رویاهای کودکانه در انتظار
تصمیمات مردانه!
به قلم وحید حاج سعیدی؛
امروزه کودکان کار در بسیاری از کوچه و خیابان های شهر ها و روستا ها دیده می شوند. در اطراف فروشگاه های بزرگ، چهار راه ها، پارک ها، ترمینال اتوبوس رانی و ... با بسته های باطری، آدامس، شکلات، گل، بیسکوئیت، آدامس، جوراب، فال و ... شاید خیلی از ما ها از روی دلسوزی و ترحم از آنها خرید کرده باشیم.
بنا به تعریف کارشناسان «کودکان کار» به کودکانی اطلاق میشود که به دلیل نابسامانیهای خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... از آموزش، بهداشت فردی، امنیت، تغذیه، بازی و برابری در برخورداری از نیازهای سنی و کودکانه محروم مانده اند و ناگزیر توسط والدین و یا کارفرمایان به کار در کارگاهها، خیابانها، منازل، کوره پزخانهها، مزارع، ترمینالها، پای دار قالی، حمل کالاهای قاچاق و یا کار در خیابان مشغول میشوند.
البته کودکان کار در سایر شهر های استان به انواع دیگری از کار ها مشغول هستند و کمتر در سطح شهر ظاهر می شوند. کار در مزارع کشاورزی، دامداری ها، چرای دام در مراتع، نانوایی، مغازه، کوره پز خانه، ترمینال و دستفروشی در مکان های ثابت نظیر فروش نان، جمع آوری زباله و مواد قابل بازیافت و ... از دیگر انواع کار کشیدن از نسلی است که در این سن تحصیل و تفریح ضروری ترین نیاز های آنان است.
از سوی دیگر در جامعه امروزی، به دلایل مشکلات اقتصادی و حتی مشکلاتی نظیر داستان اداره کار و پرداخت حق بیمه و شکایت و ... اکثر صاحبان حرف ترجیح می دهند به جای استخدام کارگر از فرزندان خود در انجام امورات اقتصادی استفاده کنند. هر چند کار در سنین پائین باعث آشنایی کودک با مشکلات زندگی می شود و ممکن است قدر پول را بیشتر بداند و با زحمات والدین آشنا شود ولی این امر نباید به اجبار و تحمیل فشار باشد. ذکر این نکته ضروی است که پنهان کردن آمار و سیاه نمایی خواندن موضوعاتی از این دست نه تنها چاره کار نیست بلکه باعث می شود مسائلی از این دست به یک فاجعه انسانی تبدیل شوند و روز به شاهد افزایش چنین مشکلات اجتماعی در سطح کشور باشیم.
محرومیت از حقوق اولیه انسانی نظیر احترام و رعایت شان انسانی، و محرومیت از حق ادامه تحصیل از اولین تبعات ورود زود هنگام به عرصه کار می باشد که کودکان کار با آن مواجه هستد. بلوغ زود رس، اعتیاد، بیماری های واگیر دار و عفونی، ایدز، هپاتیت، انواع آسیب های اجتماعی و روانی، تجاوز به عنف، افتادن در دام اعتیاد و مواد دخانی، ورود به باند های سرقت، مافیایی و قاچاق مواد مخدر و ... از دیگر خطراتی هستند که کودکان کار را تهدید می کنند. متاسفانه به دلیل فراهم بودن زمینه خلاف به دلیل تبعیت از گروه همسالان و سکنی در منطقه ها و سکونت گاه هایی که عمدتاً محل آمد و شد افراد شرور و ناسالم می باشند، این کودکان معصوم زود تر از آنچه که فکر کنیم وارد دنیای خلاف و عرصه خلافکاری می شوند.
بی شک رسیدگی ریشهای به این قضیه و حل معضل کودکان به صورت دائم یک تصور خیالبافانه است. اما همکاری سازمانهای دولتی و سازمان های مردم نهاد می تواند دست کم در فراهم کردن بخشی از نیاز های عاطفی، تحصیلی، مالی و ... این کودکان تاثیرات مثبت داشته باشد.
اگرچه حتی هنوز درست مشخص نیست کدام نهاد قرار است مسئولیت رسیدگی به وضعیت کودکان و نوجوانانی را به عهده داشته باشد که به جای بازی در محیط های کودکانه و نشستن پشت نیکت های مدرسه در سرما و گرما به رهگذران التماس می کنند.