آقا جان ما ده ها بار اعلام کردیم ، یک بار دیگر به ضرس قاطع اعلام می کنیم که چشم ها را باید شست ، جور دیگر باید دید. اصلاً چشم ها را باید ضد عفونی کرد. وقتی نگاه به موضوعات خوشبینانه و مثبت باشد ، بسیاری از مناقشات ، سوتفاهمات و ذهنیت های منفی خود به خود پاک می شوند. آلودگی هوای تهران نیست که درمان نداشته باشد سوء تفاهم است. چندی قبل که مسئولان فرهنگی کشور همسایه (همین آذربایجان خودمان) با اسناد و مدارک متقن(!) ساخت ، نوازندگی و خلاصه سند شش دانگ «تار ایرانی» را به صورت محضری به نام خودشان زدند ، عده ای در کشور جار و جنجال به پا کردند که چه نشسته اید که فرهنگ و هنر ما را به تاراج بردند و به نام خودشان زدند و قس علی هذالقیاس... غافل از اینکه مسئولان فرهنگی وزارت ارشاد چونان شیر مراقب اوضاع هستند!
معاون میراث فرهنگی کشور در هفتمین اجلاس سراسری ثبت، بر اندیشههای فرازمینی و فرامکانی تأکید کرد و گفت: تار ایرانی(!) توانسته یک گستره بزرگ جغرافیایی را در بربگیرد. اگر تار به نام آذربایجان ثبت شده، در واقع ایجاد قرابت بینالمللی شکل گرفته است! مسعود علویان صدر گفت: وقتی از تار ایرانی صحبت میشود با اینکه لغتی فارسی(!) است اما توانسته گستره بزرگ جغرافیایی را بهخود اختصاص و شکلهای مختلف فرهنگی را در خود جای دهد. این منشا را باید با عشق پذیرفت! ما باید میلیاردها پول بدهیم تا آثار و مفاخر ما را معرفی کنند، ولی ثبت (البته به نام سایر کشورها!)گام اساسی این ظرفیت ناملموس به شمار میرود.( نقل از جراید)
یعنی فرآیند نگاه کردن به نیمه پر لیوان و تغییر نگرش در فرمایشات حاج مسعود موج می زند ، اصلاً در حال چکیدن و سر ریز شدن است. هر چند ثبت آثار و هنر ایرانی به نام سایر کشور ها صرفه جویی میلیاردی ارزی برای کشور به همراه دارد ولی باید بپذیریم برای جهانی شدن هنوز راه درازی در پیش داریم. کشتی ، چوگان ، کلی شاعر پارسی گوی ، فرش بافی و بیش از صد ها هنر و صنایع دستی دیگر از جمله مفاخر و شاهکارهایی هستند که با جهانی شدن آنها علاوه بر ایجاد قرابت بین المللی ، زمینه حل معضل بیکاری برخی کشور های توسعه یافته و حتی اعزام نیروی کار به این کشور ها نیز فراهم می شود! جهانی باشید