هر از گاهی اخبار یا موضوعاتی در رسانه ها و جراید منتشر می شود یکی از یکی از عجیب تر و باور نکردنی تر...
باور بفرمائید گاهی این اخبار چنان اعجابی دارند که با وجود تَلمذ حقیر در محضر یکی از بزرگترین مکتب داران شمال شرق کشور و بهره مندی از علوم ارضی و سماوی ، باز هم در درک ماهیت و ذات وجودی آنها عاجز می مانیم! شاهد مثال، لوده بازی برخی افراد بیکار در فضای مجازی و حمله شبانه روزی و گسترده به صفحه فیس بوک جناب «مسی» می باشد.
ما نفهمیدیم این عده وقتی فوتبالیست جماعت می بینند از هول پیتزا داخل فر می افتند و تا دو کیلومتر دنبال اتوبوس پائولو مالدینی در فرودگاه می دوند و پیراهن عرقی اش را 270 میلیون تومان می خرند و در موزه ملی می گذارند؛ آن وقت حالا که قرار است ملی پوشان ما با «مسی» رو در روی هم بایستند، هنجار شکنی می کنند. باشگاه ها از یک طرف چند میلیارد هزینه می کنند تا با یک تیم شناسنامه دار بازی دوستانه انجام دهند، از طرف دیگر وقتی تیم ملی فوتبال کشورمان با آرژانتین صاحب نام همگروه می شود یک لشکر آدم به سایت «مسی» حمله سایبری می کنند و آبروی هر چه ایرانی را می برند! تازه شانس آوردیم فیس بوک هنوز فک رهن نشده و برای دسترسی به آن باید از روی دیوار وارد شد وگرنه معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد؟!
اما بُعد دیگر این معمای چند وجهی پرداختن همه جانبه و تمام قد برخی مسئولین به این مسئله است که گویی «ذَنب لایَغفر »حادث شده است و دیگر در این کره خاکی به هیچ کس توهین نشده است! هر چند توهین به این بازیکن و هر بازیکن دیگری مورد وثوق هیچ آدم عاقلی نیست ولی با وجود مسائل ناگوار و ساختار شکنانه در ورزش خودمان، مقوله داوری، تبانی، محرومیت ورزشکاران ایرانی و فرهنگ تشویق و احوالپرسی با اقوام سببی و نسبی داوران، علی الخصوص در ورزشگاه ها، پرداختن به چنین موضوعی آن هم در چنین سطح وسیعی و بازتاب دادن آن در رسانه ملی و سایر جراید چندان منطقی به نظر نمی رسد. از برگزاری نشست تخصصی در صدا و سیما گرفته تا پیشنهاد ارسال هدیه روز تولد و ارسال نامه عذر خواهی رسمی و قس علی هذا ... فقط کم مانده صدا و سیما همایش « بررسی بازتاب های جهانی ارسال کامنت علیه مسی» یا همایش « راهکار های در آوردن از دل مسی و چالش های فرا رو» بر گزار کند!
صنعت سینما این روز ها حال و روز خوشی ندارد. البته به بد یمنی قدوم نا میمون این چشم بادامی ها و وجود برخی سوء مدیریت ها، خیلی از صنایع دچار انواع و اقسام نارسایی ها و درد و مرض لاعلاج شده اند ولی خدا وکیلی حیف است صنعت سینما با این همه طرفدار و هوادار زمین گیر شود. هر چند یکی از عوامل برزگ زمین خوردن سینما دستگیر شد و به مجازات اعمال ننگین خود رسید ولی همگی می دانیم برخورد قهری با افرادی نظیر غلام تکثیر(!) چاره کار نیست و این جماعت همانند سی دی و دی وی دی در حال تکثیر و زاد و ولد هستند. با وجود اینکه در سال های اخیر در خصوص جلوگیری از تکثیر غیر مجاز فیلم های سینمایی اقداماتی صورت گرفته از گران کردن سی دی تا خواهش و التماس در اول فیلم های شبکه خانگی و استفاده از سیستم « این تن بمیره کپی نکنید!» ولی متاسفانه هیچکدام جواب نداد و همچنان صنعت سینما مورد بی مهری عده ای قرار می گیرد. اما در روز های اخیر ظاهراً دوباره مسئولین در صدد حمایت از سینما افتاده اند. اصل داستان ...
