را کاروانگهی می بینیم که« که یاران برفتند و ما بر رهیم. » از بسیاری کرده ها پیشمان می شویم و در زیر لب ... ببخشید این متن بخشی از مقاله «جهان مطلوب سعدی در بوستان» نوشته دکتر غلامحسین یوسفی است و اشتباهی اینجا سر درآورده است! راستش را بخواهید چند وقتی است جلوی تعاونی اعتبار فرهنگیان علی آباد کتول ، بنری نصب کرده اند و کسب «مجوز ادامه فعالیت تعاونی اعتبار فرهنگیان» را از سوی بانک مرکزی به عموم فرهنگیان شهر تبریک گفته اند! به نظر شما اگر مجوز لغو شود، مثلاً چه اتفاقی می افتد؟ فوقش این بساط را جمع می کنیم و در اداره آموزش و پرورش، در کنار تعاون بساط می کنیم و این دو ریال وام را همانجا به فرهنیگان اعطا می کنیم. این طوری نه به مجوز بانک مرکزی نیاز داریم و نه با راپورت اطلاعات تعاونی، کسی سین جیم می شود! حالا نه اینکه بانک مرکزی سالی چند میلیارد تومان به تعاونی ما وام می دهد، که لغو مجوز خسران ابدی به همراه داشته باشد و کسب مجوز ادامه فعالیت ما فتح الفتوح محسوب شود. در خوشبینانه ترین حالت هم سالی یک بار می خواهند تراز بدهند که آن را هم نخواستیم. مگر این صندوق های خانوادگی تراز مالی دارند که ما نگران تراز باشیم. آدم یاد برجام می افتد که بعد از سه ماه استاد سیف می فرماید: در عمل اتفاقی نیفتاده است. ای کاش به حرف بهنوش بختیاری گوش می کردیم و بعد از برجام این قدر ذوق نمی کردیم!
بنر دیگری که این روز ها در سطح شهر خودنمایی می کند تبریک به مسئولان شهر بابت جمع آوری فنس های دور دریاچه سد کبودوال است. ما اصلاً نفهمیدیم این فنس ها را کی نصب کردند و کی جمع کردند؟ اگر نصب آنها ضرورت داشت چرا جمع آوری کردند و اگر ضرورت نداشت چرا نصب کردند؟ چه نهادی نصب کرد و چه ارگانی آنها را جمع کرد؟ در قلع و قمع آنها مصالح زیست محیطی و اکوسیستمی در نظر گرفته شد یا مصالح گردشگری و جذب توریست؟ هزینه نصب و کندن آنها با پیمانکار بود یا از جیب مردم و بیت المال هزینه شده است؟ نشود چند صباح دیگر به دلایل جدید نیاز به نصب فنس پیدا کنیم و دوباره مجبور شویم از جیب پیمانکار یا بیت المال هزینه کنیم؟!