طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

لیگ برتر یا جدول تناوبی عناصر!



هر چند رسانه ملی، نشریات ورزشی، سایت ها و خبرگزاری ها چند برابر نیاز جامعه از فوتبال و مخلّفات و حواشی آن می نویسند، ولی عجالتاً با توجه به نزدیک شدن به روز های پایانی لیگ، بر آن شدیم ما هم لگدی به این توپ های نارنجی رنگ اَل اشپرت بزنیم و از فوتبال بنویسیم. راستش را بخواهید تا همین ده دوازده سال قبل، کل ورزش مملکت در تیم های فوتبال سرخابی پایتخت خلاصه می شد و ابر و باد و خورشید و فلک و فدراسیون و کمیته انضباطی و کمیته استیناف و ... دست به دست هم می دادند به مهر، تا یکی از این دو تیم قهرمان شود و دیگری نائب قهرمان! لیگ که شروع می شد قهرمان و نائب قهرمان از قبل معلوم بودند و بقیه برای مقام سوم به بعد دست و پا می زدند. یادش به خیر اگر یکی از بازیکنان این دو تیم دو روز مانده به بازی عطسه می کرد یا هوا اگر ابری می شد، بازی دو هفته به تعویق می افتاد. تمام کارشناسان برنامه های ورزشی هم مباحث خود را بر اساس برد این دو تیم تنظیم می کردند و ساعت ها در خصوص توانایی های این دو تیم سخن فرسایی می کردند و اگر یکروز زبان عمو سیفی لال یکی از این تیم ها می باخت، کارشناسان چیزی برای گفتن پیدا نمی کردند. اما حالا دوره و زمانه پشت و رو شده و نصف تیم ها ادعای قهرمانی دارند. این دو تیم هم هر سال نصف بازیکنان سپاهان را به خدمت می گیرند ولی باز هم سپاهان قهرمان می شود! هر چند صبغه فوتبالی ما چندان اسطقس دار و ریشه ای نیست که عادل خان فردوسی پور ما را به برنامه نود دعوت کند ولی در این باره به کشفیاتی دست پیدا کرده ایم. اگر نیم نگاهی به تیم های های فوتبال و فوتسال مملکت بیاندازیم، بیشتر شبیه جدول تناوبی عناصر است و آدم یاد خدا بیامرز مندلیف می افتد. تیم هایی مثل سنگ آهن، فولاد، آلومینیم، مس، ذوب آهن، عملیات غیر صنعتی و ... که آویزان بودجه بیت المال هستند، جای تیم هایی مثل اتحاد، وحدت، عقاب و ... را گرفته اند و سالی چند میلیارد پول بی زبان را شاباش می کنند. نکته بعد اینکه قبل از شروع لیگ بازیکنان میلیاردی با هزار پیغام و پسغام و قایم موشک بازی با باشگاه ها قرار داد ترکمن چای امضا می کنند و قصدشان از آمدن به تیم را فقط عشق به هواداران اعلام می کنند ولی در وسط فصل از تیم های عربی سر در می آورند و دست مربیان در پوست افسنطین می گذارند! آنهایی که معتقدند « در این شرایط پرسپولیس را تنها نمی گذاریم» خدا وکیلی اگر تنها بگذارند، سنگین ترند. چون مربی از بچه های امید استفاده می کند و آنها لااقل بالای 6/2 کیلومتر می دوند! از دیگر نکات استثنایی در این فوتبال بی در و پیکر پاردوکس و تضاد است. دوستان از یک طرف ادعا می کنند با قرض و قوله گذران زندگی می کنند ولی از همان طرف هم می گویند سالی 15 میلیون پول لباس می دهند! جشن تولد هیچ کدام هم که به سلامتی از قلم نمی افتد و بساط کیک و کلاه بوقی و شیپور تولد در اکثر تمرین ها به راه است! هر چند به قول برخی دوستان « اصلاح مدار این ستاره ... صد سال تمام کار داره!» ولی ما با تمام قوا و به شدت به ارائه پیشنهادات سازنده خودمان می پردازیم: الف) سلام فوتبال: بعد از اجرای موفقیت آمیز طرح سلام سینما، یک بار هم لیگ بدون بلیط فروشی برگزار شود، شاید بازیکنان با دیدن چهار تا هوا دار یک کم بیشتر بدوند و اگر شرایط اجازه داد، روم به دیوار، عصاره بابونه به روتون گل هم به ثمر برسانند. ب) تست غیرت و تعصب به باشگاه: تیم ها به جای تست پزشکی و تست ورزشی، یک تست غیرت و تعصب به باشگاه هم در لابلای تست ها قرار دهند و مطمئن شوند اگر چند صباح دیگر باشگاهی سر کیسه را شل کرد، این بازیکن دست و پایش شل نمی شود. امتحانش ضرر ندارد.

شب به خیر سینما!



هر چند نقد در حوزه هنر هفتم یا همان سینمای خودمان، احتیاج به ظاهر متفاوت و ملزومات خاصی نظیر دستمال گردن، بند عینک و بندیلک (همان بند هیکل سابق) دارد ولی عجالتاً ما امروز تصمیم گرفتیم اگر ریا نباشد دست خالی و با همین ظاهر روتوش نشده خودمان راجع به سینمای مملکت اظهار نظر کنیم آن هم به شدت و با تمام قوا. البته از شما چه پنهان راجع به خود سینما که نه؛ چرا که این سینمای معنا گرا با هنر پیشه های معناگرا تر که اصلاً حرف ندارد، ما می خواهیم از دود و دم پخش شده در فضای سینما و جشنواره امسال صحبت کنیم. چرا بیخودی سرفه می کنی پدر جان؟!  چرا سیاه نمایی می کنی؟ منظور از دود و دم در سینما استفاده بیش از حد از «سیگار» توسط شخصیت ها و هنرپیشگان  فیلم های سینمایی شرکت داده شده در جشنواره فجر امسال است که گویی سیگار بخشی از اکسسوار فیلم ها است. در اکثر فیلم های امسال این بزرگواران در شاد ترین لحضات به سیگار پناه می بردند و در اوج مصائب و گرفتاری های روحی و روانی هم سیگاری آتش می زدند و در یک کلام دم دست ترین و آنی ترین راهکار حل مشکلات اقتصادی، روانی، اجتماعی و ... را پناه بردن به این هدیه سرخپوست ها به کریستف کلمب می دانستند و آدم را یاد این جمله می انداختند که «اگر باشی یا نباشی زندگی می گذرد !اگر باشی با تو... اگر نباشی با سیگار!» البته برخی از هنرپیشگان پا را از موکت شان هم کمی فراتر گذاشته بودند و چنان با ولع و لذتی وصف ناشدنی حشیش می کشیدند ( البته در فیلم) که انگار جد اندر جد معتاد بالفطره بوده اند! فقط کم مانده بود که هنرپیشگان فیلم تاریخی «رستاخیز» ساخته احمد رضا درویش هم همرنگ جماعت شوند و از لای دستارشان یک چپق نیم متری در بیاورند تا جنس جور شود که ظاهراً بنا به ملاحظات تاریخی و تقدم و تاخر در اختراع چپق این امر محقق نشد! در واقع جشنواره فیلم فجر امسال را باید یکی از دودآلود ترین جشنواره ها دانست که تقریباً در اکثر فیلم های به نمایش در آمده، این دود سیگار بود که بی حساب و کتاب به هوا می رفت و به قولی ز دود دهان ها جهان تیره گون... تا جایی که بعد از اکران فیلم ها در سالن و و محوطه بیرونی سالن جشنواره، الگو برداری از هنرپیشگان به کرات مشاهده می شد. علی ای حال با عنایت به اینکه الگوبرداری از هنرپیشگان و سایر افراد مشهور جامعه توسط نسل جوان امری بدیهی و طبیعی است و ممکن است هر آنچه بر و بچه های انجمن مبارزه با دخانیات و کمپین های ترک سیگار رشته اند، یک شبه پنبه شود ما سعی می کنیم طوری که به کسی بر نخورد(چون هنرمندان روحیه حساس و شکننده ای دارند) ، رهنمود های ضد دودی خودمان را ارائه کنیم: الف) دود سفید: رسم و رسومات عجیب در سینما فراوان است از فرش قرمز گرفته تا سایر داستان ها ... فقط دوستان عنایت داشته باشند یک وقت هوس نکنند، هنگام اعطای جوایز دود سفید از دود کش برج میلاد به هوا بلند کنند. چون همین طوری هم خلق الله به زور نفس می کشند. ب) شب به خیر سینما: بعد از اجرای طرح «سلام سینما» مردم در حال آشتی کردن با سینما هستند و برخی بعد از چهل سال دوباره به سالن سینما ها سلام گفتند. نشود خدای ناکرده با پخش فیلم های دودی خانواده ها برای هیمشه قید سینما را بزنند و طرح« شب به خیر سینما» را کلید بزنند! از ما گفتن بود...

وزارت ازدواج و طلاق!