«پس از ا نتشار خبر کشف و ضبط یکصد هزار حلقه کپی غیرمجاز آثار سینمایی، مدیر عامل موسسه رسانه های
تصویری از حذف دی وی دی و سی دی از شبکه نمایش خانگی در آینده ای نزدیک خبر داد. وی افزود: راهکار اصلی این ماجرا این است که از طریق دستاوردهای فناوری به راه هایی برسیم که اصلا نیاز به بحث تکثیر غیرمجاز و کپی به طور کلی و برای همیشه منتفی شود! وی در خصوص عملی بودن این راهکار توضیح داد:الان در مجموعه ما، دوستان آی تی دارند تلاش می کنند و به فناوری هایی هم در این زمینه دست پیدا کرده اند.»( جام جم)
البته این که دوستان واحد آی تی در تلاشند راهکاری ابداع کنند که نیاز به سی دی را مرتفع کند، چیز خوبی است ولی ما بلاتشبیه هر قدر زور زدیم که دوستان قصد دارند چه فن آوری جدیدی را جایگزین سی دی کنند، چیزی دستگیرمان نشد. بالاخره این فیلم را باید روی یک حافظه خارجی مثل فلش، هارد بیرونی، چیزی ذخیره کرد. توی قابلمه که نمی شود فیلم جابجا کرد! حالا این که دوستان چطور می خواهند یک بار برای همیشه این مشکل را حل کنند، والله و اعلم... فقط ترا به ارواح خاک «اخوان لومیر» یک وقت برنامه ای پیاده نکنید که سینما کلاً درش تخته شود. چون در آن صورت هم مشکل برای همیشه مرتفع خواهد شد!
«حسینی معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران گفت: با توجه به خاص بودن پروژه بزرگراه طبقاتی صدر سعی شده است که طراحی تیرهای روشنایی آن نیز به طور خاص و متفاوت از طرح های معمول باشد. کار نورپردازی پل با الهام از عناصر اصلی طبیعت صورت گرفته و در نتیجه زیبایی پل در شب بسیار بیشتر از زیبایی آن در روز است. وی افزود: ایجاد این زیبایی بصری موجب نشاط وآرامش شهروندانی خواهد شد که از این مسیر عبور می کنند و شاید به همین سبب پل صدر به یکی از جاذبه های گردشگری تهران تبدیل شود!( به نقل از جراید صدر نشین)
حقیقتاً دست مملی ... این جاذبه تا جایی جذاب است که خانواده ها برای بردن بچه هایشان به این مرکز جدید گردشگری شرط و شروط هم می گذارند مانند « بی حرف شو چو دل، اگرت صدر آرزوست» یعنی اگر می خواهید این جمعه شما را برای تماشای پل صدر ببرم سر و صدا نکنید! علی ای حال با عنایت به اینکه در سال های اخیر کمتر شاهد پروژه های دو منظوره بوده ایم چند رهنمود و توصیه دوستانه افاضه می کنیم: الف) عبور از دهلیز: هر چند تماشای پروژه هایی از این دست که به همت مهندسان توانمند ایرانی ساخته شده لذت دارد( به قول شاعر ای صاحب دستان بهاری... و الی آخر) ولی شهروندان عزیز عنایت داشته باشند این پل برای کاستن بار ترافیکی است و نشود دو روز دیگر به زور از روی پل رد شویم و به یاد مولانا در دل بگوئیم: « صدر ما راست اگر چه در این دهلیزیم!» ب) هزینه بابت گردشگری: هر چند برای عبور از زیر و روی این پل نیاز به پرداخت عوارض نیست و به قولی روی پل صدر دست به جیب نشوید. ولی اگر حجم استقبال و بازدید کنندگان از پل زیاد شود ممکن است دوستان هوس کنند بابت جاذبه گردشگری پل، مبلغی از ملت دریافت کنند نه بابت عبور از روی پل! بنابراین توصیه می شود شهروندان به نوبت و به مرور به تماشای پل بروند. پل صدر، ایستگاه قطار شعر مرحوم قیصر امین پور نیست؛ هیچ جا نمی رود. مطئمن باشید.
الف) پاداش به فوتبالیست ها: درست است که در این چند روز بچه های فوتبال ساحلی و والیبال افتخار آفرینی و قدرت نمایی کردند، ولی پیشنهاد می شود به منظور حفظ روحیه، ایجاد انگیزه و خدای ناکرده جلوگیری از سرخوردگی و برخوردن به تریج قبای بچه های فوتبال، بلافاصله یک جایزه نقدی تپل ( ترجیحاً به دلار) به بازیکنان تیم ملی فوتبال و کلیه کارمندان فدراسیون و عوامل تیم ملی فوتبال پرداخت شود! می ترسیم اگر این کار را انجام ندهیم مثل سری قبل قهر کنند و به هیچ خبرنگاری افتخار مصاحبه ندهند! ب) کمیته توجیه و تنویرافکار عمومی: از آنجایی که با چهار تا آبشار و چند تن وزنه بلند کردن و حتی مالیدن پوزه برخی تیم های مدعی دنیا به ماسه های ساحل خلیج همیشه فارس، افتخارات تیم ملی فوتبال در سایه و بازیکنان آن مورد انتقاد قرار می گیرند ، توصیه می شود کمیته ای تشکیل شود و افکار عمومی را متوجه این داستان کند که فوتبال خط قرمز ورزش این مملکت حساب می شود و بقیه رشته ها اگر قهرمان جهان هم شوند باید ... اصلاً ولش کن... بی خیال...