ساخت سریال و مخلّفات آن در ایران داستان با مزه ای دارد . ابتدا یک تهیه کننده با چند نفر از دوستان و هم دوره ای های قدیم خود در یک کافی شاپ نقلی و دنج قرار می گذارد و نظرشان را درباره ساخت سریال جویا می شود. دوستان هم که نمی خواهند از این خوان گسترده بی بهره بمانند ، دلشان نمی آید جواب نه به تهیه کننده معروف بدهند و با وجود مشغله کاری زیاد ، اجابت کرده و ساخت سریال از غروب همان روز کلید می خورد! ( چون این دوستان و آشنایان همگی خاک خورشان ملس است و سالها خاک صحنه خورده اند ، نیازی به کارشناسی ، مشاوره ، مطالعات اولیه ، نظر سنجی ، روم به دیوار احترام به خواست مخاطب و ... مطرح نیست و روی آنتن رفتن سریال در موعد مقرر مهمتر از هر چیزی است.) بعد از اینکه چند قسمت از اکران سریال در رسانه مِیلی! گذشت ، شبکه های مختلف به تعریف و تمجید از داستان ، محتوی ، بازیگری ، خلاقیت ، شهامت ، زاویه دید جدید و ... سریال مورد نظر می پردازند و این آیتم با چاشنی مصاحبه با مردم رضایتمند در گزارش های خبری تکمیل می شود. پس از اتمام سریال مراحل ساخت و تولید و به اصطلاح پشت صحنه آن آماده پخش می شود و مردم از نزدیک با جلوه های ویژه ، بدلکاری ها و خلاصه مرارت هایی که هنر پیشگان در یادگیری زبان ها و لهجه های مختلف متحمل شده اند و حتی آسیب های ناشی از شدت گرما و سرمای هوا در سکانس های مختلف آشنا می شوند. چند وقت بعد که ملت در حال فراموش کردن سریال مورد نظر هستند دوباره طی مراسمی با حضور مدیران و معاونین شبکه و کلی افراد دیگر که بنده آنها را نمی شناسم ، از برترین های سریال های پخش شده در بخش های مختلف هنری تجلیل به عمل می آید و یک لوح تقدیر و یک پاکت به آنها اهدا می شود. این مراسم نیز از طریق رسانه پخش می شود ولی ما هیچگاه نفهمیدم که چرا در این مراسم هیچ وقت با هنرپیشگان زن مصاحبه نمی شود و چهره آن ها از دور نشان می دهند!؟ چند وقت بعد دوباره همان کافی شاپ دنج و خلوت ، همان تهیه کننده ، همان دوستان ، طرح ساخت سریال جدید و ادامه ماجرا ...
برگرفته از کتاب از ماچین تا ایران در 80 روز
نوشته : پطروس ماچینیان
این همیشه برای من جالب بود که صدا و سیما خودش سریال می سازد بعد خودش از خودش تشکر می کند. از قدیم گفتن عروسی که از خودش تعریف کنه به درد ننه ش می خوره!