ما گاهی اوقات که خوشی منتهی الیه دلمان ما را می زند و به خیال خودمان پیشنهادات و رهنمود های محیر العقول مان، در رفع دغدغه های مختلف مردم و مسئولین تاثیرات وافی و کافی داشته است، با فراغ بال و شرح صدر و گشادگی چهره و ... روی تراس منزل می نشینیم و به جای گوش کردن به الحان بلبل و سایر پرندگان، به زوزه های اره برقی هایی که با مجوز در حال قطع ده هزار اصله درخت از همین جنگل روبروی خانه مان هستند، گوش فرا می دهیم!( قابل توجه بانوی محیط زیست) این طوری هم این دوستان در حال پیشروی هستند فکر کنم تا صباح دیگر به جای شبنم «جنگلی بینی که خاک اره می‌چکد از برگ گل» بگذریم... هر چند ارائه پیشنهاد و رهنمود از دلمشغولی ها و علاقه مندی های اساسی حقیر محسوب می شود ولی این دلیل نمی شود که به نظرات سایر دوستان بی توجه باشیم؛ فلذا در طرح ها و پیشنهادات عزیزان مسئول و غیر مسئول نیز تامل و تدبر می کنیم. آخرین پیشنهادی که نظر ما را به خودش جلب کرد و اینکه چطور چنین پیشنهادی به ذهن خودمان نرسید، پیشنهاد تاسیس « وزارت ازدواج و طلاق» است!
اصل پیشنهاد به روایت جراید ....ابراهیم نکو عضو هیات رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس از تدوین پیش نویس طرح تشکیل وزارت ازدواج و طلاق خبر داد و گفت: «با توجه به این که ادغام وزارت ورزش و جوانان به بی توجهی به حوزه جوانان منجر شد، تشکیل این وزارتخانه کمک بزرگی به حل معضلات جامعه جوان خواهد کرد؛ به طوری که با تشکیل وزارت ازدواج و طلاق علاوه بر تسهیل در ازدواج جوانان، راهکارهای کاهش تمایل جوانان به طلاق و جدایی نیز بررسی خواهد شد.»( جام جم – 24 بهمن 92)
همانطور که در ابتدای عرایض مان فرمودیم ارائه پیشنهاد و تاسیس وزارتخانه جدید فی نفسه بد نیست ولی دوستان فقط عنایت داشته باشند قبل از تاسیس هر گونه وزرات خانه همان اول کاری، شرح وظایف دوستان را با ماژیک روی وایت برد یا یک تکه مقوای بزرگ بنویسند که شبهه ایجاد نشود و دوستان از اهداف تشکیل وزارتخانه جدید غافل نیفتند. چون وزیر محترم کار در دولت قبلی مدعی بود که وزارت کار هیچ تعهدی در قبال ایجاد اشتغال ندارد! علی ای حال ضمن تقدیر و تشکر از فعالان حوزه ازدواج که به نیت خیر دنبال حل مشکلات جوانان هستند،( البته منظور عمه تُکَز، عمه عمو سیفی نیست که بیش از حد در زمینه ازدواج فعال است و تا بحال 5 مورد ازدواج نافرجام داشت است !) به استحضار می رساند تا جایی ما خبر داریم مشکل ازدواج جوانان با تاسیس وزارتخانه و اداره و سازمان حل نمی شود. چرا که اگر قرار باشد بابت حل هر مشکل یک وزارتخانه جدید تاسیس کنیم الان باید به تاسیس وزارتخانه آلودگی هوا، وزارتخانه ریز گرد ها، وزارتخانه انتقال پایتخت و ...  هم فکر می کردیم. علی ای حال با عنایت وظیفه ذاتی مان در خصوص رهنمون سازی دوستان به امورات صواب چند نکته به عرض می رسانیم:
الف) حل مشکل وام : یکی از مشکلات اساسی جوانان در مقوله ازدواج مسئله وام ازدواج است. شما داستان وام ازدواج را سر و سامان دهید، نصف مشکلات ازدواج جوانان خود به خود حل می شود.
 ب) موضوعات حاشیه ای: نکته بعد اینکه ما می ترسیم این وزارتخانه در بدو تاسیس که هنوز نو پا است خاکی بزند و مثل برخی ادارات و نهاد ها به امورات فرعی بپردازد نظیر: گل گرفتن درب موسسات همسر یابی، تاسیس بانک ترانه یا شادمانه های ملی جهت مراسمات، سامانه تعیین مهریه، سامانه تعیین نام فرزند با توجه به نام والدین، سامانه اجاره میز و صندلی برای مراسمات، نوبت دهی برای طلاق و ...  موفق باشید...

گزینه های داخل کشوی میز!


راستش را بخواهید این روز ها به هر طرف که نگاه می کنیم صحبت از گزینه های روی میز است. از حامد زمانی خواننده عزیز و انقلابی گرفته تا مردم کوچه و خیابان از دانش آموز و استاد گرفته تا زن و مرد، بزرگ و کوچک، پیر و جوان و ... که همه و همه گزینه های روی میز را همنوا با حامد زمانی زمزمه می کنند. البته یک عده هم در ینگه دینا که از قضا خودشان را کدخدای دهکده جهانی و نخود هر آبگوشت می دانند، از گزینه های پوسیده و نخ نمای روی میز شان صحبت می کنند. البته فعلاً که به جز هارت و پورت و یا به عبارتی قمپز در کردن( شلیک توپ با تیر های مشقی که در دوره عثمانی ها مد بود) و تحریم های ناجوانمردانه و ناعادلانه، ما که چیز دیگری ندیدیم! اصلاً ما بالاخره نفهمیدیم این بندگان خدا نفهم هستند، یا خودشان را به نفهمی زده اند که قدرت ایران و ایرانی جماعت را دست کم گرفته اند. به قول سردار فدوی فرمانده نیروی دریائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «وقتی ناو هواپیمابرتان را با 5 هزار خدمه در حال غرق شدن در خلیج فارس دیدید، آن وقت به قدرت سپاه پی می برید.» به نقل از جراید
علی ای حال با اینکه ملت همیشه در صحنه پاسخ شفاف و روشن خود را روز 22 بهمن به دولتمردان آمریکا داد ولی دلیل نمی شود ما در این رابطه سکوت کنیم. فلذا با عنایت تجارب ارزشمندمان در حل موضوعات و مناقشات مختلف داخلی و بین المللی، چند پیشنهاد برای دولتمردان آمریکا داریم. هر چند اینان پر رو تر و نفهم تر از این هستند که عمق و مفهوم پیام ما را درک کنند، چرا که اگر نبودند در طول این 35 سال یک چیزهایی دستگیرشان می شد. بنده معتقدم حالا که در طول این سی سال گزینه های روی میز شما شامل کودتا، تحریم، تهدید، ترور بزرگان و دانشمندان، شلیک به هواپیمای مسافر بری، ترساندن سایر کشور ها حتی در مورد آب خوردن با ایران سر یک میز، راه اندازی پروژه اسلام هراسی، جنگ تحمیلی، جنگ نرم، جنگ سرد، جنگ ولرم و .... جواب نداد، یک نگاهی هم به گزینه های داخل کشوی میز بیاندازید جای دوری نمی رود:
الف) نوشتن غلط کردم نامه: اگر ملا بنویسی، کاتبی، کسی دور و برتان هست از ایشان بخواهید چند خط عذر خواهی در قالب «غلط کردم نامه» خطاب به مردم ایران اصلاً خطاب به مردم کل دنیا بنویسد و از همه بابت این چند قرن خونخواری، شرارت، جنگ افروزی و وحشی بازی عذر خواهی کنید.
ب) اقرار به قدرت و اقتدار ایران: بیش از سه دهه است محاسبات شما در مورد ایران اشتباه از آب در می آید. باور کنید سی سال زمان کمی نیست. سن 10 تا خر پیر است! در این مدت اگر به دسته بیل آب داده بودید، میوه می داد. ما نمی دانیم شما هم از سنگ پا استفاده می کنید یا خیر ولی در کشور ما در این مواقع به طرف می گویند رو که نیست سنگ پای یکی از شهر های مرکزی ایران است! به نظر دیگر وقت آن رسیده اقتدار کشور و مردم ما را به رسمیت بشمارید و برای مردم ما احترام قائل شوید.
پ) چال کردن میز: در خاتمه نیز توصیه می کنیم قبل از این که جهنم دیگری مثل ویتام و عراق و افغانستان برای خودتان بسازید و لقمه دیگری در گلویتان گیر کند، گزینه های روی این میز کذایی تان را برای همیشه چال کنید. از ما گفتن بود...

لیگ برتر و رژیم لاغری!



بعد از راه افتادن تب القاب آکادمیک در کشور و فله ای شدن دریافت برخی مدارک دانشگاهی و قابلیت داد و ستد و حتی پیشنهاد عرضه شدن آنها در بورس و فرا بورس، بالتبع ارائه نظرات کارشناسی و بالاتر حسابی رونق گرفته است. با ورود این نقطه نظرات قلقلی و کج و کوله به جامعه علی الخصوص در مورد ورزش همگانی، خیلی از افراد تصور می کنند برای رسیدن به تناسب اندام باید شخصاً به ورزش پرداخت و تماشای مسابقات ورزشی هیچ تاثیری در سلامت انسان ندارد و به نوعی اتلاف وقت تلف محسوب می شود. البته شما به دل نگیرید. این دوستان چون در عمرشان یک بار هم به توپ لگد نزده اند، یا حتی پایشان را در جوب نگذاشته اند چه برسد به شنا در استخر، اصلاً مفهوم آندورفین، هیجان آنی، احوالپرسی با اقوام سببی و نسبی داور، تخمه شکستن، شرط بندی، تبانی، کمیته انضباطی و این جور چیز ها را درک نمی کنند و ورزش از زاویه دید آنها یعنی جست و خیز روی ترد میل و خم و راست شدن با این چیزهایی که تلویزیون شبانه روز تبلیغ می کند. از سویی چون این افراد مثل زامبی ها، همه جای کره زمین پراکنده هستند، دانشمندان همیشه در صحنه و بزرگوار تصمیم گرفتند با تحقیقاتشان یک گوشمالی مَشتی به آنها بدهند تا دیگر تماشای مسابقات ورزشی را به مثابه اتلاف وقت در نظر نگیرند. اصل سند به روایت جراید دارای تناسب اندام و فاقد هر گونه چربی اضافه...

« محققان دانشگاه وسترن سیدنی به این نتیجه رسیده اند، تماشای برنامه های تلویزیونی ضربان قلب آدم را مثل موقع ورزش کردن بالا می برد و همین باعث می شود، کالری های موجود در بدن بسوزند و افراد لاغر شوند.»( مجله دانستنیها – آذر 92)

ملاحظه فرمودید. گاهی اوقات این تحقیقات دانشمندان درست به وسط خال می خورد و عین صواب است. در واقع زمانی که شما یک خروار چی توز موتوری، یک کیسه پفک و مقادیر معتنابهی تخمه جات و آجیل خام می خرید و باغ مغازه دار را آباد می کنید تا با دوستان یا اهل و عیال به تماشای ال کلاسیکو بنشینید یعنی سناریوی سلامتی خودتان را کلید زده اید و هر قدر جناب رونالدو و مسی عین غزال وحشی و یوز ایرانی در حال انقراض، این طرف و آن طرف بروند و عرق بریزند، مستقیم به حساب سلامتی شما واریز می شود و هر چه آنها بیشتر بدوند، شما بیشتر کالری می سوزانید! سلامتی هم که شوخی بردار نیست.

نکته بعدی اینکه دوستانی که فکر می کنند لیگ برتر ما که گاهی در آن بازیکنان برجسته، کمتر از 4/2 کیلو متر در زمین می دوند، در سلامت تماشاگران تاثیر ندارد، به شدت در اشتباهند؛ چرا که فقط تماشای فوتبال سطح بالا در سلامتی موثر نیست، بلکه یکی دیگر از عوامل موثر در لاغری و جزغاله کردن کالری های اضافه و چربی های موجود در لابلای امعا و احشاء آدمی، همین حرص خوردن است. بازیکنی که توپ را به جای دروازه هفت متری خالی، داخل باقالی ها شوت می کند یا وقتی بازیکنان تیم بزرگ پایتخت در جام حذفی هیچکدام از پنالتی ها را گل نمی کنند به نظر شما در لاغری من و شما موثر نیست!؟ قطعاً هست و اگر این طور نبود سردار از بیت المال و یارانه سلامت من و شما، بابت تیم قرمز پایتخت 62 میلیارد تومان ناقابل هزینه نمی کرد!؟ این طور نیست؟!

دیدن خواب با کیفیت HD! روزنامه اطلاعات

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شاباش بیت المال در بانک های دولتی!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

لیگ برتر و رژیم لاغری!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

مدیریت بحران و گسل نقطه به نقطه!

مدیریت بحران و گسل نقطه به نقطه!
اینکه برخی به ضرس قاطع گفته اند« عجب روزگار عجیبی است این روزگار » حقیقتاً درست گفته اند. گاهی اوقات آدم چیزهایی می بیند و می شنود که کم مانده روی سرش اسفناج سبز شود! دیروز یکی از روزنامه ها یک طرف صفحه از وجود «بهشت در تهران» و باغات مشجر و نهر های با صفا خبر داده بود و درست پشت همان صفحه خبری از فعالیت یک گسل جدید در اتوبان همت چاپ کرده بود! ما نفهمیدیم دم خروس را باور کنیم یا قسم را... این چه بهشتی است که روی گسل بنا شده آن هم گسل های فعال. اما اصل داستان گسل... «به گزارش ایسنا دکتر بیت‌اللهی در سمینار مدیریت و کاهش خطر پذیری شهری با بیان اینکه گسل‌های فراوانی در سراسر کشورمان وجود داشته و فعالند، افزود: در اتوبان همت نیز گسل جدیدی قرار دارد و اتوبان پردیس نیز روی گسل ساخته شده و به طور کلی کمتر جایی است که در معرض خطر نباشد. ایشان همچنین افزود در 20 سال اخیر حدود 30 هزار زلزله کوچک و بزرگ در کشور رخ داده است.» (به نقل از جراید) حقیقتاً گاهی اوقات ما مقصود از برگزاری چنین همایش ها و هزینه های مربوط را درک نمی کنیم. یعنی مشکل گود برداری های غیر مجاز، آلودگی هوا، آلودگی آب شرب، ریز گردها، گرانی و تورم، خطر حذف یارانه، نبودن در لیست سبد کالا بگیران و ... کم بود حالا دوستان دست به کار شده اند عین ماجرای تورم، راه افتاده اند در بزرگراه و اتوبان، «گسل نقطه به نقطه» پیدا می کنند! دکتر جان به قول شاعر «برایم حکایتی شیرین بگو تا زمانی دلم بیاسد» آن وقت شما سر صبح ته دل مردم را خالی می کنید و گسل جدید پیدا می کنید؟ اصلاً چیزی که نه به دار است و نه به بار؛ این همه بگیر و ببند و هیاهو دارد؟! در ثانی بروز حوادث غیر مترقبه چیز جدیدی نیست و امری کاملاً طبیعی است و به قولی «گه زلزله گاه سیل خیزد» 30 هزار زلزله آمده است این یکی هم روش؛ ماشالله به چشم و ابروش... نکته بعد اینکه شاید گسل فی نفسه هراسناک و هول آور به نظر برسد ولی عزیزی که همچون حقیر دغدغه آسایش مردم نیام از چشمانش ربوده، در باره ناچیز بودن هراس از گسل چنین سروده است: هر چند گسل فت و فراوان داریم . . .  از شوش گرفته تا لویزان داریم / اما دلمان محکم و قرص است همه . . . زیرا که مدیریت بحران داریم!   

یارانه نگیران 93!


خیلی ها معتقدند ایرانی ها حافظه تاریخی ندارند؛ خدمت این دوستان بزرگوار عرض کنم ما شخصاً علاوه بر اینکه حافظه تاریخی و جغرافیایی داریم یک حافظه جانبی 16 گیگ هم داریم! مقصود کلام اینکه امروزه دیگر برای سفر به ایام گذشته نیازی به فشار آوردن به حافظه و بلاتشبیه زور زدن نیست و با وجود دنیای مجازی و موتور های جستجوگر، همه چیز روی دایره است! چندسال قبل که صحبت از جراحی اقتصادی و رساندن یارانه به نیازمندان واقعی شد، خلق الله این موضوع را جدی نگرفتند، تا اینکه اول از همه نمایندگان مجلس و وزرا در صف ایستادند و فرم مخصوص پر کردند. بعد وقتی دیدند اوضاع کشمشی است و علاوه بر کل جمعیت کشور، نیازمندان خارج از کشور هم یارانه بگیر شدند، از خلق الله خواستند که انصراف بدهند. باز هم وزرا و نمایندگان مجلس( البته در دولت قبل) صف شکن شدند و انصراف دادند ولی ظاهراً این علاج کار نشد و دولت فعلی بر خلاف دولت قبلی که یارانه بگیران را مشخص کرد، در صدد شناسائی یارانه نگیران است! براین اساس مقرر شد برای شناسایی افراد با درآمد مناسب و کافی، دولت یک خط درآمدی با ملاک قراردادن درآمد سالانه افراد تعیین و یارانه افرادی که درآمد سالانه شان بالای این خط درآمدی است، حذف شود. همچنین  افرادی که با ارائه اطلاعات غلط درباره میزان درآمدشان، باز هم یارانه بگیرند سه برابر یارانه دریافتی جریمه خواهند شد. ( جام جم 8 بهمن) تا جایی که به خاطر خطیر ما خطور می کند، دولت قبلی هم همین طرح را پیاده کرد که اوضاع اینچنین شد. طرف با چهار صد هکتار زمین کشاورزی و 6 حلقه چاه و 11 دستگاه تراکتور و کمباین و تیلر در بخش شغل و درآمد «کشاورز و در آمد نا مشخص» را تیک زده و همسایه ما نیز با نیم هکتار زمین و 6 سر عائله و 11 دفترچه اقساط هم همین طور. هر دو هم در حال حاضر یارانه بگیرند!  بنابراین دوستان در جریان باشند برای کشیدن این خط در آمدی بیشتر دقت کنند. یک وقت مثل داستان خوشه بندی نشود که من و علی دائی و بابک زنجانی هم خوشه شده بودیم! در ثانی تا جایی که مرسوم است جریمه علی الاصول باید با جرم تناسب داشته باشد و به قولی ماهیت بازدارندگی، به نظر شما، جریمه ای معادل سه برابر یارانه یک پورشه سوار به ریسک نوشتن «در آمد نامشخص» نمی ارزد! به قول شاعر سنگ مفت، یارانه مفت!

زنبیل کالا و جمعیت هدف!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سمفونی زندگی در صدای قورباغه!

با اجازه دوستان ما امروز تصمیم گرفتیم از دنیای سیاست، اقتصاد، ورزش، یارانه، شورای رقابت و ... به اندازه سر سوزنی فاصله بگیریم و نگاهی به طبیعت داشته باشیم. البته منظورمان پرداختن به کشتار بی رویه پلنگ و پرنده و قطع درختان چند هزار ساله و ... نیست. چرا که سرکار خانم محیط زیست علاوه بر تلاش در جهت رفع آلودگی هوا، مراقب حیات وحش نیز هست و خیالمان از این بابت تخت تخت است. ما امروز قصد داریم سری به اعماق مرداب های جنگل های مالزی بزنیم و از خوش آهنگ ترین آوای طبیعی در جهان مطلب بنویسیم.
«بر اساس یک نظرسنجی از سوی پایگاه اینترنتی Beautiful Now، خوش‌آهنگ‌ترین آوای طبیعی در جهان انتخاب شد. به گزارش ایسنا، در این نظرسنجی کاربران به آواز یک قورباغه که در اعماق تاریک مرداب‌های جنگل‌های گرمسیری «پارک ملی کوباهِ» مالزی واقع در جزیره «بورنئو» زندگی می‌کند، رای دادند. در این رقابت سالانه از 12 کاندیدای فینالیست 10 کاندیدا جزو صداهای طبیعی جهان بودند. این آواها از صدای آواز پرندگان گرفته تا صدای رقص هارمونی آب با صخره و شن را دربرمی‌گرفتند. دو فینالیست دیگر نیز از جنگل‌های استرالیا قدم به این رقابت گذاشته بودند که یکی مربوط به آواز مرغ بهشتی و دیگری هم مربوط به هم‌سرایی پرندگان currawong از دسته گنجشک‌سانان بود. «جولین تریژر»، داور این رقابت درباره انتخاب این قورباغه گفت: آواز این قورباغه چیزی شبیه «سمفونی زندگی» است که خود را ابراز می‌کند. ( به نقل جراید خوش الحان) ما همیشه خدا فکر می کردیم قورباغه به جز قور قور کردن هنر دیگری ندارد و در مواقعی هم که آب سر بالا می رود، به زور ابو عطا می خواند. اما وقتی امروز شنیدیم قورباغه آواز خواندن هم بلد است، تعجب کردیم؛ حتماً دو روز دیگر مدعی می شود « چنین مرداب نه سزای چو من خوش الحانیست!» البته در این دوره و زمانه که همه چیز پشت و رو شده و تیمی با چهل میلیارد هزینه و چهل میلیون طرفدار یک پنالتی هم را گل نمی کند، معلوم است که قورباغه باید در آواز خوانی اول شود!

بخاری های 7 میلیون تومانی!


ما هر از گاهی مجبوریم از طریق همین ستون با شهامت اعلام کنیم که با وجود تلمذ نزد یکی از بزرگترین مکتب خانه داران شمال شرق کشور و داشتن تسلط به انواع علوم ارضی و بحری، در حل برخی مسائل ساده ولی در عین حال ریشه ای در می مانیم. البته در حل مسائل این چنینی، رستم و اکوان دیو هم اگر دست به دست هم بدهند، کاری از پیش نمی برند. یکی از این مسائل که همه ساله در فصل زمستان چراغ آن روشن می شود و همه ارکان دولت دست به دست هم می دهند تا آن را برای همیشه ( ببخشید تا زمستان بعدی) ریشه کن کنند، داستان تکراری استاندارد سازی بخاری مدارس است که هر سال ریشه کن می شود ولی لاکردار سال بعد عین نعناع دوباره سبز می شود! امسال هم کمافی السابق دوستان اعلام کرده اند 150هزار کلاس درس با بخاری نفتی یا گازی گرم می شوند و برای رفع این نقیصه 1000 هزار تومان بودجه لازم است. مجلس نیز  قبض های گاز و سوخت هواپیما ها را هدف گرفته تا اگر دولت توان اختصاص مستقیم بودجه به تجهیز مدارس را ندارد، در عوض مصرف کنندگان این دو نوع انرژی، هزینه های مورد نظر برای ایجاد سیستم گرمایشی ایمن و استاندارد در مدارس را تامین کنند و بخشی از درآمد حاصل از قبض گاز مشترکان و فروش سوخت هواپیما به آموزش و پرورش اختصاص داده شود. (جام جم – 1 بهمن 92)
بعد از تجهیز سالن های ورزشی از محل یک تومان عوارض هر سیگار حالا نوبت به بنزین هواپیما رسیده تا بخاری های مدارس استاندارد شوند. منتهی چیزی که در این چند روز ذهن ما را درگیر کرده است، قیمت بخاری های استاندارد است. ما نگرانیم نکند فروشگاه محل به ما بخاری غیر استاندارد انداخته باشد، چون خیلی ارزان تر از بخاری های مد نظر آموزش و پرورش حساب کرده است. حالا اگر زحمت نیست یک برگ کاغذ و یک قلم برداشته و عدد هزار میلیارد را بر 150 هزار تقسیم بفرمائید. تقسیم کردید؟ ای بابا شما هم از اوضاع ریاضی تان از ما بدتر است. بنده به کمک بچه رایانه یا همان تبلت عمو سیفی این کار را انجام دادم. پاسخ صحیح 7 میلیون تومان است! یعنی دوستان قیمت هر بخاری را حدوداً 7 میلیون تومان ناقابل حساب کرده اند. البته شاید این عزیزان در صدد جبران مافات هستند و برای هر دانش آموز یک بخاری در نظر گرفته اند! چون در آن صورت معادله چند مجهولی ما کمی منطقی تر به نظر می رسد و کلاس های بیست نفره با قیمت روز بخاری های تابشی( دویست هزار تومان) همخوانی دارند!

دیدن خواب با کیفیت HD!

هر چند خیلی از افراد به دنیای خواب و رویا اعتقاد ندارند ولی بسیاری از ابناء بشر کلاً در عالم خواب و رویا به سر می برند. اصلاً یک عده به امید دیدن خواب های خوب و با کیفیت، شب ها سر بر بالین می گذارند. از جمله همین عمو سیفی خودمان (سرایدار مدرسه) که فکر کنم هر شب یک دی وی دی کامل خواب می بیند! ایشان چند روز قبل تعریف می کرد که خواب دیده سوار یک مازراتی زرشکی شده و در جاده های شمال در حال رانندگی است. اما داخل مازراتی شبیه به 206 بود! وی معتقد است چون تا بحال سوار مازراتی نشده است، ناخودآگاه وی نیز تصوری از داخل مازراتی ندارد، بنابراین در رویا تصویر 206 پخش می کرده است! البته الان با اختراع جدید دوستان پژوهشگر به نوعی مشکل کیفیت خواب های مبهم، سیاه و سفید و 8 میلی متری حل شده است و علاوه بر این که می توان خواب هایی با کیفیت اچ دی و وضوح بالا دید، کنترل خواب هم ممکن است! سند معتبر به نقل جراید همیشه بیدار ...
« پژوهشگران هد بند جدیدی ساخته اند که می تواند با اندازه گیری فعالیت حرکات چشم، به کاربر در کنترل رویاهای خود کمک کند. کارکرد این سربند این گونه است که با اندازه گیری امواج  مغزی و فعالیت حرکات چشم، زمانی را که فرد وارد مرحله ای از خواب موسوم به REM می شود، شناسایی می کند. سپس این دستگاه یک سری نور متساطع می کند که در این حالت کاربران می توانند وارد وضعیت رویای واضح و شفاف شوند و رویاهای خود را کنترل کنند. این سربند می تواند به افراد در دیدن خواب های شفاف و واضح یاری برساند.» (حمایت – 30 دی92)  یعنی دیگر موسم خواب های پریشان و برفکی و سیاه و سفید به پایان رسیده است و موقع دیدن خواب های هدفمند و کنترل شده فرا رسیده است. این طوری که دوستان پژوهشگر در حال پیشروی هستند به نظر می رسد تا چند وقت دیگر «دستگاه خواب ساز» تولید کنند با انواع آپشن ها و قابلیت رویت خواب در باب موضوعات مختلف نظیر مسافرت های هوایی، اقامت در هتل های آن چنانی، خرید خانه و خودرو، تفریحات مهیج، وام ازدواج، مسکن مهر  و .... یعنی شما قبل از خواب مواردی را که دوست دارید خواب ببنید با مدت زمان مشخص انتخاب می کنید و به خواب می روید. البته این دستگاه قطعاً هوشمند ساخته می شود و در صورت نیاز مدت زمان برخی خوابها را تمدید و صحنه های ملال آور نظیر ایستادن در صف، سقوط هواپیما، پیدا کردن ضامن معتبر و ... را خود به خود حذف می کند!