طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

طنز نوشته های اجتماعی

ارسال فایل نشریه به ایمیل بنده مستدعیست. با تشکر hajsaeidi@gmail.com

مرغ را به خاطر بسپار !

بالاخره پس از کش و قوس های فراوان که آدم یاد ژیمناست های روسی می افتد ، با ورود کشتی های حامل مرغ های برزیلی مشکل مرغ حل شد. ( نقل از جراید) البته فعل «شد» در این جمله ، فعل ماضی محقق الوقوع است ، یعنی با ورود این کشتی ها به کشور ، اگر دلالان و سلاطین دام و طیور زیاده خواهی نکنند و به همان چندر غاز حق کمیسیون قانع باشند ، اگر این کشتی ها همانند کشتی ها کنجاله ، حول و حوش بندر 7 ماه سرگردان نشوند ، اگر مثل سنوات گذشته! تمام این مرغ ها وارد سبد خانوار کارمندان نشود ، اگر وزات بهداشت و سازمان استاندارد به این مرغ های بخت برگشته گیر ندهند ، اگر این مرغ ها هم مثل مرغ های تعزیراتی سر از بازار آزاد در نیاوردند و اگر ملت کمی دندان روی جگر بگذارند و شلوغی صف را تحمل کنند ، امید به خدا مشکل مرغ با تدبیر مسئولان جهاد کشاورزی شاید هم چاره اندیشی بر و بچه های وزارت صنعت ، معدن و تجارت و دلسوزان سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان و عزیزان سازمان تعزیرات و کلیه دست اندرکاران و عوامل پشت صحنه ، نودال ، جلوه های ویژه ، اکسسوار ، تدارکات و سایر دوستانی که ما را در ساخت مجموعه «پرنده رو بی خیال ، مرغ را به خاطر بسپار» همراهی نمودند ، مشکل مرغ حل خواهد شد.
در ضمن اینکه از قدیم می گفتند که هر چیز حکمتی دارد ، بی حکمت نبود و این ماجرا بر همگان ثابت کرد که مرغ چقدر هواخواه دارد و هر قدر هم عده ای ، اندر مزایای ماهی ،شتر مرغ ، بوقلمون ، کبک ، بلدرچین ، غاز ، تیهو ، تورنگ ، و ... قصه سرایی می کنند ، باز هم تاثیری ندارد و به قولی «پای کوبان می رویم چون عاشقان در پای صف / مست و مجنونیم ما کی مرغ ما را می کِشد»
علی ایحال با عنایت به استقبال بی شائبه و بی سابقه مردم از صنعت مرغ و طیور ضمن انتقاد از روزنامه نگارانی که در این مدت تهمت های ناروایی به جامعه محترم دلالان و سلاطین بزرگوار دان و کنجاله ، گوشت سفید و گوشت قرمز و ... وارد کرده اند ، پیشنهاد می شود در چنین مواقعی به جای پرتاب انگ های ناروا و نشانه رفتن انگشت اتهام به یکدیگر همان اول از برزیل یا چین مرغ وارد کنیم و بی خود و بی جهت ( منظور مان فیلم بی خود و بی جهت نیست) اسباب مزاحمت دوستان دلال و سلطان را فراهم نسازیم و به قول شاعر تیغ تیزی گر به دستت داد روزی روزگار / هر چه می خواهی ببر اما مبر نان کسی!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد