دخالت دولت در امور اقتصادی
وادادگی دولت در قبال مشکلات و گرفتاری های اقتصادی در سال های اخیر بر هیچکس پوشیده نیست. هر چند توطئه ها و تحریم های ناجوانمردانه، وابستگی اقتصاد کشور به نفت، غارت بیت المال توسط برخی از افراد صاحب نفوذ، رفتارهای هیجانی مردم در قبال اقتصاد و ... در بروز چنین شرایطی تاثیرگذار بوده اند، ولی باید دولت باید مسئولیت سوء تدبیر و مدیریت ضعیفش را بپذیرد چرا که در ابتدایی ترین اموری که باید دخالت می کرد و یا نباید دخالت می کرد، منفعل و کمرنگ عمل کرده است. بر اساس قانون اساسی و مصوبات جلسات و نشست ها وظیفه هر نهاد و سازمانی مشخص است و بدون تردید این همه بی نظمی و شلختگی در اقتصاد، ماحصل عدم آگاهی از شرح وظایف محوله یا عدم توانایی در انجام وظیفه محوله است.
دردمندانه در شرایط کنونی که مردم نیاز به حل نسبی یا مقطعی مشکلات دارند دولتمردان تنها به صورت یک سخنگو یا رمزگشا از دلایل بروز مشکلات رونمایی کرده و داشتن دو دست برای حل معضلات را کافی نمی دانند!
فی المثل یکی از مسئولان اخیراً علت کمیاب و گران شدن روغن نباتی را ناشی از ترخیص نشدن روغننباتی از گمرک به دلیل مسائل ارزی عنوان کرده است. پیش از این، بارها و بارها، مسئولان محترم در خصوص گرانیهای عجیب و غریب کالاهای مختلف از جمله خودرو، لوازم خانگی، ماسک، مواد غذایی، گوجهفرنگی، کره، مرغ و تخم مرغ، برنج، بلیت هواپیما و هرآنچه که ما مایحتاج است مردم است، دلایل عجیب و غریب اعلام کرده اند که نه کارشناسی شده و نه قابل باور و پذیرش هستند! از گرم و سرد شدن هوا و کاهش نزولات جوی گرفته تا عرق سوز شدن رانندگان حمل بار و تنگ و گشاد بودن شلوار کارگران کارخانجات و هزار و یک دلیل ریز و درشت دیگر ...
جالب تر اینکه هیچگاه در اعلام دلیل گرانی ها و مشکلات به وجود به وجودآمده هیچ مسئولی به عنوان مقصر معرفی نمی شود و هیچگاه سخنی از سوء مدیریت و نبود تدبیر در بروز مشکلات اخیر سخنی به میان آورده نمی شود. استعفا و برکناری هم در این شرایط ذنب لایغفر است و اصلاً صحبتش را به میان نیاورید!
البته شاید باید از آنها سپاسگزاری کنیم که علل اتفاقات فوقالذکر را نزد خود محرمانه نگه نمیدارند و به صورت شفاف اطلاع رسانی می کنند حتماً بعد از این اطلاع رسانی دقیق انتظار دارند مردم شرایط را درک کنند و همزمان فرزندان خود را قانع کنند و آنها هم با نشان دادن لایک و تکان دادن سرشان، مشغول درس خواندن با نرم افزار شاد شوند!
ذکر این نکته ضروری است که دانستن یا کشف این اطلاعات اظهر من الشمسی که دولت در خصوص دلایل گرانی ها و مشکلات به وجود آمده منتشر می سازد چندان دشوار نیست و نیاز به هوش یا فراست بالایی ندارد و حتی سرایدار قراردادی مدرسه ما نیز از همه این دلایل مطلع است. خواسته اصلی مردم از دولتمردان و مسئولان حل مشکلات یا کم رنگ کردن اثرات این مشکلات است که زندگی را برای بسیاری دشوار و حتی ناممکن ساخته است.
مسئولانی که برای تصدی پست های مختلف در پاستور و بهشت و مناصب پائین در استان ها و شهرستان ها از سالها دست و پا می زنند و به هر دست آویزی برای تصدی یک پست دست می آویزند، امروز باید در قبال مشکلات به وجود آمده پاسخگو باشند نه سخنگو!
اداره مملکت با راهبرد «5 چرا» تویودای ژاپنی میسر نیست که مسئولان بیایند و در پاسخ به پرسش در خصوص دلیل گرانی، کمبود کالا، علت کم شدن کالا، کمبود ارز و دلیل کمبود ارز، تحریم و دلیل تحریم ها، توطئه خارجی و دلیل ناامنی و جرم را ، بیکاری و بیپولی عنوان کنند و بعد هم به خاطر شفافیت در ارائه پاسخ های مستدل و منطقی به پرسشها نمره عالی دریافت کنند و مردم دوباره به آنها رای دهند!
ای کاش فرصتی پیش می آمد و دولتمردان همزمان با اعلام دلایلی به وجود آمدن شرایط اقتصادی موجود ، دستکم اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مرور می کردند و به وظایف دولت از منظر قانون می نگریستند!
این روزها که خدا را شکر دولت سایه قحطی را از سر مردم دور کرده است و انبارها پر از کالاهای اساسی است، بازهم یک عده از مسئولان از اوضاع مملکت ناراضی هستند و هر روز لیستی از بایدها و نبایدها را ارائه میکنند. ما متوجه نشدیم چرا مردم شرایط را درک نمیکنند و اینقدر مسئولان را حرص میدهند که بندگان خدا با اینهمه مشغله، عضویت غیرموظف در هیئتمدیره سی چهل شرکت و کارخانه، ساپورت دلاری فرزندان در دیار غربت، ارائه پاسخ به منتقدان در توئیتر و ... مجبور شوند از نابسامانیها در جامعه گلایه کنند و دائم بایدونباید کنند!
حالا یک مقدار قیمت دلار، طلا، مسکن، خودرو، موبایل، مواد شوینده، مرغ و تخممرغ، کره، لبنیات، دارو و سایر کالاها بالا کشیده است که آن هم بیشتر حباب است و فعلاً برای خرید آنها باید دست نگه داشت نه ببخشید دست به دعا شد! آن هم دعای محکم و قوی، چون قیمتها به قول شاعر «تا به حدیست که آهسته دعا نتوان کرد»!
در حقیقت نکته روشن و دلگرمکننده در این روزها تغییر رویکرد اداره مملکت از نفرین به دعا است که آقای جهانگیری صراحتاً در خصوص کاهش قیمتها به این مقوله اشاره فرمودند و از ما خواسته رأساً دعا کنیم. هرچند عدهای منتقد بیسواد این رویکرد را بیاثر دانستهاند ولی این موضع آنها از بیاطلاعی و کمدانشی است و به قول معروف «آنها که ز ما خبر ندارند ... گویند دعا اثر ندارد»! و باقی داستان ...
فقط یک نکته این لابهلا مبهم است و دولت باید دراینخصوص شفافسازی کند. آن هم مشخصنمودن مصادیق دعا و نفرین است تا خدای ناکرده امتزاج و اختلاطی صورت نگیرد. چون رئیسجمهور از یک سو آدرس داده واشنگتن دی سی و کاخ سفید را نفرین کنیم؛ ازیکطرف ستاد مقابله با آلودگی هوا گفته دعا کنید باد و باران بیاید؛ چی شده ؟! از اتاق فرمان اشاره میکنند رئیس سازمان محیطزیست گفته؛ «باد» نه، برای رهایی از آلودگیهای هوا باید دعا کنیم «توفان» بیاید! رئیس سازمان مدیریت بحران کشور هم فرموده دعا کنید در تهران زلزله نیاید، معاون اول هم خواسته برای کاهش قیمتها دعا کنیم!
با اینحال باز خدا را شکر مسئولان در این گیر و دار، از ما فقط توقع نفرین و دعا دارند یا خانه پُرش از ما میخواهند مثل چینیها یک وعده غذا بخوریم یا مثل عزیزان یمنی نان خشک بخوریم و لنگ به کمرمان ببندیم! چرا که اگر روابط حسنه چشمگیر با کشور هفتاد و دو ملت، هند داشتیم، الان مجبور بودیم مثل جناب «راهلاد جانی»، مرتاض بزرگ هندی از شهد آسمانی تغذیه کنیم! در جریان هستید این بابا هفتاد سال است نه چیزی خورده و نه چیزی آشامیده و فقط باد هوا نوش جان میکند! خدا به خیر بگذراند ...
انیگما و رمز گشایی از اظهارات مسئولان!
در جنگ جهانی دوم سربازان در مناطق جنگی با استفاده از کد با یکدیگر صحبت می کردند. چرا که آن ها نمی خواستند دشمنان شان از پیام های آنها مطلع شوند. پیچیده ترین کدها را نیز آلمانی ها به کار می بردند. این کد ها که «انیگما» نام داشت به شدت پیچیده و غیر قابل رمز گشایی بودند. اما یک انگلیسی که به نام «آلن تورینگ» که پدر هوش مصنوعی شناخته می شود با شکستن این کد ها توانست جنگ را به چهار سال تقلیل دهد و جان میلیون ها نفر بیگناه را نجات دهد.
به نظر می رسد این روزها مردم ما هم با زبان رمزآلودی سخن می گویند که برخی مسئولان متوجه خواسته های آنان نمی شوند. وقتی مردم عادی که برای خرید یک خودروی بی کیفیت باید ابتدا در قرعه کشی شرکت کنند و بعد پول خودرو را تمام و کمال واریز کنند و چند ماه بعد خودرویشان را تحویل بگیرند، به تحویل خودروی فوری به نمایندگان شان اعتراض می کنند، عده ای آن را ریختن آب در آسیاب دشمن رمزگشایی می کنند! یا وقتی به توزیع 1500 دوز واکسن آنفولانزا بین نمایندگان اعتراض شد در حالی که هنوز دارو بین کادر درمان توزیع نشده بود، باز همین جماعت رمزشکن این اعتراض را فرار به جلو متهمان فساد اقتصادی و غبارآلود کردن فضا ترجمه کردند! در حالی هیچ کد یا انیگمایی در کار نیست و مردم کوچه و بازار این دست رفتارها را در شرایط اقتصادی نابسامان امروز، نمی پسندند و لب به اعتراض می گشایند. فقط همین...
البته این سخنان رازآلود تنها مختص مردم نیست و دولتمردان نیز به کرات از سخنان کدگذاری شده استفاده می کنند که رمزگشایی آنها به مراتب از رمزگشایی سخنان مردم عادی دشوار تر و پیچیده تر است!
وقتی رئیس بانک مرکزی ایران اعلام می کند ۷۰ صادرکننده بدحساب که ارز را به کشور باز نگردانده اند، کارتنخواب هستند، این سوال پیش می آید که آیا اساساً مسئول صدور کارت بازرگانی می دانسته کارتن چیست؟! کارتن خواب کیست؟! آیا در ادامه روند فرآیند صادرات نیاز به حضور افراد و ارائه مدرک و انطباق نیست و فقط نیم ساعت حضور یک کارتن خواب در اتاق بازرگانی و گرفتن کارت بازرگانی یکبار مصرف برای فنا دادن چند میلیارد دلار از بیت المال کافیست؟! ملت عادی نمی توانند از دفترچه بیمه خدمات درمانی یک نفر دیگر برای ویزیت شدن یا تهیه چهار قلم دارو استفاده کنند، آن وقت چطور یک نفر می تواند با کارت بازرگانی یک کارتن خواب میلیاردها دلار صادرات واردات انجام دهد؟! امروز برای ثبت نام دانش آموزان در برخی مدارس غیر انتفاعی یا رویت برخی واحدهای مسکونی در بالای شهر باید پرینت حساب بانکی ارائه کرد ولی به یک کارتن خواب کارت بازرگانی که سهل است، وام میلیاردی هم پرداخت می کنند!
یا در خصوص واردات غیر قانونی چند هزار خودرو اعلام شد با وجود بسته بودن سامانه ثبت سفارش، متاسفانه سایت وزارت صنعت هک شد و حدود ۵ هزار خودرو مدل بالا و گران قیمت وارد کشور شد که از این تعداد حدود ۴ هزار خودرو ترخیص و وارد بازار شده است و هزار خودرو همچنان در گمرک است. بعدها اعلام شد از روی آی پی سامانه در صدد پیدا کردن افرادی هستیم که اقدام به ثبت سفارش کرده اند! یعنی این سامانه ثبت سفارش ستون نام و نام خانوادگی، تلفن و آدرس ندارد و افراد بدون درج مشخصات ثبت سفارش می کنند؟! یا این سامانه گزینه ابطال ندارد که بتوان سفارش های غیر قانونی را لغو کرد؟! یعنی اگر خدای ناکرده سایت وزارت دادگستری هم هک شود و مجوز آزادی چند هزار زندانی صادر شود، چاره ای نیست و این زندانی ها باید آزاد شوند؟! یا اگر سایت بانکی هک شود و هکر، وام های میلیاردی را تبدیل به سپرده یک ساله کند، باز هم بانک از داده های سامانه تمکین می کند و ماه به ماه سود به حساب وام گیرندگان واریز می کند؟!
ای کاش آلن تورینگ زنده بود و می توانست با رمزگشایی از این دست سخنان و عبارات، دستکم بخشی از دغدغه های ذهنی ما را کاهش می داد. البته اگر موفق به رمزگشایی می شد!
تور منطقه جنگی قره باغ!
به قلم وحید حاج سعیدی
این گردش مالی کلاس ها و سخنرانی های انگیزشی هم گاهی اوقات کار دست مردم می دهد! درست است آدم باید جوری زندگی کند که در پیری حسرت لحظات و فرصت های از دست رفته را نخورد ولی خدا وکیلی عقل هم چیز خوبی است. طرف حاضر است برای تماشای لحظه بلند کردن پراید تصادفی توسط جرثقیل یک بزرگراه را بند بیاورد. اصلاً جمله «برو دیگه الاغ، چی رو نیگا می کنی؟!» برای یک عده مثل ب کمپلکس است و فحش محسوب نمی شود!
ساختمان چهار طبقه در حال ریزش است چهارصد نفر پشت به ساختمان سلفی می گیرند و جماعت کثیری هم رو به ساختمان لایو می گذارند! حالا به نظر شما این جماعت تماشای جنگ واقعی بین آذربایجان و ارمنستان را به این راحتی از دست می دهند؟!
قدیم ملت کلی خبرکشی و خبرچینی می کردند تا دو طایفه را به جان هم بیندازند و زد و خوردشان را تماشا کنند. اما امروز بدون کمترین هزینه و راهبرد، یک جنگ واقعی از فاصله نزدیک با کیفیت بالا و صدای دالبی در کنار خانواده با طعم چیپس و پفک و صدای قل قل کتری قابل مشاهده است! اصل سینمای خانگی این است که می توانید بوی باروت تازه و صدای مهیب انفجار را با تمام وجود احساس کنید!
از طرفی برخی دوستان که به همه مقولات نگاه اقتصادی دارند و برایشان کرونا، سیل، کنکور، ماسک،زلزله، آتش فشان، کلیه، فوتبال و .. فرقی ندارد برای ورود به مقوله کسب درآمد از تماشای جنگ، لحظه شماری می کنند و علی الاصول تا الان باید تبلیغات شان در فضای مجازی منتشر می شد!
خلاصه اگر به این زودی ها دود سفید از اردوگاه های طرفین بر نیامد منتظر چنین آگهی هایی باشید: «لذت تماشای جنگ واقعی را با تورهای مسافرتی ما تجربه کنید»، « تور منطقه جنگی قره باغ، سه شب و چهار روز، در بهترین نقاط و ارتفاعات با اشراف کامل به مناطق جنگی» ، « تجربه تماشای جنگ در مناطق جلگهای (سفلی) و کوهستانی (علیا) قره باغ با تور مسافرتی جنگ دوست و پسران» و ...
فقط خدا کند با توجه به پایان تحریم تسلیحاتی ایران، عزیزان عشق تیراندازی و شکار، سلاح بر ندارند و بروند وسط میدان جنگ بگویند آقا ما هم بازی! داداش من جنگه جنگ... حلوا با بیل پخش نمی کنندا؟!